اسکالپ با بولینگر

راز طلایی ترکیب اندیکاتورها | بی خطاترین ترکیب اندیکاتور ها چیست؟
چگونه اندیکاتورهای تکنیکال را ترکیب کنیم؟ دانستن اینکه چه موقع از چه اندیکاتوری استفاده کنیم و اینکه بهترین ترکیب اندیکاتورهای تکنیکال چیست میتواند در معاملات روزانه شما کمک زیادی بکند. ما در مقالات قبلی به آموزش انواع اندیکاتور های اصلی و استراتژی های استفاده از آنها پرداخته ایم. یادگیری هر یک از این اندیکاتورها و کار با آنها به صورت ترکیبی می تواند شما را به یک استراتژی مناسب معامله که قابلیت یافتن فرصت های محتمل تر دارد هدایت کند. در این مقاله قصد داریم بفهمیم چگونه میتوانیم با ترکیب اندیکاتور های مختلف بهترین نتیجه را بگیریم؟ با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید :
کلیپ آموزشی راز طلایی ترکیب اندیکاتورها
برای مشاهده این کلیپ در آپارات اینجا کلیک کنید.
چرا باید در انتخاب اندیکاتور دقت کنیم؟
اندیکاتورهای تکنیکال میتواند در تشخیص روند قیمتی فعلی و پیشبینی تغییرات قیمت در آینده کمک کند و با ارتقای مؤثر استراتژیهای تحلیلی تکنیکال، شما میتوانید سود خود در هر روز معاملاتی را افزایش دهید.
اگر از اندیکاتور اشتباه استفاده کنید این میتواند به تفسیرهای نادرست قیمتی و تصمیمهای نادرست معاملاتی منجر شود.
انواع اندیکاتورها
همانطور که در مقاله معرفی اندیکاتورها و انواع دسته بندی اندیکاتور ها گفتیم، اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند:
اندیکاتورهای روندی
اندیکاتورهای روندی برای اندازهگیری قدرت و مسیر یک روند طراحی شدهاند.
اگر بازار در یک روند صعودی قوی قرار داشته باشد، یک اندیکاتور روندی به شما سیگنال خرید میدهد اسکالپ با بولینگر و زمانی که بازار در یک روند نزولی قوی قرار دارد اندیکاتور روندی سیگنال فروش به شما ارائه میکند. ازآنجاکه اندیکاتورها بر اساس دادههای قیمتی گذشته عمل میکنند، اکثر اندیکاتورهای روندی تأخیری هستند و سیگنالهای معاملاتی را بعد از تشکیل روند فراهم میکنند.
تریدر احتمالاً حرکت اولیه یک روند جدید را تا زمانی که اندیکاتور روندی سیگنال معاملاتی را ارائه کند از دست میدهد.
اندیکاتورهای محبوب روندی میانگینهای متحرک، پارابولیک سار (SAR)، شاخص میانگین حرکت مسیر یا ADX و مکدی هستند.
اندیکاتورهای مومنتوم
یک گروه دیگر از اندیکاتورهای تکنیکالی محبوب، اندیکاتورهای مومنتوم هستند که به آنها اوسیلاتور هم میگویند. اوسیلاتورها برخلاف اندیکاتورهای روندی قدرت نسبی حرکات قیمتی اخیر را اندازهگیری میکنند و مقداری بین ۰ تا ۱۰۰ را نشان میدهند.
اگر قیمت بهشدت افزایش یابد، اوسیلاتور هم بالا رفته و به سطوح اشباع خرید میرسد. همچنین اگر قیمت در حال کاهش باشد، اوسیلاتور به سطوح اشباع فروش رسیده و سیگنال خرید ارسال میکند.
اوسیلاتورها در بازارهای رنج عملکرد بسیار خوبی دارند اما زمانی که بازار روند داشته باشد عملکرد مناسبی ندارند. اوسیلاتورهای محبوب عبارتاند از RSI، اندیکاتور استوکاستیک و اندیکاتورهای مومنتوم.
اندیکاتورهای حجم
اندیکاتورهای حجم، قدرت تغییرات قیمتی را با استفاده از اطلاعات حجم معاملات اندازهگیری میکنند.
