عجایب فیبوناچی

آیا می دانید
در دوران حیات فیبوناچی مسابقات ریاضی در اروپا بسیار مرسوم بود در یکی از همین مسابقات که در سال ۱۲۲۵ در شهر پیزا توسط امپراتور فردریک دوم برگزار شده بود مسئله زیر مطرح شد:
«فرض کنیم خرگوشهایی وجود دارند که هر جفت (یک نر و یک ماده) از آنها که به سن ۱ ماهگی رسیده باشند به ازاء هر ماه که از زندگیشان سپری شود یک جفت خرگوش متولد میکنند که آنها هم از همین قاعده پیروی میکنند حال اگر فرض کنیم این خرگوشها هرگز نمیمیرند و در آغاز یک جفت عجایب فیبوناچی از این نوع خرگوش در اختیار داشته باشیم که به تازگی متولد شدهاند حساب کنید پس از n ماه چند جفت از این نوع خرگوش خواهیم داشت.»
حال اگر تعداد خرگوش ها را در ماههای اول و دوم و . حساب کنیم به دنباله زیر خواهیم رسید که به دنباله فیبوناچی مشهور است.
۱, ۱, ۲, ۳, ۵, ۸, ۱۳, ۲۱, ۳۴, ۵۵, ۸۹, ۱۴۴, ۲۳۳, ۳۷۷, ۶۱۰, ۹۸۷, ۱۵۹۷, ۲۵۸۴,…
فیبوناچی با حل این مسئله از راه حل فوق دنباله حاصل را به جهان ریاضیات معرفی کرد که خواص شگفتانگیز و کاربردهای فراوان آن تا عجایب فیبوناچی به امروز نه تنها نظر ریاضیدانان بلکه دانشمندان بسیاری از رشتههای دیگر را به خود جلب کرده است.
برخی از خواص دنباله فیبوناچی:
مقدار خاصی که بستگی نزدیکی به دنباله فیبوناچی دارد، نسبت طلایی نامیده میشود. اگر هر عدد در دنباله فیبوناچی را به عدد پیش از خود تقسیم کنیم، مقدار این نسبتها بتدریج به یک عدد ثابت نزدیک میشود. یونانیان قدیم با این نسبت به خوبی آشنا بودند. معبد معروف پارتنون بهترین مثال از کاربرد این نسبت است. نسبت عرض به طول پنجرههای مستطیل شکل معبد همگی برابر نسبت طلایی است. در اهرام مصر نیز این نسبت بخوبی رعایت شده است. طول هر ضلع قاعده هرکدام از اهرام به ارتفاع آن، معادل نسبت طلایی میباشد. این نسبت در آناتومی بدن انسان نیز بکار رفته است. اگر قد خود را بر فاصله عمودی ناف تا نوک انگشتان خود تقسیم کنید، تقریبا عدد 1.618 را بدست میآورید. با تقسیم طول بازوی خود از نوک انگشت بزرگ تا بالای شانه، بر فاصله نوک انگشت بزرگ تا آرنج خود نیز به این نسبت میرسید. از آنجایی که این نسبت در بسیاری از اندازههای بدن انسان وجود دارد، از آن به نام نسبت الهی نیز یاد میشود.
نسبت طلایی حضور خیره کنندهای در هندسه دارد. برای مثال این عدد برابر است با نسبت ضلع یک پنج ضلعی منظم به طول قطر آن. اگر تمام قطرهای عجایب فیبوناچی یک پنج ضلعی منتظم را بکشیم، یک ستاره پنج پر بدست میآید که علامت بسیاری از پرچمهای دنیاست.
