با نظریه امواج الیوت بیشتر آشنا شوید

نظریه چارلز داو در تحلیل تکنیکال و چند انتقاد به این نظریه
در این مقاله ابتدا به اصول مقدماتی نظریه چارلز داو می پردازیم، سپس در پایان معایب این نظریه را ذکر می کنیم. بنابراین اگر شما نیز قصد دارید بدانید تئوری داو جونز چیست ، با این مقاله با ما همراه باشید.
مقدمه
در سال 1882 چارلز داو (Charles Dow) به همراه شریک تجاری خود ادوارد جونز (Edward Jones)، کمپانی داو جونز را تاسیس کردند. در آن سال ها داو نظریاتش را در قالب مقالاتی برای مجله وال استریت ارائه می کرد و امروز پس از گذشت بیش از یک قرن، اغلب تحلیل گران تکنیکال و محققان بازار سرمایه عقیده دارند که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود در واقع همان نظریه هایی است که در آن سال ها توسط داو ارائه شده اند.
امروزه بیشتر تحلیل گران تکنیکال با مبانی نظریه داو آشنایی دارند. نظریات او حتی با وجود دخالت تکنولوژی پیچیده کامپیوتر و پیشرفت هایی که در علم تحلیل تکنیکال رخ داده است، همچنان پایه و اساس مباحث تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد.
در سوم ژوئن 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت به دست آمده بود، توسط داو منتشر شد. از این تعداد، 9 شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت مربوط به کارخانجات تولیدی بودند. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکت ها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد.
در سال 1897 داو این شاخص را به دو قسمت تقسیم کرد که یکی شاخص دوازده شرکت صنعتی و دیگری شاخص 20 شرکت مربوط به راه آهن بود. 21 سال بعد، در سال 1928 تعداد شرکت های موثر بر شاخص صنعت به 30 مورد رسید.
در ادامه این مسیر وال استریت ژورنال شاخص های متعددی را ارائه کرد. یک صد سال پس از انتشار نخستین نظریات داو، انجمن تحلیل گران تکنیکال، جام نقره ای به نام گورهام را به پاس تلاش ها و خدمات چارلز داو در زمینه تحلیل تکنیکال به کمپانی داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که داو ارائه کرده است امروزه به عنوان دماسنج وضعیت بازار سرمایه و نمایشگر تغییرات این بازار به کار می رود و با گذشت حدود 80 سال از مرگ او این شاخص به عنوان یک ابزار ضروری توسط همه تحلیل گران تکنیکال استفاده می شود.
متاسفانه نظریه چارلز داو هرگز در زمان آنها در قالب کتاب ارائه نشد و همه آنچه از او باقیمانده است، مقالاتی است که یک قرن پیش برای نظریاتش درباره رفتار بازار سرمایه برای مجله وال استریت نوشته است.
در اولین سالگرد درگذشت چارلز داو، فردی به نام نلسون مقالات او را در قالب کتابی به نام The ABC of stock speculation جمع آوری و منتشر کرد. در سال 1922 ویلیام پیتر همیلتون (شریک داو و قائم مقام مجله وال استریت) کتابی به نام “دماسنج بازار سرمایه” منتشر کرد و در آن نظریه داو را شرح داد. ارائه دیگری از این نظریات نیز توسط رابرت رئا در سال 1932 در قالب یک کتاب صورت گرفته است.
داو نظریاتش را در قالب میانگین هایی که برای بازار سرمایه تعریف کرده بود، به کار برد. اکثر نظریات تحلیلی او در بازارهای مختلف، به خوبی کاربرد دارند. در این مطلب به هر یک از این نظریات به طور مجزا پرداخته خواهد شد.
نظریه داو چیست ؟
در ادامه در راستای معرفی نظریه چارلز داو به اصول مقدماتی این نظریه که 6 مورد می باشد می پردازیم :
1- همه چیز در میانگین ها (شاخص ها) لحاظ می شود
حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار بورس نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگین ها به جا می گذارد. هیچ نیازی نیست آن طور که بعضی از آمارگران عادت دارند مجموعه ای از اطلاعات مربوط به قیمت کالاها، نقل و انتقال بانک ها و نوسانات سهام و حجم معاملات خارجی و داخلی با زحمت زیاد گردآوری شود. بورس وال استریت خودش همه این موارد را مد نظر قرار می دهد.