بااینکه اندیکاتورهای حجم در میان معامله گران بازارهای سهام محبوبیت زیادی دارند، معامله گران فارکس نمیتوانند از آن استفاده زیادی بکنند زیرا اطلاعات معتبری از حجم معاملات در بازارهای ارز وجود ندارد. محبوبترین اندیکاتورهای حجم، اوسیلاتور چایکین و حجم تعادلی یا OBV هستند.
اندیکاتورهای نوسانی
اندیکاتورهای نوسانی همانطور که از نامشان مشخص است سرعت تغییرات قیمت را بدون در نظر گرفتن جهت آن اندازهگیری میکنند. اندیکاتورهای نوسانی هنگام تغییرات سریع بازار افزایش مییابند و با کندی بازار افت مینمایند. محبوبترین اندیکاتورهای نوسانی بولینگر باند و ATR هستند.
از کدام اندیکاتور استفاده کنیم؟
همه این اندیکاتورها تغییر و یا ثبات قیمت را نشان میدهند اما زاویه دید هریک متفاوت است. نگاه کردن به بازار از زوایای مختلف میتواند به داشتن دیدگاه واقعیتر و صحیحتر کمک کند. اطلاع از این دستهبندیها و نحوه ترکیب بهترین اندیکاتورها بهطور مؤثر میتواند به تصمیمگیریهای معاملاتی بهتر منجر شود. نکتهای که باید در نظر داشته باشید این است که بااینکه همه اندیکاتورهای تکنیکال مفید هستند، هریک نقاط ضعفی نیز دارند؛ بنابراین ترکیب نادرست اندیکاتورها میتواند باعث سردرگمی، تفسیرهای نادرست قیمتی و تصمیمهای نادرست معاملاتی ختم شود.
اشتباهات رایج تریدرها
در ادامه دو مورد از مهمترین اشتباهات تریدرها را در رابطه با انتخاب اندیکاتور بررسی میکنیم.
استفاده از اندیکاتورهای یک دسته
بزرگترین مشکل تریدرها این است که از اندیکاتورهای مختلفی استفاده میکنند که به یک دسته تعلق دارند و درنتیجه اطلاعات یکسانی را دریافت میکنند.
در نمودار میتوانید ۳ اندیکاتور مومنتوم (مکدی، RSI و استوکاستیک را مشاهده کنید. اساساً این سه اندیکاتور اطلاعات یکسانی را ارائه میدهند زیرا هر سه شتاب حرکت یا مومنتوم را در رفتار قیمت بررسی میکنند.
همانطور که میبینید هر سه اندیکاتور در زمان مشخصی صعود و افت داشتهاند، به هم نزدیک شدهاند و هر سه در دوره بدون مومنتوم صاف شدهاند. پس اگر با استراتژی چند اندیکاتوری معامله میکنید که از اندیکاتورهای RSI، مکدی و استوکاستیک استفاده میکند، درواقع فقط از اندیکاتورهای یک دسته استفاده مینمایید. این اندیکاتورهای مومنتوم همگی اطلاعات یکسانی را نشان میدهند.
فقط از اندیکاتورهای روندی استفاده شود
یک اشتباه رایج دیگر استفاده از اندیکاتورهای روندی بهتنهایی است. بهعنوانمثال نموداری را میبینید که سه اندیکاتور روندی پارابولیک SAR، میانگینهای متحرک و کانالهای کلتنر (keltner) در آن استفاده شده است. در این مورد هم هدف همه این اندیکاتورها یکی است یعنی تعیین جهت روند.
میتوانید مشاهده کنید که در یک روند همه اندیکاتورها تقریباً یک چیز را نشان میدهند.
بهطور همزمان، در رنجها همه آنها سیگنالهای نامناسبی ارائه میکنند. پس استفاده از اندیکاتورهای یک دسته اشتباه است زیرا آنها اطلاعات مشابهی ارائه میکنند و ممکن است شما اهمیت زیادی برای اطلاعات حاصل از اندیکاتورها قائل شوید و بهسادگی نکات مهم دیگری را نادیده بگیرید.
ممکن است دو اندیکاتور روندی را در نظر بگیرید و گمان کنید روند قویتر از آن چیزی است که هست، زیرا هر دو اندیکاتور چراغ سبز نشان دادهاند و با این کار احتمالاً نشانههای دیگری که در نمودار وجود دارد نادیده گرفته میشود.
