اهمیت ترکیب اندیکاتورها

اندیکاتورها به منظور صدور سیگنالهای خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرند.
اندیکاتور های کاربردی و مهم در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اندیکاتور های کاربردی و مهم در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را بشناسید!
اندیکاتور های کاربردی و مهم در آنالیز فنی رمزارز ها را در این مقاله به صورت کامل توضیح می دهیم. شناختن این اندیکاتور های مهم و کاربردی ارز های دیجیتال و نحوه استفاده از آن ها به شما کمک می کند تا در بازار ارز های دیجیتال عملکرد بسیار بهتری داشته باشید.
6 اندیکاتور مهم و قدرتمند و بسیار کاربردی در بازار ارز دیجیتال
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید.
از مهم ترین ابزارهای قابل استفاده در تحلیل تکنیکال می توان اندیکاتورهای مهم ارز دیجیتال را نام برد. برخی از اندیکاتورها در ارز دیجیتال مهم تر از سایرین هستند. بسیاری از افراد مبتدی و حرفه ای از این اندیکاتورها استفاده می کنند. زیرا اینها براحتی قابل کاربرد هستند. اندیکاتورها بعنوان ابزارهایی هستند که تحلیلگران با استفاده از آنها براحتی می توانند کارهای تحلیلی را انجام دهند. با استفاده از آنها می توان اطلاعات نمودارها را جمع آوری نموده و اطلاعات مختلف را به کمک فرمول های مختلف به نمایش گذاشت. در این مقاله، 6 اندیکاتور مهم و کاربردی ارزدیجیتال را معرفی می کنیم.
بهترین اندیکاتور های معاملاتی ارز های دیجیتال:
6 اندیکاتور مهم و کاربردی ارز دیجیتال
پیش از بررسی اندیکاتورهای مهم و کاربردی ارز دیجیتال بهتر است بدانید تعداد این اندیکاتورها بسیار مهم و مفید است اما تمامی اینها کاربردی نبوده و مناسب بازار ارز دیجیتال نیست. همچنین معرفی این 6 مورد بدان معنا نیست که سیستم معاملاتی شما صرفا باید برپایه اینها برنامه ریزی شود. بلکه همواره بدنبال اندیکاتوری باشید که بیشترین سود را برای شما داشته و با سیستم معاملاتی شما دارای همخوانی کامل باشد. اندیکاتورهای مختلف شامل اندیکاتورهای رندی، حجمی، اسیلاتور و غیره هستند. اما تمامی اینها کاربردی نیستند و برخی نیز مناسب و کاربردی برای بازار رمزارز ها نیستند.
اندیکاتور میانگین متحرک
یکی از اندیکاتورهای روند و ضد روندی بسیار مناسب و کاربردی برای بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران، اندیکاتور میانگین متحرک است. به کمک میانگین های متحرک می توان میانگین قیمت پایانی در n روز گذشته را مشاهده نمود. با ثبت شدن قیمت پایانی جدید در یک سهم، یک قیمت پایانی از اطلاعات موردنیاز در ابتدای دوره توسط میانگین متحرک حذف می شود. روی خود نمودار می توان این اندیکاتور را رسم کرد. اما برخی از این ابزارها در قسمت های مجزا از نمودار قیمت قابل ترسیم است.
میانگین متحرک به دو دسته ساده و نمایی به شرح زیر تقسیم می شود:
- در میانگین متحرک ساده که به اصطلاح SMA نامیده می شود، هر قیمت پایانی دارای وزن یکسانی است.
- میانگین متحرک نمایی که EMA نامیده می شود، مانند SMA نیست. در این نوع از انواع میانگین متحرک، عوامل دیگری بر وزن دهی روی قیمت پایانی موثر هستند.
در بین دو نوع میانگین فوق، تاکید بیشتر معامله گران بر استفاده از EMA است. زیرا واکنش آن به تغییرات قیمت بیشتر است. اکثر معامله گران معمولا میانگین متحرک از نوع بلند مدت 100 یا 200 روزه را بکار می برند.
اندیکاتور میانگین متحرکت یا EMA
پیشنهاد مطالعه: آموزش کامل اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال است. این اندیکاتور که مخفف عبارت واگرایی همگرایی میانگین متحرک معنا می دهد، یکی از بهترین اندیکاتورها محسوب می شود. با استفاده از آن، اندیکاتورهای روند و اسیلاتورها ترکیب شده و ابزاری جدید را خواهید داشت. اندیکاتور MACD متشکل از دو خط و یک هیستوگرام است. اندازه گیری اولین خط تفاوت میان دو میانگین متحرک با طول دوره های مختلف انجام می شود. خط دوم نیز بعنوان میانگین متحرک خط اول مکدی محسوب می شود.
تفاوت میان این دو خط در یک هیستوگرام گرافیکی نمایش داده می شود. بطور کلی، زمانی که این دو خط مکدی به یکدیگر رسیده و هم را قطع کنند، هیستوگرام به مقدار صفر خواهد رسید. بالا رفتن مکدی و کم یا زیاد شدن آن نسبت به صفر، با دور شدن این دو خط از هم رخ می دهد. بطورکلی، مکدی به منظور تایید یک روند در نمودار قیمت بکار می رود. مواقعی که یک میله در هیستوگرام نسبت به میله قبلی بالاتر است، یک روند صعودی آغاز می شود و بالعکس آن نیز صدق می کند.
اندیکاتور مکدی (MACD)
پیشنهاد مطالعه: آموزش کامل اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور فیبوناچی
دسته بندی ابزار فیبوناچی درمیان اندیکاتورها ممکن است غیرمنتظره به نظر برسد. اما به دلایل زیر، در بسیاری از منابع بعنوان اندیکاتور معرفی می شود:
- این ابزار در تحلیل تکنیکال بازار ارزدیجیتال و رمزارز کاربردهای فراوانی دارد.
- سهم های مختلف به سطوح این ابزار واکنش دقیق نشان می دهند.
مجموعه اعداد فیبوناچی به دنباله ای گفته می شود که در آن، هر عدد از اصل جمع دو عدد قبل از خودش بدست می آید. مانند 1-1-2-3-5-8- و غیره.
با تقسیم دو عدد متوالی در این دنباله بر یکدیگر، تقریبا همیشه نسبت 0.618 بدست می آید که نسبت طلایی نامیده می شود. این عدد اهمیت بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال دارد و به منظور تشخیص سطوح اصلاح بازار می توان از آن استفاده کرد. درمواقعی که این ابزار در سطوح فیبوناچی استفاده می کنید، نباید بعنوان خط های دقیق بازگشت قیمت به آن نگاه کرد. اغلب از اینها می توان برای مناطق بازگشت سهم بهره برد. بعنوان مثال، می توان سطح بین 0.38 و 0.618 را بعنوان یک منطقه حمایتی فوق العاده مهم در یک روند رو به بالا درنظر گرفت.