نسبت طلایی در طبیعت نیز بچشم میخورد. تعداد گلبرگهای گلها اغلب برابر با یکی از اعداد فیبوناچی است.تعداد مارپیچهای گل آفتابگردان نیز برابر با یکی از اعداد فیبوناچی است. این الگو را میتوان در گلبرگها یا دانه های بسیاری از گیاهان مثلاً آناناس، گل داوودی، گل کلم، میوه های کاج و . مشاهده کرد. شاید دلیل آن این باشد که وقتی دانهها ( یا گلبرگها ) به این صورت قرار گیرند، بدون توجه به اندازه شان به طور یکنواخت و فشرده در کنار هم جا میگیرند؛ یعنی با اینکه عده ای از دانهها کوچک تر از بقیه هستند، در هیچ ناحیه ای تراکم تغییر نمی کند و فضای خالی دیده نمی شود.
این خواص شگفت انگیز باعث شده است تا برخی، اعداد فیبوناچی را حامل رمزهای پنهان طبیعت بدانند
در ریاضیات دنباله فیبوناچی به دنبالهای از اعداد گفته میشود که بصورت زیر تعریف میشود:
غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود بدست میآید. اولین اعداد این سری عبارتاند از:
۰, ۱, ۱, ۲, ۳, ۵, ۸, ۱۳, ۲۱, ۳۴, ۵۵, ۸۹, ۱۴۴, ۲۳۳, ۳۷۷, ۶۱۰, ۹۸۷, ۱۵۹۷, ۲۵۸۴, ۴۱۸۱, ۶۷۶۵, ۱۰۹۴۶
این اعداد به نام لئوناردو فیبوناچی ریاضیدان ایتالیایی نام گذاری شدهاست.فهرست مندرجات [نمایش]
در دوران حیات فیبوناچی مسابقات ریاضی در اروپا بسیار مرسوم بود در یکی از همین مسابقات که در سال ۱۲۲۵ در شهر پیزا توسط امپراتور فردریک دوم برگزار شده بود مسئله زیر مطرح شد:
«فرض کنیم خرگوشهایی وجود دارند که هر جفت (یک نر و یک ماده) از آنها که به سن ۱ ماهگی رسیده باشند به ازاء هر ماه که از زندگیشان سپری شود یک جفت خرگوش متولد میکنند که آنها هم از همین قاعده پیروی میکنند حال اگر فرض کنیم این خرگوشها هرگز نمیمیرند و در آغاز یک جفت از این نوع خرگوش در اختیار داشته باشیم که به تازگی متولد شدهاند حساب کنید پس از n ماه چند جفت از این نوع خرگوش خواهیم داشت.»
فرض کنیم xn تعداد جفت خرگوش پس از n ماه باشد، میدانیم که x۲=۱,x۱=۱، تعداد جفت خرگوشها در ماه n+۱ ام برابر خواهد بود با حاصلجمع تعداد جفت خرگوشهایی که در این ماه متولد میشوند با تعداد جفت خرگوشهای موجود(xn).اما چون هر جفت خرگوش که از دو ماه قبل موجود بوده هم اکنون حداقل دوماه سن خواهند داشت و به سن زادو ولد رسیدهاند تعداد جفت خرگوشهای متولد شده برابر خواهد بود با xn-۱، پس خواهیم داشت :
x۱ = ۱ , x۲ = ۱ , xn + ۱ = xn + xn - ۱
که اگر از قواعد مذکور پیروی کنیم به دنباله زیر خواهیم رسید که به دنباله فیبوناچی مشهور است.
۱, ۱, ۲, ۳, ۵, ۸, ۱۳, ۲۱, ۳۴, ۵۵, ۸۹, ۱۴۴, ۲۳۳, ۳۷۷, ۶۱۰, ۹۸۷, ۱۵۹۷, ۲۵۸۴,…
فیبوناچی با حل این مسئله از راه حل فوق دنباله حاصل را به جهان ریاضیات معرفی کرد که خواص شگفتانگیز و کاربردهای فراوان آن تا به امروز نه تنها نظر ریاضیدانان بلکه دانشمندان بسیاری از رشتههای دیگر را به خود جلب کرده.