مشکل اصلی استفاده از اندیکاتورهای نامناسب این است که ممکن است با دیدن وضعیت و جهت مشابه اندیکاتورها، سیگنالهای معاملاتی را قویتر از چیزی که هستند ارزیابی کنید؛ و این کاری کاملاً نادرست است.
راهحل مشکلات ناشی از استفاده از اندیکاتورهای یک دسته بسیار ساده است: از اندیکاتورهایی که اطلاعات یکسانی را ارائه میکنند اجتناب کنید. بهترین استراتژی، ترکیب اندیکاتورهایی است که اطلاعات مختلفی را نشان میدهند.
استفاده از اندیکاتورهای متعدد
اشتباه رایج بعدی استفاده از اندیکاتورهای متعدد است. ممکن است شما یک اندیکاتور را درجایی ببینید و تصمیم بگیرید آن را امتحان کنید. به نمودار نگاه کرده و نقاط ورود مناسبی را هم بیابید. تنها مشکل کار آن است که جای یک چیز خالی است. وجود اندیکاتورهای دیگر میتوانند به شما در پرهیز از تصمیمهای نادرست کمک کنند. پس برای حل این مشکل اندیکاتورهای دیگری را اضافه و امتحان میکنید. دوباره نقاط ورود را پیدا میکنید و این بار نتایج بهتری کسب مینمایید. برای همین بازهم اندیکاتورها و فیلترهای بیشتری اضافه میکنید تا جایی که نمودار از حالت عادی خارج شده و بیشتر شما را گیج میکند. در این حالت، برخی از اندیکاتورها سیگنال موقعیت شرت را نشان میدهند درحالیکه بقیه موقعیت لانگ را اعلام میکنند؛ و زمانی سیگنالها یکی میشوند که برای ورود دیر شده است.
بدترین جای کار، آن است که شما از یک استراتژی خوب کار خود را آغاز کردهاید اما بعداً کاملاً آن را تغییر دادهاید. من هم همین مشکل را داشتهام. همه ما این اشتباهات را انجام میدهیم.
لازم نیست نمودارهایتان را شلوغ کنید.
ممکن است اعتقاد داشته باشید هر اندیکاتور در نمودار نقش و هدف خاصی دارد و نمیتوانید بدون استفاده از همه آنها معامله کنید. پس درصورتیکه نتایج معاملاتتان خوب نیست برخی از این اندیکاتورها را کنار بگذارید. با این کار ذهنتان فعالتر خواهد شد و با دیدگاه متفاوتی تحلیل قیمت را انجام خواهید داد.
نکات مهمی که باید به خاطر داشته باشید:
- اندیکاتورهای مورداستفادهتان را به ترجیحاً دو تا حداکثر سه مورد محدود کنید.
- سعی نکنید با اندیکاتورها همه معاملات ضرر ده را فیلتر نمایید. با این کار سیگنالهای مناسب را هم از دست خواهید داد.
- پسازاینکه در یک معامله ضرر کردهاید اندیکاتور جدیدی را اضافه نکنید اسکالپ با بولینگر زیرا حتی اگر از ۱۰۰ اندیکاتور هم استفاده کنید بازهم احتمال ضرر وجود دارد.
- از اندیکاتورها برای تأیید تصمیمهای خود استفاده نمایید و آنها را چشمبسته به کار نبرید.
چه اندیکاتورهایی را انتخاب کنیم؟
حال به چند مورد از ترکیبهای مناسب از اندیکاتورها اشاره میکنیم:
اندیکاتور روندی + اندیکاتور مومنتوم
اولین پیشنهاد شامل یک اندیکاتور روندی و یک اندیکاتور مومنتوم است. شما میتوانید از میانگینهای متحرک برای تعیین روند و مثلاً استوکاستیک برای تأیید یا تعیین نقطه ورود استفاده کنید. اگر ویدئوی آموزش اندیکاتور استوکاستیک را دیده باشید میدانید که برای تعیین روند از EMA دویست دورهای و برای یافتن واگراییها در جهت روند اصلی از استوکاستیک استفاده میکنم.
زمانی که قیمت بالاتر از EMA 200 باشد معاملههای لانگ انجام میدهم و زمانی که استوکاستیک واگرایی را نشان بدهد و قیمت زیر EMA 200 باشد، معاملات شرت را بر اساس واگراییهای استوکاستیک انجام میدهم.