این فرضیه که برای میانگین های بازار به کار می رود، حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود. اگرچه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متاثر می شوند و تقریبا همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شوند.
2- بازار 3 نوع روند دارد
پیش از بحث درباره چگونگی این روندها لازم است که نظریه چارلز داو را در این مورد بیان کنیم. روند صعودی از نظر داو این طور تعریف می شود : هر گاه قیمت در یک موج صعودی بالاتر از موج صعودی پیش از آن قرار گیرد، یک روند صعودی خواهیم داشت. به عبارتی دیگر روند صعودی الگویی از نوسان های رو به بالا است و بر عکس این حالت، یعنی مجموعه ای از نوسان های رو به پایین را روند نزولی می نامیم.
در یک روند مثبت، قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است. این تعریف داو به نوعی اساس تحلیل روندها است. داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همان طوری که در جهان مادی وجود دارند برای بازارهای سرمایه نیز صادق هستند.
طبق نظریه چارلز داو ، در بسیاری از موارد در معاملات دیده شده است که وقتی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود محکوم به نزول بیشتر خواهد بود.
طبق نظریه داو ، با نظریه امواج الیوت بیشتر آشنا شوید یک روند خود مشتمل بر سه روند دیگر است : 1- روند اولیه، 2- روند ثانویه و 3- روند کوچک که می توان آنها را به ترتیب به جریان، امواج و سطح ناهموار دریا تشبیه کرد. روند اولیه نشان دهنده جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند.
تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطه ای باشد که امواج در ساحل، به آن می رسند. اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هر گاه بالاترین نقطه ای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند، کاهش داشته باشد جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد.
اما طبق نظریه داو جریانات می توانند حتی تا سال های متوالی دوام داشته باشند. روند ثانویه در حقیقت تصحیح در روند اولیه (جریان) است. قیمت ها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولا بین 3 هفته تا 3 ماه به طول می انجامد. طبق نظریه چارلز داو روند کوچک نشان دهنده نوسان هایی است که در روند ثانویه رخ می دهند که معمولا در کمتر از 3 هفته به طول می انجامد.
3- روندهای بزرگ دارای 3 مرحله هستند
چارلز داو بیشترین توجه خود را بر روند اولیه متمرکز کرد که این روند معمولا شامل 3 مرحله به شرح زیر است :
- مرحله تراکم یا تجمیع
- مرحله مشارکت عمومی
- مرحله توزیع
مرحله تراکم یا تجمیع
سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد این سرمایه گذاران با نظریه امواج الیوت بیشتر آشنا شوید زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند رو به کاهش است.
مرحله مشارکت عمومی
آغاز مرحله مشارکت عمومی (زمانی که اکثر تحلیل گران تکنیکال شروع به سرمایه گذاری می کنند) زمانی است که قیمت سریعا شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد.
مرحله توزیع
مرحله توزیع زمانی است که روزنامه ها به صورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت می باشند. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد. اینجا است که همان سرمایه گذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند (زمانی که هیچ کس علاقه ای به خرید نداشت !) پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش بشوند شروع به عرضه می کنند.
علاقه با نظریه امواج الیوت بیشتر آشنا شوید مندان و فراگیران نظریه موج های الیوت خواهند دید که بازارهای صعودی بزرگ به سه مرحله تقسیم می شوند. در واقع الیوت دریافته بود که بازارهای صعودی بزرگ، سه مرحله صعودی بزرگ دارند.
4- شاخص ها باید یکدیگر را تایید کنند
طبق نظریه چارلز داو ، آنچه درباره شاخص های صنعت و راه آهن گفته شده است هر نشانه یا اخطار، زمانی اهمیت دارد که هر دوی این شاخص ها (صنعت و راه آهن) اخطار یا علامت مشابهی را نشان بدهند و بدین گونه یکدیگر را تایید کنند. او دریافت که شرط آغاز روند افزایشی این است که هر دو شاخص از موج دوم (بالاترین رقم موج) بالاتر قرار بگیرند.
هر چند که طبق نظریه چارلز داو لزومی ندارد که هر دو اخطار یا علامت، در یک زمان ایجاد شوند اما هر چه فاصله میان آن ها کمتر باشد تایید قوی تری بر تشخیص روند به دست می دهد.