پیشنهاد مطالعه: آموزش اندیکاتور فیبوناچی
اندیکاتور باند بولینگر
یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها، اندیکاتور بولینگر باندز است که از میانگین متحرک ساده ساخته شده است. با این اندیکاتور می توان نوسانات بازار را تشخیص داد. بنابراین می توان آن را در هر دو دسته روندی و نوسانی تقسیم بندی کرد.
بولینگر باندز متشکل از سه خط به شرح زیر است:
- خط میانی یا همان میانگین متحرک ساده
- دو خط بالا و پایین که دو انحراف معیار نسبت به خط میانی محسوب می شوند. این دو خط با یکدیگر تشکیل یک نوار را خواهند داد.
این اندیکاتور را می توان برای اندازه گیری نوسانات بکار برد. بدین صورت که دور شدن نوارها از یکدیگر، نشان دهنده نوسان بالا است و نزدیک شدن آنها بیانگر نوسان پایین است. از استراتژی های رایج برای کار با نوارهای بولینگر می توان گفت که با عبور شمع نمودار از نوار بالایی، می توان خرید انجام داد. با عبور شمع نمودار از نوار پایینی می توان فروش انجام داد.
اندیکاتور باند بولینگر
پیشنهاد مطالعه: آموزش کامل اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور RSI
از اندیکاتور های مهم و کاربردی و محبوب میان معامله گران تازه کار، می توان اندیکاتور RSI را نام برد. این اندیکاتور با وجود سادگی خود، سیگنال های مناسبی به ما ارائه می دهد. RSI مخفف عبارت «شاخص قدرت نسبی» بوده و برای اندازه گیری قدرت و جاذبه تغییرات اخیر قیمت بکار می رود. معمولا تغییرات را با عددی بین 0 تا 100 نمایش می دهد.
این اندیکاتور را می توان همچنین برای مشخص نمودن شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار بکار برد. اشباع خرید با عدد بالاتر از 70 و اشباع فروش با عددی زیر اهمیت ترکیب اندیکاتورها 30 نشان داده می شود. این اعداد به ترتیب سیگنال فروش و خرید مناسبی به معامله گران ارائه می دهند. باتوجه به شرایط مختلف شاهد تغییر این اعداد هستیم. این اعداد در شرایط مختلف قابل تغییر است. نکته دیگر این است که در بازارهای فاقد روند خاص و دارای یک رنج، RSI کاربردهای بیشتری دارد. بکارگیری ترکیبی از RSI با سایر اندیکاتورهای کاربردی، بهترین پیشنهاد در این زمینه است.
پیشنهاد مطالعه: آموزش کامل اندیکاتور آر اس آی (RSI)
اندیکاتور CCI
یکی دیگر از اندیکاتور های کاربردی و مهم در ارز دیجیتال، اندیکاتور CCI یا شاخص کانال کالا است که در دهه 80 میلادی مختص بازار کالا ایجاد و توسعه یافت. اما بعدها این اندیکاتور در سایر بازارها ازجمله ارز دیجیتال و فارکس قابل استفاده شد. با استفاده از این اندیکاتور امکان اندازه گیری قیمت فعلی یک سهم درمقایسه با میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی معین وجود دارد. این قیمت بین -100 تا +100 درحال نوسان است. عدد شاخص بالاتر از صفر، نشان دهنده تغییرات سنگین قیمت است. در این حالت باید سهم بررسی شود. معمولا ترجیح داده می شود که این اندیکاتور در نمودارهای کوتاه مدت بکار رود. زیرا در این موارد، معمولا سیگنال های بهتری دریافت خواهد شد.
پیشنهاد مطالعه: آموزش کامل اندیکاتور سی سی آی (CCI)
جمع بندی
در این مقاله سعی شد تعدادی از اندیکاتورهای کاربردی و مهم در ارز دیجیتال بررسی شود. این 6 اندیکاتور کاربردهای زیادی در تحلیل تکنیکال دارند. این اندیکاتورها به وسیله اغلب معامله گران ارز دیجیتال قابل استفاده و کاربردی است. اندیکاتورهای مهم و کاربردی زیادی در ارز دیجیتال وجود دارند. با استفاده از این اندیکاتورها می توان سرمایه گذاری مناسبی داشت و شاهد عملکرد مناسبی بود. در اینجا سعی کردیم مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها را بررسی کنیم. پس از آشنایی با این اندیکاتورها می توانید سیستم معاملاتی مناسبی براساس هریک از این اندیکاتورها طراحی کنید. همچنین می توانید ترکیبی از این اندیکاتورهای مهم را بکار برید. امیدواریم با بکارگیری اندیکاتورهای مهم ارز دیجیتال شاهد موفقیت های زیادی در معاملات خود در بازار ارز دیجیتال باشید.
از آنجا که این اندیکاتور ها در اکثر بازار های مالی مانند ارز دیجیتال، فارکس، بورس های جهانی و حتی بازار بورس ایران کاربرد دارد، در این مقاله سعی کردیم به صورت جامع و با ذکر مثال هایی از بیشتر این بازار ها، این مطلب را برای شما عزیزان کاربردی تر نماییم.
استراتژی معاملاتی شکست جادویی
تحلیل تکنیکال دارای ابزارهای بسیار زیادی است که میتوان آنها را به مواد غذایی بازار بورس اوراق بهادار مشابهت داد. میتوان از ترکیب چند ماده غذایی یک غذا درست کرد؛ اما هر ماده غذایی با هر ماده غذایی دیگری قابلترکیب نیست و ممکن است غذای بدمزهای را بسازند. در این مقاله در مورد ترکیبی از اندیکاتورها با عنوان “استراتژی جادویی” صحبت خواهیم کرد.
در تحلیل تکنیکال میتوان با ترکیب اندیکاتورها و سایر اصول تحلیل تکنیکال روشها و استراتژی هایی را ساخت؛ اما هر استراتژی قبل از اجرا باید موردبررسی و آزمون قرار بگیرد تا درصد بازدهی آن به دست آید. برخلاف اینکه اکثر تحلیلگران تکنیکال معتقدند همهچیز در قیمت لحاظ شده و نیازی به سایر تحلیل ها نیست؛ من اعتقاد دارم که باید در کنار تحلیل تکنیکال از تحلیل بنیادی، روانشناسی بازار و از همه مهمتر مدیریت سرمایه مناسبی استفاده کرد.
مقاله حاضر به توضیح استراتژیی بانام شکست جادویی میپردازد که از ترکیب سه اندیکاتور میانگین متحرک و اندیکاتور CCI استفاده میکند. سازندگان استراتژی شکست جادویی (Tim Thrush, Julie Laurin) هستند. من در این مقاله به آموزش گامبهگام استراتژی معاملاتی شکست جادویی میپردازم. حتماً قبل از استفاده، آن را در حالت مجازی یا با پول بسیار کم تست کنید. استراتژی شکست جادویی ذاتاً برای بازارهای جهانی ساختهشده اما میتوان از آن در بورس ایران نیز استفاده کرد امیدوارم که برایتان مفید باشد.