اندیکاتور حجم + اندیکاتور روند
روش پیشنهادی دوم این است که از یک اندیکاتور حجم و یک اندیکاتور روند استفاده کنید. من OBV را در کنار میانگین متحرک ترجیح میدهم. ترجیح من این است که یک میانگین متحرک بلندمدت را اسکالپ با بولینگر روی OBV به کار بگیرم. این کمک میکند جهت روند را مشخص کنم زیرا برخوردهای این دو دید خوبی از روند بازار به من میدهد.
زمانی که OBV بالاتر از میانگین متحرک است من به دنبال موقعیتهای لانگ در جهت روند اصلی هستم. زمانی که OBV پایینتر از میانگین متحرک است تنها از موقعیتهای شرت استفاده میکنم.
اندیکاتور مومنتوم + اندیکاتور نوسانی
روش پیشنهادی دیگر برای ترکیب اندیکاتورها استفاده از یک اندیکاتور مومنتوم و یک اندیکاتور نوسانی است.
من از بولینگر باند و زمانی که بولینگر باند صاف است از RSI برای یافتن واگراییها استفاده میکنم.
شما میتوانید از اندیکاتورهای دیگری نیز استفاده کنید. نوع اندیکاتور مورداستفاده به نوع استراتژی موردنظر شما بستگی دارد. این با سبک معاملاتی و قدرت تحمل ریسک افراد ارتباط دارد:
- اگر به دنبال حرکات بلندمدت با سودهای بالا هستید باید بر استراتژیهای دنبال کننده روند تمرکز کرده و از اندیکاتورهای روندی مانند میانگین متحرک استفاده کنید.اسکالپ با بولینگر
- اگر به حرکات کوچک با سودهای کوچک متوالی علاقهمندید به یک استراتژی بر اساس نوسان تکیه کنید. پس انواع مختلف اندیکاتورها برای تأیید استراتژی به کار میروند.
آیا تکنیک طلایی وجود دارد؟
آیا تکنیک طلایی وجود دارد؟
تریدرها معمولاً از یک تکنیک طلایی که به سود عظیم ختم میشود صحبت میکنند. متأسفانه چنین استراتژی کاملی که بتواند موفقیت هر تریدری را تضمین کند وجود ندارد. هر تریدر یک سبک، اخلاق، شخصیت و میزان تحمل ریسک منحصربهفرد دارد. به همین دلیل، هر تریدر باید خودش به دنبال یادگیری ابزارهای تحلیل تکنیکال باشد و نحوه کار کردن با آنها را بر اساس نیازهای خودش یاد بگیرد و استراتژی شخصیاش را ایجاد نماید.
اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading) چیست؟
در این مقاله قصد داریم به بررسی یکی دیگر از استراتژیهای ترید در ارزهای دیجیتال بپردازیم. در میان تریدرها و تحلیگرها، روشها و استراتژیهای معاملاتی مختلفی همچون، سوئینگ تریدینگ، هودل، پوزیشن تریدینگ، اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading) و … وجود دارد.
معاملهگران با توجه به استراتژی، هدف و روحیات خود به انتخاب یکی از این روشها یا تعدادی از آنها میپردازند.
در این مقاله به بررسی استراتژی اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading) میپردازیم و با اشاره به ویژگیها و پیشنیازهای این استراتژی توضیح خواهیم داد که اسکالپ تریدینگ برای چه کسانی مناسب است.
اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading) چیست؟
این استراتژی برای بهرهمندی و کسب سود از نوسانات کوچک و کوتاهمدت قیمتی است. تحلیلگرانی که از این استراتژی برای ترید خود استفاده میکنند، روزانه چیزی میان 10 تا 100 معامله یا ترید انجام میدهند و معتقدند که کسب سود و دریافت از نوسانات کوچک بازار، راحتتر از پیگیری و کسب سود از نوسانات بلندمدت بازار است. به تریدرهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، اسکالپر (Scalper) میگویند.
در صورتی که با استفاده از استراتژیهای مناسب از ضررهای بزرگ جلوگیری شود این سودهای کوچک در نهایت میتوانند به سودی کلان تبدیل شوند. در این استراتژی، تریدرها از نوسانات کوچک قیمتی استفاده میکنند و به عنوان ابزار معاملاتی از تحلیل تکنیکال، الگوهای کندل استیک و اندیکاتورهایی همچون اندیکاتور مکدی (MACD) استفاده میکنند.