ارتباط عدد عجایب فیبوناچی طلایی با دنباله فیبوناچی
روشهای متفاوتی برای بیان رابطه بین عدد طلایی و دنباله فیبوناچی وجود دارد که ما در اینجا به دو نمونه بسنده می کنیم.
نسبت دو عضو متوالی دنباله
اولین مطلبی که در زمینه ارتباط با دنباله فیبوناچی قابل ذکر است به این قرار است: دنباله را بار دیگر در نظر می بینیم:
نسبت جمله دوم به اول برابر است با ۱
نسبت جمله سوم به دوم برابر است با ۲
نسبت جمله چهارم به سوم برابر است با ۱٫۵
نسبت جمله پنجم به چهارم برابر است با ۱٫۶۶
نسبت جمله ششم به پنجم برابر است با ۱٫۶
نسبت جمله هفتم به ششم برابر است با ۱٫۶۲۵
نسبت جمله هشتم به هفتم برابر است با ۱٫۶۱۵
نسبت جمله نهم به هشتم برابر است با ۱٫۶۱۹
نسبت جمله دهم به نهم برابر است با ۱٫۶۱۷
به نظر می رسد که این رشته به عدد طلایی نزدیک می شود. اگر نسبت عدد چهلم این رشته را به عدد قبلی حساب کنیم به عدد ۱٫۶۱۸۰۳۳۹۸۸۷۴۹۸۹۵ می رسیم که با تقریب ۱۴ رقم اعشار نسبت طلایی را نشان می دهد. نسبت جملات متوالی به عدد طلایی میل می کند.
معادله ی خطی به صورت y=mx در نظر می گیریم. m به معنی شیب خط است و یک عدد حقیقی است. می دانیم اگر m گنگ باشد، خط y=mx از هیچ نقطه ای با مختصات صحیح عبور نخواهد کرد. در واقع این خط امکان ندارد از نقطهای (جز مبدأ) عبور کند که هم x و هم y آن عدد صحیح باشند. حال به جای m قرار می دهیمφ. یعنی خط y=φx را در نظر می گیریم. چون φ هم یک عدد گنگ است، این خط از هیچ نقطه ای با x و y صحیح (جز مبدأ) عبور نخواهد کرد. به همین دلیل نقطه هایی را با x و y صحیح در نظر می گیریم که کمترین فاصله را از این خط دارند. ابتدا به نظر می رسد نقطه ی (۱،۱) کمترین فاصله را با این خط دارد. ولی فاصله ی نقطه ی (۲،۱) از این خط کمتر است. نقطه ی (۳،۲) فاصله ی کمتری با این خط دارد. همچنین فاصله ی نقطه ی (۵،۳) از این هم کمتر است. این نقاط به همین ترتیب ادامه خواهند یافت و در زیر چند نقطه ی بعدی را که فاصله شان از این خط کمتر می شود را می بینید:
. . . ، (۵،۳۴) ، (۳۴،۲۱) ، (۲۱،۱۳) ، (۱۳،۸) ، (۸،۵) ، (۵،۳) ، (۳،۲) ، (۲،۱) ، (۱،۱)
صحت مطالب فوق به راحتی قابل بررسی است. با کمی دقت در مختصات این نقاط درخواهیم یافت که این مختصات از الگوی دنباله فیبوناچی پیروی می کنند . این نقاط را نقاط فیبوناچی می نامند.
حتما بارها و بارها راجع به نسبت طلایی شنیده اید. ولی به دوباره خواندنش می ارزد.
در قرن 12، لئوناردو فیبوناچی ( Leonardo Fibonacci ) دنباله ی مشهور خود را معرفی نمود. جمله ی بعدی برابر مجموع دو جمله ی قبلی خود می باشد.
0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144, . . .