معرفی کلی استراتژی معاملاتی شکست جادویی
همواره دو رویکرد کلی در استراتژی های تکنیکال وجود دارد سیستمهای در کف که سعی میکنند کف قیمتی را بیابند و سیستمهای سطوح بالایی که در هنگام شکستن یک سطح سیگنال صادر میکنند.
این استراتژی را میتوان میان این دو دانست. به ادعای سازنده آن این استراتژی میتواند شکستها را قبل از رخ دادن پیشبینی کند تا بتوان قبل از سایرین از صدور سیگنال ورود مطلع شد. بنده بهشخصه برای مدت اندکی از آن در بازار فارکس استفاده کردم و نتایج در صورت وفاداری کامل به استراتژی تا حدی خوب بوده است. امیدوارم شما هم قبل از استفاده از آن استراتژی را کاملاً تست کنید.
در این استراتژی از سه اندیکاتور moving average استفاده میشود که در کنار هم روند کلی نمودار را به ما نشان میدهند و همچنین یک اسیلاتور به نام اسیلاتور CCI که صادر کنده نقطه ورود است.
اهداف و تارگت های خروج در این استراتژی از ابزار فیبوناچی استفاده میکند که از ابزارهای بسیار معتبر و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
آمادهسازی نمودار
ابتدا مسیر زیر را طی کنید:
درج >> اندیکاتورها >> نوسانگر نماها >> Commodity Channel Index >> تناوب ۲۰
و سپس سه Moving Average به شکلهای زیر اضافه میکنیم.
درج >> اندیکاتورها >> اندیکاتور های روندی >> EMA34 High, EMA34 Close, EMA34 Low) Moving Average)
تناوب ۳۴، روش Exponential، اعمال به close
تناوب ۳۴، روش Exponential، اعمال به High
تناوب ۳۴، روش Exponential، اعمال به Low
نمونه چارت آمادهشده برای انجام معاملات:
۱- استراتژی ورود در استراتژی شکست جادویی
ازآنجاییکه در بازار ایران معاملات یکسویه هست ما فقط در جهت رشد قیمت میتوانیم سود کنیم. پس باید تنها موقعیتهای صعودی را برای خرید خود در نظر بگیریم.
برای تشخیص روند صعودی در این استراتژی از خطوط سهگانه moving average استفاده میکنیم. زمانی میتوانیم خرید کنیم که نمودار قیمت بالای خطهای مووینگ باشد.
شرط اول ورود در استراتژی شکست جادویی: قرار گرفتن نمودار قیمت در بالای مووینگ
بعدازآن باید منتظر بمانیم تا قیمت خود را اصلاح کند و کندل ها وارد مووینگ ها بشوند. سپس هر زمان که رشد آغاز شد و کندل از مووینگ ها خارج شد باید منتظر شکسته شدن خط ۱۰۰ اسیلاتور CCI بمانیم.
هر زمان که این شکست اتفاق افتاده از کندل بعدی میتوانیم وارد معامله شویم. دقت داشته باشید که شکسته شدن خط صد در این استراتژی اهمیت بسیار بالایی دارد پس هرگز قبل از شکسته شدن آن وارد نشوید.
شرط دوم ورود در استراتژی شکست جادویی: عبور خط اسلاتور CCI از خط صد
موفقیت در هر استراتژی منوط به اجرای دقیق و موبهموی آن و آزمودنش قبل از خرید است. لذا سعی نکنید زودتر از استراتژی وارد شوید چراکه بازدهی که برای شما بعد از چندین معامله به دست میآید حقیقی نیست و نمیتوان آن را نتیجه استراتژی دانست چراکه شما نظرات شخصی خود را نیز با آن دخیل کردهاید.
۲- استراتژی خروج در شکست جادویی
اما بعد از ورود به سهم نکته مهمتر خروج از آن است که در این سیستم خروج با استفاده از ابزار کاربردی فیبوناتچی اتفاق میافتد، در ادامه به آموزش نحوه گذاشتن حد سود با استفاده از این ابزار خواهم پرداخت. همانطور که مطلع هستید هر استراتژی هم موقعیتهای سودآور دارد و هم معاملات زیان ده. خروج ما یا در سود خواهد بود یا در ضرر که در ادامه هر دو آنها را توضیح خواهم داد.
بهطور مثال در معاملهای ورود در نقطه بالا انجامشده باشد. حال باید ببینیم که هدف قیمتی در این استراتژی چگونه تعیین میگردد و در صورت ریزش قیمت کجا باید از آن خارج شد.
در بالا صفحه نوارابزار را ابتدا پیدا کنید.
روی نوارابزار راست کلیک کنید و گزینه سفارشی کردن را انتخاب نمایید.
در ابزارهای سمت چپ ابزار خطوط فیبوناتچی را انتخاب کنید و روی آن کلیک کنید. سپس گزینه درج را بزنید تا ابزار به نوارابزار شما اضافه گردد.
در پایان گزینه بستن را بزنید.
مشاهده میکنید که ابزار فیبوناتچی در منوی نوارابزار شما اضافه شد. روی ابزار فیبوناتچی کلیک کنید و آن را انتخاب نمایید. کلیک اول موس را روی قله یا همان پیوت سقف در نمودار بگذارید و کلیک را نگاهدارید.
و آن را تا پایین ترین نقطه کندل پیوت سقف بکشید.
روی خط مورب فیبوناتچی در حالت انتخاب راست کلیک کنید و گزینه ویژگیها را انتخاب نمایید.
در قسمت ویژگیها روی سربرگ سطوح کلیک کنید.
روی گزینه افزودن کلیک کنید.
در سطح ایجادشده عدد ۲ و در بخش جلو آن عدد ۲۰۰ را بنویسید.
و در پایان ok را بزنید. مشاهده میکنید که به سطوح فیبوناتچی شما یک سطح بانام ۲۰۰ اضافه شد.
خروج در زیان:
چنان چه معامله شما شروع به ریزش کرد حد ضرر شما زیرخط صفر در صد فیبوناتچی خواهد بود.
خروج در سود:
در اینجا سطح ۱۶۱٫۸ فیبوناتچی را تارگت اول در نظر میگیریم به همین ترتیب سطح ۲۰۰ تارگت دوم و سطح ۲۶۱٫۸ را تارگت سوم در نظر میگیریم. در استراتژی هایی به این شکل که از چندین تارگت استفاده شده به نظر من بهتر است که خروج بلافاصله بعد از رسیدن به تارگت انجام نشود.