اصول اولیه در اسکالپ تریدینگ
در استراتژی اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ، تریدرها از پوزیشنهایی با حجم بالاتر برای کسب سودهای کمتر در بازههای زمانی بسیار کوتاهمدت استفاده میکنند. این معاملات در طول یک روز اتفاق میافتند. هدف اصلی در این روش خرید یا فروش یک ارز یا دارایی در قیمتی مناسب و سپس فروش آن در مقداری بالاتر یا پایینتر و کسب سود از این طریق است. زمان نگهداری ارز دیجیتال در این روش از چند ثانیه تا چند دقیقه متغیر است و گاهی ممکن است تا چندین ساعت طول بکشد. به هر حال تمامی پوزیشنهای باز، قبل از بسته شدن بازار در بازۀ زمانی روزانه بسته میشوند.
ویژگیهای اسکالپ تریدینگ
این روش مناسب افراد زیرک و سریع است؛ چراکه نیازمند داشتن دقت زیاد و سرعت عمل برای تصمیمگیری در مورد زمانبندی، ورود و خروج و سفارشگذاری به موقع است. تریدرها در این مواقع با استفاده از معاملات مارجین با اهرم 1 تا 4 و با بیشترین حجم پوزیشن در کمترین زمان ممکن، سعی در به حداکثر رساندن سود حاصل از معاملۀ خود دارند. لازمۀ این کار استفاده از بازههای زمانی و تایم فریم کوتاهمدتی همچون یک دقیقه تا پنج دقیقه است.
اسکالپرها یا ارزی را در قیمت پایین میخرند و در قیمت بالاتر به فروش میرسانند، یا رمزارزی میخرند و با ورود به معاملات لانگ (Long) آنها را در قیمت بالاتری میفروشند، و یا با ورود به معاملات شورت (Short) ارزی را با قیمتی پایینتر از قیمت فعلی میفروشند. این نوع معاملات نیازمند سرعت بسیار زیاد اسکالپ با بولینگر در هنگام سفارشگذاری است؛ پس لازم است که این نوع تریدرها به منظور دستیابی به حداکثر سرعت، از روشهای سفارشگذاری سریع و یا ربات تریدر استفاده کنند.
اسکالپینگ بر اساس تحلیل تکنیکال و نوسانات قیمتی کوتاهمدت صورت میگیرد. با توجه به استفاده از معاملات مارجین و اهرم در این استراتژی، این روش یکی از روشهای ترید با ریسک بالا به اسکالپ با بولینگر شمار میرود.
همچنین میتوان به عنوان برخی از اشتباهات رایج در میان اسکالپ تریدرها به این موارد اشاره کرد: سفارشگذاریهای ضعیف، استفاده از استراتژی معاملاتی ضعیف، نداشتن حد ضرر (Stop loss)، استفاده زیاد از اهرمها و لوریجهای بالا، ورود با تأخیر، خروج با تأخیر، بازکردن پوزیشنهای زیاد و … .
با توجه به روش معاملاتی در اسکالپینگ، تریدرهای این دسته به دلیل داشتن تعداد زیاد ترید روزانه، کارمزدهای زیادی پرداخت میکنند.
بهترین اندیکاتور برای اسکالپ تریدینگ
در این استراتژی معمولاً از اندیکاتورهایی همچون Stochasic، MACD و RSI استفاده میشود. همچنین برای تشخیص محدودههای حمایتی و مقاومتی نمودار قیمت، از اندیکاتورهایی همچون مووینگ اوریج، باند بولینگر و پیوتها (Pivot) استفاده میشود.
اسکالپینگ برای چه تیپهای شخصیتی مناسب است؟
اسکالپ تریدرها باید بسیار منظم باشند و نسبت به استراتژی خود کاملاً مقید رفتار کنند. همچنین تمامی تصمیمگیریها باید با اطمینان کامل گرفته شوند.
علیرغم موارد بالا، اسکالپرها باید بسیار انعطافپذیر نیز باشند. با توجه به نوسانات بسیار زیاد در بازار، شرایط کاملاً متغیر است و در صورتی که یک پیشبینی درست از آب در نیاید، این افراد باید بتوانند به سرعت تصمیمگیری کنند و با استفاده از روشهای جایگزین، از ضررهای بیشتر جلوگیری نمایند.