عدد فی از دنباله ی فیبوناچی مشتق شده است، تصاعد مشهوری که شهرتش تنها به این دلیل نیست که هرجمله با مجموع دو جمله ی پیشین خود برابری می کند. بلکه به این دلیل است که خارج قسمت هر دو جمله ی کنار هم خاصیت حیرت انگیز، نزدیکی به عدد 1.618 را دارد.
در زیر مقداری از این عدد نا متناهی را می بینید:
1.61803398874989484 8204586834365638 1177203091798057 6286213544862270 526046281890
2449707207204189391 1374847540880753 8689175212663386 2223536931793180 06076672635
4433389086595939582 9056383226613199 2829026788067520 8766892501711696 20703222104
3216269548626296313 6144381497587012 2034080588795445 4749246185695364 86444924104
4320771344947049565 8467885098743394 4221254487706647 8091588460749988 71240076521
7057517978834166256 2494075890697040 0028121042762177 1117778053153171 41011704666
5991466979873176135 6006708748071013 1795236894275219 4843530567830022 87856997829
7783478458782289110 9762500302696156 1700250464338243 7764861028383126 83303724292
6752631165339247316 7111211588186385 1331620384005222 1657912866752946 54906811317
1599343235973494985 0904094762132229 8101726107059611 6456299098162905 55208524790
3524060201727997471 7534277759277862 5619432082750513 1218156285512224 80939471234
1451702237358057727 8616008688382952 3045926478780178 89921 9902707769038953219 68 1
9861514378031499741 1069260886742962 2675756052317277 7520353613936210 76738937645
5606060592165894667 5955190040055590 8950229530942312 4823552122124154 44006470340
5657347976639723949 4994658457887303 9623090375033993 8562102423690251 38680414577
9956981224457471780 3417312645322041 6397232134044449 4873023154176768 93752103068
7378803441700939544 0962795589867872 3209512426893557 3097045095956844 01755519881
9218020640529055189 3494759260073485 2282101088194644 5442223188913192 94689622002
3014437702699230078 0308526118075451 9288770502109684 2493627135925187 60777884665
8361502389134933331 2231053392321362 4319263728910670 5033992822652635 56209029798
6424727597725655086 1548754357482647 1814145127000602 3890162077732244 99435308899
9095016803281121943 2048196438767586 3314798571911397 8153978074761507 72211750826
9458639320456520989 6985556781410696 8372884058746103 3781054443909436 83583581381
حیوانات، گیاهان و حتی انسان ها همگی با دقتی بسیار بالا وجوهی از ضرایب فی به یک می باشند. دانشمندان قدیم 1.618 را نسبت الهی عنوان کرده اند. برای آشنایی بیشتر با این نسبت به چند نمونه ی زیر توجه کنید:
در یک کندوی عسل همیشه تعداد زنبورهای ماده از نرها بیشتر است. حال عجایب فیبوناچی اگر تعداد زنبورهای ماده را به نر تقسیم کنیم در هر کندویی در هر گوشه ی دنیا یک عدد ثابت بدست می آید. که همان فی است.
نسبت قطر مارپیچ های حلزون نیز نسبت 1.618 به یک را دارد
تخمه های آفتابگردان به شکل مارپیچ هایی روبروی هم رشد می کنند. نسبت قطر هر دایره به دایره بعدی 1.618 می باشد .
معرفی کامل ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)؛ یکی از کامل ترین ابزار ترید!
ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds) روشی برای تحلیل تکنیکال است که شاخصهای متعددی را در یک نمودار خاص ترکیب میکند. این روش در نمودارهای کندل استیک به عنوان یک ابزار ترید مورد استفاده قرار میگیرد که اطلاعات مفیدی را در مورد مناطق حمایت و مقاومت قیمت فراهم میکند.
از ابرهای ایچیموکو همچنین به عنوان یک ابزار پیش بینی هم استفاده میشود و بسیاری از تریدرها وقتی که سعی میکنند جهت روندهای آینده و حرکت آنی بازار را تعیین کنند، از آن استفاده میکنند.