داو متوجه شد که هر گاه این دو شاخص، واگرایی ایجاد کنند (بر خلاف هم حرکت کنند) روند قبلی همچنان پابرجا باقی می ماند. (نظریه موج های الیوت تنها به اخطار یکی از شاخص ها احتیاج دارد). (شکل های 1 و 2 را ببینید)
شکل 1- نمودار بلند مدت برای نمایش نظریه چارلز داو – برای روند افزایشی بزرگ تر لازم است که هر دو شاخص صنعت و حمل و نقل با یکدیگر رشد کنند.
شکل 2- نمونه ای است از تایید شاخص ها از یکدیگر در نظریه چارلز داو – در ابتدای سال 1997 (نقطه یک) شاخص حمل و نقل شکست مقاومت در شاخص صنعت را تایید می کند. در ماه May همان سال (نقطه دو) شاخص صنعت شکست و مقاومت در شاخص حمل و نقل را تایید می کند.
5- حجم معاملات باید روند را تصدیق کند
طبق نظریه داو جونز ، حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت به دست آمده اند. به بیان ساده تر حجم معاملات می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد. در روندهای بزرگ صعودی، حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمت ها بالا برود. در روندهای نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت کاهش و در نوسانات نزولی افزایش پیدا می کند. طبق تئوری داو جونز اخطارهای خرید و فروش مبتنی بر قیمت نهایی می باشد و حجم معاملات یک عامل ثانویه به شمار می رود. بدون شک حجم معاملات چه افزایش داشته باشد و چه کاهش، عامل مهمی در تصمیم گیری ها می باشد. معامله گران آگاه اطلاعات مربوط به حجم معاملات را با تغییرات قیمت مقایسه می کنند تا دریابند که آیا یکدیگر را تایید می کنند یا خیر.
6- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند
ماهیت این اصل بیان می کند که هر چیز متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود را دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت آن بشود. ابزارهای تکنیکال متعددی به عنوان اندیکاتور اخطار بازگشت، توسط معامله گران به کار برده می شوند که بعضی از این اندیکاتورها می توانند اخطارهای سریع تری در مورد افت حرکت (چه صعودی یا نزولی) ارائه کنند. البته همه آنها قابل اطمینان نیستند و گاهی اوقات ادامه روند فعلی شانس بیشتری می یابد.
یکی از دشوارترین کارها برای کاربران تئوری داو جونز و حتی تعقیب کنندگان روند، تشخیص تفاوت میان رخداد تصحیح قیمت در روند فعلی، رخداد شروع اولین دوره روند مخالف است. کاربران نظریه چارلز داو در اغلب موارد با اخطارهای اولیه بازگشت روند موافق نیستند. شکل 3 الف و 3 ب، این مخالفت ها را آشکار می کند. در شکل های 3 الف و 3 ب، دو رویداد مختلف بازار تشریح شده است. در شکل 3 الف، موج صعودی در نقطه c پایین تر از نقطه اوج قبلی یعنی نقطه A می باشد. سپس قیمت تا پایین تر از نقطه B شروع به کاهش می کند. وقوع این حالت و دو موج کاهشی اخطار فروش واضحی را در نقطه S که پایین تر از نقطه B قرار دارد ارائه می دهد. این الگوی برگشتی اغلب نوسان ناموفق خوانده می شود.
شکل 3 الف- نوسان ناموفق : نقطه پیک c نتوانسته است بر نقطه اوج A غلبه کند و قیمت به پایین تر از نقطه B ادامه یافته و اخطار فروش در نقطه s مشاهده می شود.
در شکل 3 ب، موج صعودی که به نقطه C ختم شده است از موج صعودی قبل آن یعنی A فراتر رفته است. سپس شروع به کاهش به نقطه پایین تر از B کرده است. بعضی از تحلیل گرانی که از تئوری داو جونز استفاده می کنند، به شکسته شدن حمایت S1 اکتفا نمی کنند و آن را اخطار فروش قطعی نمی دانند. این دسته ترجیح می دهند تا موج صعودی که نقطه پیک آن از نقطه C کمتر است یعنی نقطه E را ببینند سپس منتظر می مانند تا نزول قیمت تا زیر نقطه D (یعنی شکست حمایت S2) را نیز مشاهده کنند. برای آنها اخطار واقعی فروش در نقطه S2 است که از دو بار شکست حمایت و یک بار ناتوانی در صعود به دست آمده است.