سخن پایانی
در این مقاله به بررسی یکی دیگر از استراتژیهای معاملاتی در ترید ارزهای دیجیتال پرداختیم. همانطور که میدانید، هر کدام از استراتژیهای معاملاتی، مزایا و معایب مخصوص به خود را دارند و این تریدر است که با توجه به استراتژی شخصی و هدف خود، روش معاملاتی مناسب خود را تعیین و انتخاب میکند.
اولین نکتهای که باید در انتخاب روش معاملاتی خود در نظر بگیرید، هدف از سرمایهگذاری است. نکتۀ مهم دیگری که وجود دارد مدتزمانی است که میخواهید و میتوانید به ترید اختصاص دهید و این موضوع نیز تأثیر زیادی بر انتخاب نوع استراتژی معاملاتی مناسب شما دارد.
همانطور که گفته شد، اسکالپ تریدینگ مانند استراتژیهای معاملاتی دیگر، ویژگیها و پیشنیازهایی دارد که افراد قبل از ورد به این حوزه باید نسبت به این موارد آگاهی و اطمینان حاصل کنند.
در این روش تعداد معاملات روزانه بین دهها تا صدها معامله متغیر خواهد بود؛ بنابراین این روش نیازمند زمان و انرژی بسیاری برای کنترل دائمی بازار است. علاوه بر این، با توجه به اینکه در این روش تریدرها با استفاده از اسکالپ با بولینگر معاملات مارجین سعی در افزایش سود حاصل از معاملات خود دارند، ریسک معاملات در این استراتژی بالاتر خواهد بود.
استراتژی اسکالپینگ 1 دقیقه ای فقط با استفاده از 50 EMA و 200 EMA
اگر به دنبال یک استراتژی اسکالپینگ ساده و در عین حال بسیار سود ده با وین ریت تقریبی 85 درصد میگردید ، تا آخر این مطلب با ما همراه شوید تا با یک استراتژی کم نظیر برای انجام بهترین معاملات در تایم فریم های پایین آشنا شوید.
این استراتژی از دو اندیکاتور EMA با پریود های 200 و 50 تشکیل می شود و موقعیت های معاملاتی بی نظیری را برای ما خلق می کند که با رعایت مدیریت ریسک و سرمایه به سود مطلوبی توسط آن می توان دست پیدا کرد.
در این استراتژی از کراس دو خط EMA و همچنین برگشت قیمت به خط EMA 50 استفاده می شود و نقاط ورود محشری در اختیار ما قرار می گیرد ، همچنین لازم به ذکر است که از اندیکاتور ATR نیز برای تعیین حد ضرر استفاده می شود و حد ضرری مطمعن توسط این اندیکاتور در اختیار شما قرار می گیرد.
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- تایم فریم : M1 ، M5 ، M15
- بازار : Forex
پیش نیازهای استراتژی
اندیکاتور Moving Average با تنظیماتی که در تصویر زیر مشاهده می کنید :
اندیکاتور Moving Average با تنظیماتی که در تصویر زیر مشاهده می کنید :
اندیکاتور ATR با تنظیمات پیشفرض :
قانون معامله
- ابتدا خط EMA 50 ، خط EMA 200 را رو به بالا قطع کند
- سپس قیمت شروع به نزول کند و به خط EMA 50 برخورد کند (ما تنها برخورد اول را معامله می کنیم)
- در اخر بدون تشکیل بیشتر از 10 کندل در پایین خط EMA 50 و 3 کندل در پایین خط EMA 200 ، یک کندل صعودی در بالای خط EMA 50 بسته شود
- ابتدا خط EMA 50 ، خط EMA 200 را رو به پایین قطع کند
- سپس قیمت شروع به صعود کند و به خط EMA 50 برخورد کند (ما تنها برخورد اول را معامله می کنیم)
- در اخر بدون تشکیل بیشتر از 10 کندل در بالای خط EMA 50 و 3 کندل در بالای خط EMA 200 ، یک کندل نزولی در پایین خط EMA 50 بسته شود
در معامله خرید : به اندازه ی 2 برابر مقدار ATR در نقطه ورود
در معامله فروش : به اندازه ی 2 برابر مقدار ATR در نقطه ورود
در معامله خرید : به اندازه ی 1.5 برابر مقدار حد ضرر
در معامله فروش : به اندازه ی 1.5 برابر مقدار حد ضرر
برای آشنایی بیشتر با این استراتژی ویدیوهای زیر را تماشا کنید