بهتر است پس از رسیدن به تارگت شماره یک سود خود را تا حدی سیو کنیم. یعنی زمانی که قیمت به محدود ۱۶۱٫۸ رسید و بهتر است از آن کمی هم عبور کند. حد ضرر یا همان نقطه خروج را به چند درصد زیرخط ۱۶۱٫۸ فیبو انتقال دهیم. زمانی که قیمت از سطح ۲۰۰ درصد فیبوناتچی گذشت نقطه خروج رو به زیر فیبو ۲۰۰ انتقال دهید. در صورت عبور میتوانید بهصورت درصدی سیو سود را انجام دهید.
سخن پایانی
اما در پایان باید گفت که هر استراتژی که نوشتهشده میتواند برای افرادی سودآور و برای سایرین نامناسب باشد. این موضوع را تنها با آزمودن میتوان فهمید. آزمایش با معاملات کاغذی و غیرواقعی یا با سرمایه بسیار کم موردنیاز است. چراکه اگر شما با سرمایه کم نتوانید آن را درست اجرا کنید و به سودآوری برسید بهاحتمال بسیار بالا در سرمایه زیاد هم نخواهید رسید. شرکت در دوره های آموزش بورس میتوان شروع خوبی برای معاملهگر شدن باشد. اما بدانید تنها یادگیری روشها و استراتژیها بهتنهایی کافی نیست. در کنار آموزش بورس باید با تلاش پشتکار مطالعه فراوان، تجربه نیز کسب کرد تا به حقیقت معاملهگری پی برد.
امیدوارم که این مقاله برای استفادهکنندگان و خوانندگان آن مفید باشد. در پایان میخواهم اگر از این استراتژی استفاده کردهاید یا بعدازاین استفاده کردید تجربیات خود را در استفاده از آن با ما نیز در میان بگذارید. موفق و پیروز باشید.
معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال؛ نوسانگرهای گنجیاب!
تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای متعددی دارد. بسیاری از آنها کمتر شناختهشده هستند و برخی دیگر بسیار پرکاربرد و مشهور هستند. از طرفی از آن جا که معمولا گفته میشود این ابزارها به تنهایی ملاک خوبی برای خرید و فروش نیستند، همواره توصیه میشود که از ترکیب چند اندیکاتور استفاده کنیم. این مسئله نتایج خارقالعادهای به دنبال خواهد داشت. پس لازم است که میزان آشنایی خود را با انواع این ابزارها گسترش دهیم تا نتایج بهتری کسب کنیم. به همین دلیل در این مطلب اخبار بورس به معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال میپردازیم که میتواند بسیار کاربردی باشد و دقت تحلیلها را بالا ببرد.
لزوم استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
معاملهگران از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تا به درک درستی از عرضه و تقاضای اوراق بهادار و البته روانشناسی بازار دست پیدا کنند. به طور کلی این شاخصها اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. معیارهایی مانند حجم معاملات، نشانههایی از ادامه روند حرکتی قیمت داراییها ارائه میکنند.
اندیکاتورها به منظور صدور سیگنالهای خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرند.
در ادامه هفت مورد از این ابزارها را بررسی میکنیم. بهتر است آنها را به نرمافزارهای معاملاتی خود اضافه و از آنها استفاده کنید. دقت کنید که نیازی نیست تمام این ابزار را با هم استفاده کنید؛ بهترین روش آن است که تعدادی از آنها را انتخاب کنید و مورد استفاده قرار دهید. به این ترتیب میتوانید در تصمیمهای معاملاتی خود از این ابزار کمک بگیرید. به طور کلی دو مدل پایه از این ابزار وجود دارند:
- Overlays یا همپوشانها: اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال که از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده میکنند، بر روی نمودار قیمت سهام قرار میگیرند. از جمله این اندیکاتورها میتوان به اندیکاتور میانگین متحرک، باند بولینگر یا خطوط فیبوناچی نام برد.
- اسیلاتورها: این اندیکاتورها میان یک محدوده حداقلی و حداکثری نوسان میکنند. البته به جای آنکه با نمودار قیمت همپوشانی داشته باشند، در بالا یا پایین نمودارها ترسیم میشوند. نمونههای این ابزار شامل اسیلاتور استوکاستیک، مکدی یا RSI هستند. در ادامه و در معرفی اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال، معمولا از اندیکاتورهایی نام میبریم که در این گروه قرار میگیرند.
همچنین میتوانید برای آشنایی بیشتر نسبت به ماهیت و کارکرد اندیکاتور از مقالهی «اندیکاتور چیست؟» استفاده کنید.
این امکان وجود دارد که معاملهگران، اندیکاتورهایی را با شیوههای ذهنیتر تحلیل تکنیکال (همچون مشاهده الگوهای نموداری) ترکیب کنند. هدف آنها از انجام این کار به دست آوردن ایدههای معاملاتی است. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را همچنین میتوان با توجه به ماهیت کمیشان، در سیستمهای معاملاتی خودکار گنجاند.
معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال
با مقدمهای که بیان شد، در این بخش به معرفی اندیکاتورهای مهمی میپردازیم که اهمیت ترکیب اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال میتوان به خوبی از آنها بهره برد.
شماره یک: اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
اندیکاتور On-Balance Volume که به اختصار OBV نامیده میشود، نخستین ابزاری است که به معرفی آن میپردازیم. قبل از هر چیز، از این اندیکاتور برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم معاملات یک اوراق بهادار در طی زمان استفاده میشود.
به منظور محاسبه این اندیکاتور لازم است که میانگین حجم بالا را از میانگین حجم پایین کم کنیم. حجم بالا نشاندهنده میزان حجم معاملات در زمان افزایش قیمتهاست. حجم پایین هم میزان حجم در روزی است که قیمتها کاهش یافتهاند. حجم روزانه نیز با توجه به افزایش یا کاهش قیمتها از اندیکاتور کم میشود.
در شرایطی که OBV در حال افزایش است، این مسئله نشانگر آن است که خریداران تمایل به ورود به دارایی و افزایش قیمت دارند. در نقطه مقابل، کاهش OBV از شرایطی خبر میدهد که در آن حجم فروش بر حجم خرید غلبه میکند. مسئلهای که نشان از کاهش قیمتها دارد. به این ترتیب این اندیکاتور مانند ابزاری برای تایید روند به کار میرود. اگر قیمت سهام و OBV هر دو افزایشی باشند، این مسئله از ادامه روند خبر میدهد.
معاملهگرانی که از OBV استفاده میکنند، همچنین به واگرایی نیز توجه میکنند. واگرایی در شرایطی اتفاق میافتد که اندیکاتور و نمودار قیمت در جهات متفاوتی حرکت میکنند. اگر قیمت افزایش یابد، اندیکاتور کاهش خواهد یافت. این امر نشان میدهد که سهم از حمایت قوی خریداران برخوردار نیست و روند به زودی معکوس خواهد شد.
بیشتر بخوانید
شماره دو: اندیکاتور تراکم و توزیع یا Accumulation/Distribution Line
یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهایی که برای تعیین ورود و خروج جریان پول به یک دارایی مورد استفاده قرار میگیرد، اندیکاتور تراکم و توزیع یا A/D نام دارد. این اندیکاتور با OBV شباهت دارد؛ اما به جای آنکه تنها به قیمت بستهشدن دارایی در یک دوره توجه کند، دامنه معاملات دوره و موقعیت بستهشدن در آن محدوده را نیز رصد میکند.
فرض کنید معاملات سهام الف در نزدیکیهای بالاترین قیمت آن به اتمام برسد. معاملات سهام ب نیز در نزدیکیهای نقطه میانی دامنه بسته شود. اندیکاتور به حجم معاملات سهام الف وزن بیشتری اختصاص میدهد. محاسبات متفاوت نشان میدهد که در برخی از موارد OBV بهتر عمل میکند و A/D هم در شرایطی دیگر عملکرد مطلوبتری دارد.
چنانچه خط اندیکاتور روندی صعودی داشته باشد، نشانگر تمایل به خرید است. چرا که سهام در بالاتر از نقطه میانی محدودهاش بسته میشود. این اتفاق میتواند یک روند صعودی را تایید کند. در سمت مقابل اگر روند اندیکاتور نزولی باشد، به معنای بستهشدن قیمت در پایینتر از محدوده روزانه است. به این ترتیب حجم یک عنصر منفی در نظر گرفته میشود. این امر میتواند یک روند نزولی را تایید کند.
معاملهگرانی که از A/D استفاده میکنند به واگرایی نیز توجه میکنند. اگر خط اندیکاتور شروع به حرکت نزولی کند و قیمت روندی صعودی به خود بگیرد، این مسئله نشانگر احتمال معکوس شدن روند است. به شکلی مشابه اگر قیمت به سمت پایین حرکت کند و خط اندیکاتور به سمت بالا در حرکت باشد، احتمال دارد سهم قیمتهای بالاتری را لمس کند.
شماره سه: شاخص میانگین جهتدار یا Average Directional Index
مگر میشود به معرفی اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال اشاره کرد و نامی از ADX به میان نیاورد؟ اندیکاتور ADX یک شاخص روند است که برای اندازه گیری قدرت و جهت حرکت یک روند مورد استفاده قرار میگیرد.
در شرایطی که ADX بالای سطح ۴۰ قرار میگیرد، روند با قدرت به سمت بالا یا پایین حرکت خواهد کرد. این مسئله با توجه به جهت حرکت قیمت مشخص میشود. اما اگر ADX در مقادیر زیر ۲۰ قرار بگیرد، روند ضعیف تلقی میشود؛ یا حرکت سهم بدون روند در نظر گرفته میشود.
ADX خط اصلی این اندیکاتور است که معمولا با رنگ سیاه نشان داده میشود. دو خط اضافی دیگر نیز در این اندیکاتور وجود دارند که نمایش آن ها به صورت اختیاری است. این دو خط عبارتاند از DI+ و DI–. این خطوط معمولا به ترتیب با رنگهای قرمز و سبز نشان داده میشوند. این سه خط در کنار یکدیگر جهت روند و شتاب و قدت آن را نشان میدهند.
ADX بالاتر از ۲۰ و DI+ بالای DI– نشانگر روند صعودی است. ADX بالاتر از ۲۰ و DI– بالای DI+ نشانگر روند نزولی است.
اما قرار گرفتن ADX در محدودههای پایینتر از ۲۰ نشان از روند ضعیف یا بازار رنج است. معمولا در چنین شرایطی دو خط دیگر به سرعت با یکدیگر تلاقی میکنند و یکدیگر را قطع میکنند.
برای مطالعه بیشتر درباره اندیکاتور ADX، از مقاله زیر استفاده کنید
شماره چهار: اندیکاتور آرون
اندیکاتور آرون در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد. از این ابزار به منظور سنجش رونددار بودن یا نبودن دارایی استفاده میشود. البته به صورت ویژه از این اندیکاتور استفاده میکنند تا دریابند که آیا قیمت میتواند کفها یا سقفهای جدیدی را در طول دوره (معمولا ۲۵ روزه) ثبت کند یا خیر. این اندیکاتور را همچنین میتوان به منظور تشخیص زمان آغاز یک روند جدید نیز به کار گرفت. اندیکاتور آرون از دو خط تشکیل میشود که عبارتاند از Aroon-up یا آرون بالا و Aroon-down یا آرون پایین.
زمانی که آرون بالا از بالای آرون پایین عبور میکند، از این مسئله به عنوان نخستین نشانه تغییر احتمالی روند استفاده میشود. چنانچه آرون بالا به ۱۰۰ برسد و نسبتا در نزدیکیهای آن محدوده باقی بماند و در همین حال خط پایینی نزدیک ناحیه صفر باشد، این امر تایید یک روند صعودی را در پی دارد. عکس این قضیه نیز صادق است. یعنی اگر آرون پایین از بالای آرون بالا عبور کند و نزدیک ۱۰۰ بماند، در آغاز یک روند نزولی قرار داریم.
شماره پنج: اندیکاتور مکدی یا MACD
اندیکاتور مکدی یا شاخص میانگین متحرک همگرا-واگرا، به معاملهگران کمک میکند تا جهت روندها و همچنین قدرت حرکت آن را بررسی کنند. به این ترتیب میتوان تعداد زیادی سیگنال معاملاتی دریافت کرد.
قرار گرفتن اندیکاتور مکدی در محدوده بالای صفر، از فاز صعودی قیمت خبر میدهد. اگر مکدی به نواحی زیر صفر وارد شد، نشان از ورود به یک دوره نزولی است.
این اندیکاتور از دو اهمیت ترکیب اندیکاتورها خط تشکیل شده است. یکی خط مکدی و دیگری خط سیگنال که حرکت آن کندتر است.
زمانی که مکدی از بالای خط سیگنال عبور میکند، نشانگر ریزش قیمت است. عبور مکدی از بالای خط سیگنال به منزله افزایش قیمت تلقی میشود.
با توجه به این مسئله که شاخص در کدام سمت ناحیه صفر قرار دارد، میتوان سیگنالهای موجود را بررسی کرد. به عنوان مثال اگر اندیکاتور بالای خط صفر باشد، اهمیت ترکیب اندیکاتورها بهتر است منتظر بمانید تا مکدی از بالای خط سیگنال عبور کند. آنگاه میتوانید اقدام به خرید کنید. اما اگر مکدی زیر صفر باشد، عبور مکدی از زیر خط سیگنال میتواند به منزله سیگنالی برای معامله شورت در نظر گرفته شود.
برای مطالعه بیشتر درباره اندیکاتور MACD، از مقاله زیر استفاده کنید
شماره شش: شاخص مقاومت نسبی یا RSI
شاخص مقاومت نسبی حداقل سه کاربرد اصلی دارد. این اندیکاتور بین دو محدوده صفر و ۱۰۰ حرکت میکند و سود قیمتهای اخیر را در برابر ضرر قیمتهای اخیر نشان میدهد. به همین دلیل از سطوح RSI در اندازهگیری قدرت و جهت حرکت روند استفاده میشود. اساسیترین کاربرد این اندیکاتور شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش است.
در شرایطی که RSI بالای سطح ۷۰ حرکت میکند نشانگر خرید بیش از حد دارایی است که ممکن است کاهش پیدا کند. در زمانی که RSI زیر ۳۰ است، دارایی در ناحیه اشباع فروش است و میتواند افزایش هم پیدا کند. البته معامله بر اساس این مفروضات خطرناک است. به همین دلیل معاملهگران صبر میکنند تا پیش از فروش اندیکاتور به بالاتر از ۷۰ برسد و سپس به زیر آن برگردد. یا اینکه پیش از خرید به زیر ۳۰ برسد و سپس دوباره به بالای آن برگردد.
یکی دیگر از کاربردهای RSI واگرایی است که در بخشهای قبلی به آن اشاره کردهایم. کاربرد دیگر RSI، به سطوح حمایت و مقاومت مربوط است. در طی روندهای صعودی، سهام اغلب در سطوح بالاتر از ۳۰ قرار میگیرند و بیشتر مواقع به سطح ۷۰ یا بالاتر میرسند. در شرایطی که روند نزولی است، اندیکاتور RSI معمولا در زیر ۷۰ قرار دارد و در اکثر مواقع به زیر ۳۰ هم افت میکند.
برای مطالعه بیشتر درباره اندیکاتور RSI، از مقاله زیر استفاده کنید
شماره هفت: اندیکاتور استوکاستیک
آخرین اندیکاتور که برای تحلیل تکنیکال قصد معرفی آن را داریم، اسیلاتور استوکاستیک است. اسیلاتور استوکاستیک، اندیکاتوری است که قیمت فعلی را نسبت به قیمت دامنه در چند دوره اندازه میگیرد. استوکاستیک نیز در محدوده بازه صفر و ۱۰۰ در نوسان است. در این اندیکاتور وقتی روند صعودی است، قیمت میتواند سطوح جدید بالاتری را لمس کند. در روندهای نزولی هم قیمت تمایل دارد که کفهای جدیدی ایجاد کند. اندیکاتور استوکاستیک بررسی میکند که آیا این اتفاقها رخ میدهد یا خیر.
اندیکاتور استوکاستیک حرکتی نسبتا سریع به بالا و پایین دارد. چرا که به ندرت ممکن است قیمت به صورتی دائمی افزایش پیدا کند و اندیکاتور نزدیک ۱۰۰ باقی بماند. یا همچنین کمتر پیش میآید که روند به صورت مداوم کاهشی باشد و استوکاستیک را نزدیک صفر نگه دارد. به همین دلیل از این اهمیت ترکیب اندیکاتورها اندیکاتور به عنوان شاخصی برای اشباع خرید و فروش استفاده میشود.
مقادیر بالای ۸۰ در این اندیکاتور به منظور اشباع خرید و سطوح پایینتر از ۲۰ به منزله فروش بیش از حد است. حواستان باشد زمانی که از سطوح اشباع استفاده میکنید، به روند کلی قیمت توجه کنید.
به عنوان نمونه در طی یک روند صعودی، زمانی که اندیکاتور به مقادیر زیر ۲۰ سقوط میکند و دوباره به بالای آن برمیگردد، این امکان وجود دارد که سیگنال خرید صادر شود اما افزایش قیمت به سطوح بالاتر از ۸۰، اهمیت کمتری دارند چرا که انتظار میرود در یک روند صعودی، اندیکاتور مرتبا به سطح ۸۰ و بالاتر از آن حرکت کند. در طی یک روند نزولی هم باید به دنبال این بود که اندیکاتور به بالای ۸۰ برسد و سپس به زیر آن برگردد تا یک معامله شورت احتمالی سیگنال شود. سطح ۲۰ در روندهای نزولی کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
هدف هر معاملهگر کوتاهمدت این است که جهت حرکت یک دارایی را تعیین کند و به منظور سود بردن از آن تلاش کند. صدها اندیکاتور و اسیلاتور تکنیکال برای دستیابی به این هدف ایجاد شده و توسعه یافتهاند. آنچه در این مطلب بیان شد معرفی هفت اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال بود که میتوانید برای شروع از آنها کمک بگیرید.
از اندیکاتورها به منظور توسعه استراتژیهای جدید استفاده کنید. همچنین میتوانید آنها را با استراتژیهای کنونی خود ادغام کنید. اگر نمیدانید از کدام اندیکاتورها باید استفاده کنید، بهتر است ابتدا آنها را در یک حساب آزمایشی (دمو) بررسی کنید و بسنجید. سپس از میان اندیکاتورهای موجود، بهترین اندیکاتور را که بیشتر دوستش دارید انتخاب کنید و باقی را کنار بگذارید. شک نکنید پس از مدتی، به کمک تبحر و تجربهای که به دست آوردهاید، نتایج خوبی خواهید گرفت.
ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال کدامند؟ (بخش دوم)
در مقاله مربوط به بخش اول انواع ابزارهای تحلیل تکنیکال را معرفی کردیم و اهمیت و جایگاه تحلیل تکنیکال در معاملهگری را توضیح دادیم. در این بخش قصد داریم به معرفی ادامه موارد دهگانه ابزار تحلیل تکنیکال بپردازیم.
در این مقاله به شرح الگوهای هارمونیک، امواج الیوت و اندیکاتورها و اسیلاتوها میپردازیم.
الگوهای هارمونیک
وقتی حرکت قیمت شکلهای هندسی مشخصی بسازد که با نسبتهای فیبوناچی در ارتباط است، الگوهای هارمونیک در نمودار قیمت تشکیل میشود. این الگوها دو حالت صعودی و نزولی دارند. این الگو منطقهای را به عنوان ناحیه بازگشت قیمت و تغییر جهت حرکت قیمت مشخص میکند. معاملهگران از ناحیه بازگشتی که با استفاده از این ابزار بدست میآورند، به معامله میپردازند. در ادامه به معرفی انواع الگوی هارمونیک میپردازیم.
الگوی AB=CD
سادهترین الگوی هارمونیک الگوی AB=CD است. تشخیص این الگو با توجه به پیچیدگی کمتر نسبت به سایر الگوهای هارمونیک در نمودار قیمت راحتتر است. این الگو دو حالت صعودی و نزولی دارد. این الگو یک حرکت قیمتی در قالب سه موج است. که موج اول و سوم هم جهت هستند و در بیشتر اوقات اندازه آنها برابر است. در شکل زیر دو مثال از این الگو آورده شده است.
الگوی پروانه
این الگوی قیمتی شامل چهار موج است که شمایل آن شبیه به پروانه است. البته مانند پروانههای موجود در طبیعت هندسه متقارنی ندارد. این الگو نیز دو حالت صعودی و نزولی دارد. انتهای تشکیل این الگو ناحیه بازگشت قیمت است. در شکلهای زیر دو نمونه صعودی و نزولی آورده شده است. این الگو در قالب نمایش موج های قیمتی XABCD نشان داده شده است.
الگوی خفاش
این الگوی قیمتی شامل چهار موج است و با XABCD نمایش داده میشود. تفاوت این الگو با الگوی پروانه در اندازه موج XA و نسبت های فیبناچی سایر موجها نسبت به این موج است. در واقع موج XA بلندترین موج در این الگو است و موج CD کاملا درون این موج قرار میگیرد. در شکلهای زیر دو مثال از این الگو آورده شده است.
الگوی گارتلی
این الگوی قیمتی شامل اهمیت ترکیب اندیکاتورها چهار موج است و با XABCD نمایش داده میشود. این الگو با الگوی خفاش تفاوت چندانی به لحاظ ظاهری ندارد. فقط نسبن های فیبناچی تغییر کرده است و موج AB کمی کشیده تر و بلند تر است نسبت به الگوی خفاش. این الگو نیز دو حالت صعودی و نزولی دارد و در دو تصویر زیر دو مثال از این الگو آورده شده است.
الگوی خرچنگ
این الگوی قیمتی شامل چهار موج است و با XABCD نمایش داده میشود. این الگو به نوعی با همه الگوها تفاوت کوچکی دارد. در این الگو موج AB نسبت به الگوهای پروانه و خفاش کشیدهتر است و موج XA لزوما بزرگتر و یا کوچکتر از موج CD نیست. یک نکته مهم وجود دارد که این الگو را از سایر الگوها تمییز میدهد. در این الگو، نقطه D جایی قرار میگیرد که موج CD به طور کامل با موج XA همپوشانی نداشته باشد، یعنی در انتهای الگو نقطه D باید بالاتر یا پایین تر از نقطه X قرار بگیرد. در شکل زیر نمای شماتیک این چهار الگو آورده شده است. در تصویر زیر تفاوت هندسی این چهار الگو مشخص است.
امواج الیوت
حرکت قیمتی سهم در روندهای صعودی و نزولی یکنواخت نیست. یعنی به صورت یکنواخت و خط مستقیم، قیمت سهم افت و یا رشد نمیکند. قیمت در مسیر صعود و یا نزول دائما در نوسان است. قیمت در مسیر حرکت خود به طور قلهها و درههای متعددی میسازد که در واقع در مجموع روندها را تشکیل میدهند.
امواج اجزای تشکیل دهنده روندها هستند. با یافتن الگوهایی در حرکت امواج میتوان روندها را پیشبینی نمود. تئوری امواج الیوت به بررسی الگوها و روابط بین امواج میپردازد. نظریه امواج الیوت جزئیات فراوانی دارد که توضیح آن اهمیت ترکیب اندیکاتورها هدف این مقاله نیست. به طور خیلی خلاصه حرکتهای صعودی و نزولی در قالب حرکتهای 5 موجی و سه موج اصلاحی ABC انجام میشوند.
نسبتهای فیبوناچی در امواج الیوت نیز حضور دارند و نسبت حرکت و همپوشانی امواج با یکدیگر را میتوان با نسبتهای فیبوناچی بیان کرد. امواج الیوت قوانین زیادی دارند که هر یک در شرایط مخصوص به خودش به کار میرود. اما نکته مهمی که در نظریه امواج الیوت مورد توجه قرار گرفته است، ساختار فرکتال گونه و تو در توی امواج نسبت به هم است. منظور از ساختار فرکتال گونه ساختارهایی هندسی و تو در تو است که اجزای کوچکتر همانند جزء بزرگتر هستند با این تفاوت که در جهات مختلف انقباض و انبساط یافتهاند. یکی از مثال های معروف ساختار فرکتال گونه برگ سرخس است که ساختاری خود متشابه دارد. در رفتار قیمت نیز این ساختار وجود دارد. به طور مثال در رفتار قیمتی 5 موجی ممکن است خود موج سوم یک حرکت 5 موجی کوچکتر باشد.
در امواج الیوت موجهای اول، سوم و پنجم همجهت هستند و خلاف جهت موج دو و چهار هستند. موجهای A و C نیز هم جهت هستند و خلاف جهت موج B هستند. در شکلهای زیر مثالهایی از امواج الیوت ارائه شده است.
اندیکاتورها و اسیلاتورها
اکثر افرادی که در بازارهای مالی با استفاده از تحلیل تکنیکال، استراتژی معاملاتی خود را میسازند از اندیکاتورها استفاده میکنند. اندیکاتورها ابزار تکنیکالی هستند که مورد توجه بسیاری از معاملهگران هستند. اندیکاتور در واقع نوعی تابع ریاضی است که با گرفتن اطلاعات قیمت، حجم و زمان به عنوان ورودی، خروجی میسازد که حاوی اطلاعات جدیدی است که در حالت عادی در نمودار قیمت به وضوح مشخص نیست. امروزه بسیاری از معاملهگران با استفاده از اندیکاتورها و سیستمهای کامپیوتری معاملات الگوریتمی انجام میدهند که مزایای قابل توجی دارد. یکی از مهم ترین مزیتهای معاملات الگوریتمی اجتناب از انجام معاملات احساسی است که ممکن است ضررهای فراوانی به بار بیاورد.
اندیکاتورها با اسیلاتورها تفاوتهایی دارند. اما اغلب به عنوان نوعی از اندیکاتورها به حساب میآیند. اسیلاتورها در پنجره ای جدا نمایش داده میشوند ولی اندیکاتورها بر روی نمودار قیمت نشان داده میشوند. نکته دیگر این است که اسیلاتورها ناحیه اشباع دارند به عنوان مثل RSI در عدد زیر 30 ناحیه اشباع فروش است و در ناحیه بالای 70 در ناحیه اشباع خرید قرار دارد. یکی از کاربردهای مهم اسیلاتورها، تشخیص همگرایی و واگرایی در رفتار قیمت است. واگرایی قیمت را با استفاده از اندیکاتورها نمیتوان شناسایی نمود. از مهمترین اندیکاتورها میتوان به میانگین متحرک، باند بولینگر و ابر ایچیموکو اشاره نمود. RSI، استوکستیک و MACD نیز اسیلاتورهای پرکاربرد و پرطرفدار بین معاملهگران هستند.
اندیکاتورها انواع مختلفی دارند که عبارتند از :
- اندیکاتورهای نشاندهنده روند: مانند میانگین متحرک
- اندیکاتورهای نشان دهند مومنتوم و قدرت روند: مانند ADX
- اندیکاتورهای نشان دهنده نوسانات قیمت : مانند ATR
- اندیکاتورهای حجمی : مانند OBV
تعداد اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال روزبه روز در حال افزایش است ولی نکته قابل توجه ماهیت این اندیکاتورها است که تغییری نکرده است و در یکی از چهار دسته بالا دسته بندی میشود.
در ادامه نکته مهم نحوه استفاده از اندیکاتورها و ترکیب انها با سایر اندیکاتورها و ازارهای تحلیل تکنیکال است. در ادامه یک مثال از ترکیب دو اندیکاتور و نحوه معامله با ترکیب اطلاعات این دو اندیکاتور آورده شده است.
در شکل زیر اندیکاتور میانگین متحرک و RSI نشان داده شده است. با استفاده از ترکیب این دو اندیکاتور میتوان سیگنالهای خوبی دریافت نمود. در قسمت هایی که RSI اشباع فروش است و قیمت میانیگن متحرک را رو به بالا قطع میکند سیگنال خرید است. و در نواحی که RSI اشباع خرید است و قیمت میانگین متحرک را رو به پایین قطع میکند سیگنال فروش است.
کلام آخر
در این مقاله به معرفی سه ابزار الگوهای هارمونیک، امواج الیوت و اندیکاتورها و اسیلاتورها پرداخته شد. این سه ابزار جزئیات زیادی دارند که پرداختن به آنها هدف این مقاله نیست. نکته حائز اهمیت نحوه ترکیب این روشها با یکدیگر و ساختن استراتژی معاملاتی است که مطلوب معاملهگران است. در مقاله بعد سعی میکنیم ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال را معرفی کنیم.
برترین اندیکاتورهای استراتژی اسکالپ کردن
قبلاً در مقاله معرفی و بررسی چند استراتژی مهم بازار فارکس به بررسی مجموعهای از استراتژیهای مهم بازار فارکس پرداخته بودیم؛ یکی از این استراتژیها، استراتژی اسکالپینگ یا اسکالپ کردن بود. اسکالپرها به دنبال سود بردن از حرکات کوچک بازار هستند.
اسکالپ کردن (Scalping) اصطلاحی است که به کسب مکرر سودهای کوچک اشاره دارد. اسکالپ کردن با باز کردن و بستن چندین پوزیشن در طول روز به دست میآید. این استراتژی را میتوان به صورت دستی یا به صورت خودکار و از طریق الگوریتمی انجام داد که از دستورالعملهای از پیش تعریف شده برای زمان و مکان ورود و خروج از پوزیشنها استفاده میکند. معمولا عملکرد خوب اسکالپ کردن در معاملات کوتاه مدت با کمترین بازده است، که این معاملات معمولا در بازه زمانی 30 دقیقه تا 1 دقیقه است.
با این حال، امروزه این روش به سه دلیل در بازارهای مالی کمتر قابل اعتماد است. اول اینکه اوردر بوک یا دفتر سفارشات پس از ریزش سال 2010 برای همیشه خالی شد؛ زیرا سفارشات آن روز از بین رفتند و مدیران تصمیم گرفتند آنها را خارج از بازار نگهدارند. دوم اینکه معاملات با فرکانس بالا (HFT) اکنون بر معاملات روزانه غالب است. در نهایت، اکثر معاملات در حال حاضر به دور از استخرهای تاریک انجام میشود که در لحظه گزارش نمیدهند. استخر تاریک یا Dark Pool نوعی سیستم معاملاتی خصوصی و غیر شفاف است که در جهت مبادلات ابزارهای مالی که توسط عموم سرمایه گذاران قابل دسترس نیست استفاده میشود.
خلاصه مطلب
- اسکالپرها به دنبال سود بردن از حرکات کوچک بازار هستند و از فعالیت ثابت بازار بهره میبرند.
- اسکالپرها میتوانند از سه اندیکاتور تکنیکال که به صورت سفارشی برای فرصتهای کوتاه مدت تنظیم شدهاند، برای چالشهای این استراتژی استفاده کنند.
- استراتژیهای اسکالپ کردن در طول دورههای سردرگمی بازار به خوبی کار نمیکنند.
اسکالپرها میتوانند از سه اندیکاتور تکنیکال که به صورت سفارشی برای فرصتهای کوتاه مدت تنظیم شدهاند، برای چالشهای این استراتژی استفاده کنند. سیگنالهای استفاده شده توسط این ابزارهای لحظهای مشابه سیگنالهایی است که برای استراتژیهای طولانیمدت استفاده میشوند، اما در عوض، آنها را بر روی نمودارهای دو دقیقهای اعمال میکنند. استراتژیهای اسکالپ کردن در طول دورههای سردرگمی بازار عملکرد خوبی ندارند. وقتی بیشتر از حالت عادی ضرر کردید متوجه وجود این شرایط خواهید شد.
میانگین متحرک روبان (Moving Average Ribbon)
یک میانگین متحرک ساده 5-8-13 (SMA) را روی نمودار دو دقیقهای قرار دهید و از این طریق روندهای قوی را شناسایی کنید. اینکار برای درک تغییرات روند در یک روز معمولی بازار ضروری است. روبان 5-8-13 در طول روندهای قوی که قیمتها را به میانگین متحرک ساده 5 یا 8 روبان چسبانده است، به سمت بالا یا پایینتر هماهنگ میشود.
استراتژی خروج قدرت/ضعف نسبی (Relative Strength/Weakness)
اسکالپر از کجا میداند چه زمانی سود سیو سود کرده و چه زمانی ضرر را کاهش دهد؟ استوکاستیک 3-3-5 و 13-بار، 3 StdDev باند بولینگر که در ترکیب با سیگنالهای روبان در نمودارهای دو دقیقهای استفاده میشود، و اجزای Dow برای سایر مسائل.
بهترین معاملات روبان زمانی است که استوکاستیک از سطح بیش فروش بالاتر یا از سطح بیش خرید پایینتر باشد. با زیر نظر داشتن تعامل باند با قیمت، میتوانید خروج را دقیقتر زمانبندی کنید. استراتژیهای اسکالپ کردن نمیتوانند از هر نوع اصلاحی استفاده کنند؛ از نفوذ باند برای تیک پروفیت استفاده کنید زیرا از این طریق میتوان کند شدن یا معکوس شدن روند را پیش بینی کرد. همچنین اگر قیمت به باند نرسید اما استوکاستیک پیش رفت، باید به موقع برای خروج اقدام کرد.
اسکالپ کردن چند نمودار
در آخر یک نمودار 15 دقیقهای بکشید. سه خط اضافه کنید: یکی برای ثبت شروع، دو مورد برای بالا و پایین محدوده معاملاتی که در 45 تا 90 دقیقه اول جلسه تنظیم شده است. مراقب حرکات قیمت در این سطوح باشید؛ زیرا این سطوح سیگنالهای خرید یا فروش دو دقیقهای در مقیاس بزرگ را نیز تنظیم میکنند. در واقع، متوجه خواهید شد که بیشترین سود شما در طول روز معامله وقتی حاصل میشود که اسکالپ با سطوح حمایت و مقاومت در نمودارهای 15 دقیقه ای، 60 دقیقهای یا روزانه هماهنگ شود.