ابرهای ایچیموکو در اواخر دهه ۱۹۳۰ توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosada تجسم و ابداع شد؛ اما این استراتژی ترید در سال ۱۹۶۹ بعد از دههها مطالعه و بهبود منتشر شد.
Hosada این استراتژی را Ichimoku Kinko Hyo نامید که یک عبارت ژاپنی است و میتوان آن را به “نمودار موازنه در یک نگاه” ترجمه کرد.
استراتژی ابرهای ایچیموکو چگونه کار میکند؟
سیستم ابرهای ایچیموکو دادهها را بر اساس اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) نمایش میدهد که از پنج خط تشکیل شده است:
- خط تبدیل (Tenkan-Sen): میانگین متحرک دوره ۹
- خط مبنا (Kijun-Sen): میانگین متحرک دوره ۲۶
- محدوده مقدم A یا Senkou Span A: میانگین متحرک خطوط تبدیل و مبنا که ۲۶ دوره را در آینده پیش بینی میکند.
- محدوده مقدم B یا Senkou Span B: میانگین متحرک دوره ۵۲ که ۲۶ دوره را در آینده پیش بینی میکند.
- محدوده تاخیری (Chikou Span): قیمت بسته شدن دوره حال حاضر که ۲۶ دوره در گذشته را طرح ریزی کرده است.
فضای بین محدوده مقدم A و محدوده مقدم B چیزی است که ابر را ایجاد میکند و این احتمالا برجسته ترین عنصر سیستم ابرهای ایچیموکو است. این دو خط ۲۶ دوره در آینده را طرحریزی میکنند و اطلاعات قیمتی را پیش بینی میکنند. ابرهای ایچیموکو به همین دلیل به عنوان یک اندیکاتور پیشرو دسته بندی میشود. از طرف دیگر، محدوده Chikou یک شاخص تاخیری است که ۲۶ دوره در گذشته را طرحریزی میکند.
معمولا ابرها به صورت سبز یا قرمز نمایش داده میشوند و به این ترتیب، خواندن آنها آسانتر میشود. یک ابر سبز زمانی ایجاد میشود که محدوده مقدم A بالاتر از محدوده مقدم B باشد و بالعکس، یک ابر قرمز نتیجه موقعیت متضاد تشکیل ابر سبز است.
شایان توجه است که بر خلاف روشهای دیگر، میانگینهای متحرکی که توسط استراتژی ابرهای ایچیموکو مورد استفاده قرار میگیرند بر اساس قیمت بسته شدن کندلها نیستند؛ در عوض، این میانگینها بر اساس نقاط بالا و پایینی محاسبه میشوند که در داخل یک دوره ثبت شدهاند. به عنوان مثال، معادله استاندارد برای یک خط تبدیل ۹ روز به صورت زیر است:
Conversion Line= (9d high + 9d low)/2
تنظیمات ابرهای ایچیموکو
بعد از بیش از سه دهه تحقیق و آزمایش، Goichi Hosada نتیجه گرفت که تنظیمات (۵۲، ۲۶، ۹) بهترین نتایج را به همراه دارند. در آن زمان، برنامه تجاری ژاپن شامل روزهای شنبه نیز بود، بنابراین عدد ۹ ارائه دهنده یک هفته و نیم بود. اعداد ۲۶ و ۵۲ به ترتیب ارائه دهنده یک و دو ماه بودند.
با این که این تنظیمات هنوز هم در اکثر فضاهای ترید متداول هستند، کارشناسان چارت همیشه قادر به تنظیم آنها در ارتباط با استراتژیهای گوناگون هستند.
به عنوان مثال در بازارهای ارز دیجیتال، بسیاری از تریدرها تنظیمات ایچیموکو را طوری تنظیم میکنند که انعکاس دهنده یک بازار همیشگی و بدون تعطیلی باشد و اغلب تنظیمات را به (۶۰، ۳۰، ۱۰) تغییر میدهند. تعدادی حتی از این هم فراتر میروند و تنظیمات را به صورت (۱۲۰، ۶۰، ۲۰) در نظر میگیرند تا سیگنالهای اشتباه را با این روش تقلیل دهند.
هنوز هم مباحثات ادامهداری در مورد این که تغییر دادن تنظیمات چقدر میتواند موثر باشد، وجود دارد. در حالی که بعضی انجام دادن تنظیمات را منطقی میدانند، دیگران ادعا میکنند که ترک کردن تنظیمات استاندارد، توازن سیستم را به هم میریزد و سیگنالهای نامعتبری را تولید میکند.
سیگنالهای ترید ابرهای ایچیموکو
ابرهای ایچیموکو به دلیل وجود عناصر متعدد، انواع مختلفی از سیگنالها را تولید میکند. ما میتوانیم آنها را به سیگنالهای دنبال کنندهی روند و سیگنالهای حرکت آنی تقسیم بندی کنیم.
سیگنالهای حرکت آنی بر طبق رابطه بین قیمت بازار، خط مبنا (Kijun-Sen) و خط تبدیل (Tenken-Sen) ایجاد میشوند. سیگنالهای حرکت آنی صعودی وقتی ایجاد میشوند که خط تبدیل و قیمت بازار، هر دو و یا یکی از آنها در بالای خط مبنا حرکت کند.
سیگنالهای حرکت آنی نزولی وقتی ایجاد میشوند که هر دو خط مبنا و قیمت بازار و یا یکی از آنها در زیر خط مبنا حرکت کند. برخورد بین خط تبدیل و خط مبنا اغلب به عنوان صلیب TK شناخته میشود.
سیگنالهای دنبال کنندهی روند، بر طبق رنگ ابر و موقعیت قیمت بازار در ارتباط با ابر ایجاد میشوند. همچنان که ذکر شد، رنگ ابر انعکاس دهنده تفاوت بین محدودههای مقدم A و B است.
به بیان ساده، وقتی قیمتها همواره در بالای ابرهای ایچیموکو هستند، احتمال بالاتری دارد که روند صعودی باشد. بر عکس، حرکت قیمتها در پایین ابرهای ایچیموکو ممکن است به عنوان یک نشانه نزولی تعبیر شود و روند نزولی را نشان دهد. گاها استثناهایی پیش میآید و وقتی که قیمتها در داخل ابر به کنارهها حرکت میکنند، روند را میتوان خنثی در نظر گرفت.
محدوده تاخیری عنصر دیگری است که به تریدر ها کمک میکند تا برگشتهای احتمالی روند را شناسایی و تایید کنند. این محدوده، اطلاعاتی را در زمینه قدرت رفتار قیمت فراهم میکند و روند صعودی را وقتی که در بالای قیمتهای بازار حرکت میکند، تایید مینماید و برعکس، وقتی که در زیر قیمتها حرکت میکند نیز روند نزولی را تایید میکند.
معمولا محدوده تاخیری در ارتباط با دیگر مولفههای ابرهای ایچیموکو مورد استفاده قرار میگیرد نه به تنهایی.
خلاصه ابرهای ایچیموکو
سیگنالهای حرکت آنی
- قیمت بازار در بالا (صعودی) یا پایین (نزولی) خط مبنا حرکت میکند.
- صلیب TK: خط تبدیل در بالا (صعودی) یا پایین (نزولی) خط م
بنا حرکت میکند.
سیگنالهای دنبال کننده روند
- قیمت بازار در بالا (صعودی) یا پایین (نزولی) ابرهای ایچیموکو حرکت میکند.
- تغییر رنگ ابر از قرمز به سبز (صعودی)، و تغییر از سبز به قرمز (نزولی).
- محدوده تاخیری در بالا (صعودی) یا پایین (نزولی) قیمتهای بازار است.
سطوح مقاومت و حمایت
نمودار ابرهای ایچیموکو همچنین میتواند برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار گیرد. معمولا محدوده مقدم A به عنوان یک خط حمایتی در خلال روندهای صعودی و به عنوان یک خط مقاومت در روندهای نزولی عمل میکند.
در هر دو مورد، کندل استیکها تمایل دارند که نزدیک به محدوده مقدم A حرکت کنند، اما اگر قیمت به داخل ابر حرکت کند، محدوده مقدم B ممکن است به عنوان خط مقاومت یا حمایت عمل کند.
این حقیقت که هر دو محدودههای مقدم، ۲۶ دوره در آینده را پیش بینی میکنند، به تریدرها اجازه میدهد که مناطق حمایت و مقاومت احتمالی را پیش بینی کنند.
قدرت سیگنال
قدرت سیگنالهایی که توسط ابر ایچیموکو ایجاد میشوند، تا حدود زیادی بستگی به این دارد که آیا این سیگنالها در روند قدرتمندتر ارائه میشوند یا در هنگام اصلاح قیمت؛ سیگنالی که بخشی از یک روند قویتر و واضحتر باشد، همیشه قدرت بیشتری نسبت به سیگنالی دارد که در مواقع اصلاح قیمتی ارائه میشود.
به عبارت دیگر، اگر یک سیگنال صعودی در مطابقت با یک روند صعودی روی ندهد، ممکن است گمراه کننده باشد. بنابراین هر وقتی که سیگنال ایجاد میشود، شناسایی رنگ و موقعیت ابر مهم است. حجم ترید نیز چیزی است که باید مورد توجه قرار داد.
به یاد داشته باشید که استفاده از ایچیموکو با تایم فریمهای کوتاهتر میتواند مقدار زیادی همهمه و سیگنالهای اشتباه ایجاد کند. به طور کلی میتوان گفت که تایم فریمهای طولانیتر (نمودار های روزانه، هفتگی و ماهیانه) سیگنالهای معتبرتری را فراهم میکنند.
همچنین ترکیب ابرهای ایچیموکو با امواج الیوت، استراتژی مناسبی برای کسانی است که با امواج الیوت کار میکنند. البته ابرهای ایچیموکو در رابطه با یافتن نقطه خروج الیوت، عملکرد خوبی ندارند؛ اما برای یافتن نقطه ورود در امواج الیوت، میتوان گفت بهترین ابزار است.
نتیجه گیری
Goichi Hosada بیش از سی سال از زندگی خود را به ایجاد و پالایش سیستم ایچیموکو اختصاص داد که در حال حاضر این سیستم توسط میلیونها تریدر در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
ابرهای ایچیموکو به عنوان یک روش نموداری جامع برای شناسایی روندهای بازار مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین محدودههای مقدم به کارشناسان چارت کمک میکند تا سطوح مقاومت و حمایت احتمالی و مومنتوم (قدرت قیمت) را پیش بینی کنند.
اگرچه نمودارها در نگاه اول ممکن است خیلی پیچیده و شلوغ باشند، اما مانند دیگر روشهای تحلیل تکنیکال متکی بر ترسیم (خطوطی مثل خط روند یا فیبوناچی) نیستند. و علیرغم بحثهای ادامهدار در مورد تنظیمات ایچیموکو، استفاده از این استراتژی نسبتا آسان است.
این اندیکاتور هم مانند دیگر اندیکاتورها باید به همراه تکنیکهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد تا روندها را به درستی تایید کند و خطرات ترید را به حداقل برساند.
مقدار اطلاعاتی که ابرهای ایچیموکو نمایش میدهد، ممکن است برای مبتدیان مقداری سخت و پیچیده باشد؛ بنابراین تریدرهای مبتدی بهتر است که قبل از کار کردن با ابرهای ایچیموکو ابتدا با اندیکاتورهای اصلی کار کنند.