شکل 3 ب- ملاحظه می کنید که نقطه c قبل از اینکه به پایین تر از نقطه B برسد از نقطه A فراتر رفته است. کاربران تئوری داو جونز ، اخطار فروش را در نقطه S1 مشاهده می کنند. ولی برخی از آنها قبل از نزول در نقطه S2 می بایست نقطه پیک پایین تری را در نقطه E ببینند.
الگوی قبلی یعنی الگوی نوسان ناموفق نسبت به این الگو دارای اعتبار کمتری می باشد. شکل های 4 الف و 4 ب، همین رخدادها را در بازار نزولی نشان می دهد.
شکل 4 الف- نوسان ناموفق کف : اخطار خرید هنگامی که قیمت از نقطه B1 فراتر می رود مشاهده می شود.
شکل 4 ب- اخطار خرید در نقاط B1 و B2 ایجاد شده است.
استفاده از قیمت با نظریه امواج الیوت بیشتر آشنا شوید های پایانی و خطوط
تاکید اصلی داو بر قیمت های پایانی بوده و به عقیده او قیمت ها باید بالاتر از پیک قبلی یا پایین تر از موج نزولی قبلی قرار بگیرند تا معنادار باشند. هرگاه معامله گران درباره خطوط صحبت می کنند اشاره آنها به الگوهای جانبی است که برخی اوقات در نمودارها قابل مشاهده هستند. معمولا در این محدوده مرحله تصحیح رخ می دهد. در بحث های مدرن تکنیکال این الگوهای جانبی “مستطیل” خوانده می شوند.
چند انتقاد به تئوری داو جونز
هر چند تئوری داو جونز در طی این سال ها در تشخیص بازارهای افزایش یا کاهشی بسیار موفق عمل کرده اما نظریات او جای انتقاد نیز دارد. به طور متوسط 20 تا 25 درصد از تحرکات بازار پیش از به وجود آمدن اخطار خرید و فروش، توسط نظریه داو قابل مشاهده نیست. اخطار خرید را اغلب در مرحله دوم افزایشی یا موج دوم صعود با استفاده از این نظریه می توان دریافت کرد. یعنی زمانی که قیمت در موج صعودی دوم بالاتر از پیک موج صعودی قبلی باشد.
این در حالی است که در این مرحله اکثر سیستم های تکنیکال مبتنی بر اساس روندها، شروع به شناسایی و شرکت در روند موجود می کنند. باید یادآور شد که داو هرگز مدعی پیش بینی روندها نبوده است و صرفا ظهور بازارهای افزایشی یا کاهشی را جستجو کرده است و قصد داشته است تا بخش بزرگ میانی از حرکت مهم بازار را به دست آورد.
بر طبق اسناد موجود، نظریه داو این وظیفه مهم را به خوبی انجام داده است. او در طی سال های 1920 تا 1975 توانست 68 درصد از تغییرات قیمت شاخص های صنعت حمل و نقل و 67 درصد از تغییرات شاخص S & P 500 را پیش بینی کند. کسانی که معتقدند نظریه او نمی تواند حرکات بازار را به دست آورد در حقیقت در درک مفاهیم ابتدایی روند ها مشکل دارند.
بازار سرمایه به عنوان یک شاخص اقتصادی
آنچه به نظر می رسد، این است که داو هرگز قصد استفاده از نظریه اش برای پیش بینی کردن جریان بازار را نداشته است. برداشت او این بود که از این نظریات برای تعیین وضعیت عمومی سرمایه گذاری در کشور می توان استفاده کرد.
باید از هوش و دیدگاه چارلز داو ابراز شگفتی کرد. زیرا افزون بر اینکه نظریه او تغییرات قیمت را پیش بینی می کند او از زمره نخستین افرادی بود که ارزش استفاده از شاخص ها را به عنوان یک نماد وضعیت اقتصادی کشف کرد.
نتیجه گیری نظریه چارلز داو
در این مقاله سعی شده است که مروری سریع بر کلیات تئوری داو جونز داشته باشیم. تعریف اصول روند، دسته بندی روند به سه مرحله، اصول همگرایی و واگرایی، تشریح حجم معاملات و استفاده از فیبوناچی و بازگشت ها مباحثی هستند که همگی از نظریه داو سرچشمه می گیرند. علاوه بر منابعی که از آنها در این مقاله استفاده شده است یکی از بهترین مراجع برای مرور اصول نظریه چارلز داو کتاب “تحلیل تکنیکی روندهای بازار سرمایه” تالیف ادوارد و مگی است.
منبع : کتاب “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” تالیف جان مورفی، مترجمان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی