استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci

به این نسبت در ریاضیات، «نسبت طلایی» میگویند.
استراتژی اقیانوس آبی نکات کلیدی و راهکارهای رقابتی – کتب
به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. دلیل اینکه این خطوط اغلب درست عمل می کنند جادویی بودن آنها نیست، بلکه استفاده تعداد زیادی از معامله گران از این خطوط برای تصمیم استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci گیری است. ابزارهای زیادی برای فیبوناچی وجود دارند اما در میان آنها ابزار Retracement و Extension از بقیه پراستفاده تر است. بر اساس این نظرسنجی مشخص کنید که مشتریان کنونی شما چه کسانی هستند، چه ویژگیهایی دارند، چه انتظاراتی دارند و چگونه شما را پیدا کردهاند. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
البته ما به خوبی میدانیم که گاهی شرایط زندگی انسانها مجبور به قرض کردن میکند؛ اگر چنین اتفاقی رخ داد، بدهی خود را در اسرع وقت پرداخت کنید و آن را پشت گوش نیندازید. گاهی یک مشتری بالقوه با تجارت شما آشنا میشود، اما خرید انجام نمیدهد. برای ترسیم اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی در روندهای نزولی همانند روندهای صعودی پروسه ۳ مرحله ای را انجام می دهیم. آخرین مرحله از نسبت فیبوناچی تبدیل نتایج بدست آمده به درصد است. مرحله ۲ – با استفاده از ابزار Fibonacci Retracement نقطه ابتدایی روند را به نقطه انتهایی آن متصل کنید. این استراتژی اساساً از سطوح فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) استفاده میکند، اما به هیچ دانش تکنیکالی نیاز ندارد.
در پلتفرم متاتریدر ۴ همانند دیگر پلتفرم های معاملات ابزاری برای ترسیم سطوح فیبوناچی وجود دارد. یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. بدیهی است که تغییر همیشه با ریسک همراه است و بازخورد و نتیجه آن قابل پیشبینی نیست. هر یک از مشتریان نیز ممکن است این مراحل را بهصورت متفاوتی تجربه کنند یا در فازهای مختلف متحمل اتفاقات خاصی شوند که در ادامۀ مسیر نتیجۀ معامله را تغییر خواهد. برای مثال اگر شما از از یک اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) استفاده می کنید می توانید از سطوح فیبوناچی برای طول زمان یک بازار صعودی استفاده کنید و سپس منتظر شوید تا میانگین متحرک جهت بازار Bullish یا Bearish را نشان دهد.
همانگونه که در چارت بالا ملاحظه می کنید نمودار شمعی ژاپنی الگوی “سه سرباز سفید” را نشان می دهند، همچنین روند از خط میانگین متحرک گذر کرده است و بعلاوه اندیکاتور MACD بالای خط صفر است. همانگونه که در بالا ملاحظه می کنید، می توان با تقسیم اعداد در دنباله فیبوناچی با ترتیب های مختلف به عددهای مختلفی برسیم که همگی پس از چند توالی به اعداد یکسانی می رسند.
با استفاده ازاندیکاتور فیبوناچی اصلاحی و اکستنشن شما می توانید نقاط نوسان قیمت استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci در آینده را شناسایی کنید و در زمان هایی که قیمت به سطوح فیبوناچی می رسند تصمیمات مناسبی را اتخاذ کنید. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد.
حاضرند به قیمت از دست رفتن ارزش و اعتبار برندشان از زیر این نوع هزینه که در واقع اصلی ترین سرمایه گذاری در حوزه برندسازیست، شانه خالی کنند. از نظر طبیعی یکی از مناسب ترین مراکز پرتاب ماهواره است. استفاده از نسبت ۰٫۲۳۶ به ما ۲۳٫۶% را نتیجه می دهد، ۰٫۳۸۲ به ۳۸٫۲% و الی آخر. با نگاه به تحلیل که انجام دادیم به مهمترین نسبت های فیبوناچی که عبارتند از : ۲۳٫۶%، ۳۸٫۲%، ۴۸٫۶%، ۶۱٫۸%، ۷۸٫۶%، ۱۲۷٫۲%، ۱۶۱٫۸%، ۲۰۵٫۸% و ۴۲۳٫۶% خواهیم رسید. البته این تنها روشی نیست که می توان به نسبت ها رسید.
باوجود اینکه نسبت ۵۰% اغلب در تحلیل فیبوناچی مورد استفاده قرار می گیرد، اما ۵۰% نسبت فیبوناچی نیست. اندازهگیری و تجزیه و تحلیل مکرر عملکرد برند و تأیید اینکه کلیه فعالیتهای برند در مسیر درست قرار دارد. اگر برند شما دارای شخصیتی بازیگوش است و در تعاملات شبکه های اجتماعی مشتاق به نظر می آید، پس منطقی نخواهد بود که، اگر یک مشتری با این برند و شرکت تماس بگیرد و فرد ترش رو یا صدای ضبط شده به آنها جواب دهد، اینطور نیست؟ معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند.
اما استفاده از این ابزار تحلیل تکنیکال به تنهایی برای انجام معاملات کافی نیست و اغلب شما را با زیان مواجه می کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. بنابراین، بهتر است که تمام کلمات خود را با دقت انتخاب کنید. حتما تا کنون با این حقیقت مواجه شدهاید که هیچ استراتژی جادوییای وجود ندارد که بتوان به واسطه آن تمام اتفاقات بازار را به درستی پیشبینی کرد، با این حال بدون داشتن یک استراتژی خوب، دنبال کردن این بازار و کسب سود از خرید و فروش ارز دیجیتال دشوار و تا حدی غیرممکن خواهد شد.
از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و …
به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد. که در ادامه تشریح می گردند. در عین حال کمیسیون تفسیر و خواست دولت در بیانیه وزارت امور خارجه پس از قطعنامه ۲۲۳۱ مبنی بر لزوم ادامه فعالیتهای موشکی و تسلیحاتی بر اساس نیاز دفاعی و خواست جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ گونه محدودیتی را ستایش و بر آن تأکید مینماید. تحقیقات همچنان ادامه دارد و با توجه به نتایج تحقیقاتی که ده سال پیش به آخرین ویرایش کتاب اضافه شد، مشخص شد که شرکتهای موفق همچنان الگویی مشابه نسخهی اول کتاب از خود نشان میدهند. متاسفانه احتمال بی ثباتی های منطقه استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci ای و برخوردهای نظامی در آینده، همچنان وجود دارد – رخدادهایی که نه تنها بسیاری کشته و زخمی دارد، همراه با آن بسیاری رشته ها را نیز پنبه کرده و یکپارچه شدن های گذشته را دوباره از هم می گسلد.
سرگرمی چین به مسایل اقتصادی می بایست آن را از پرداختن گسترده به حوزه نظامی باز دارد. تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بازار بورس و استفاده از تحلیل و … بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند. چالش مهمی که شرکتها در اقیانوس آبی با آن دست و پنجه نرم میکنند این است که بتوانند بازارهای دست نخورده را پیدا کنند.
برخی می گویند که ۵۰% “نسبت گن” است که در اوایل دهه ۱۹۰۰ توسط “آقای گن” معرفی شده است. تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. 1. تبدیل شدن به فروشگاهی که مشتریان می توانند تمام کالاهایی که لازم دارند را خیلی راحت و سریع از آن بخرند. همچنین ابزارهای مدیریت تبلیغات برای ایجاد و مدیریت کمپینهای PPC نیز وجود دارند و فعالیت میکنند.
این می تواند به معنای تغییر نام تجاری در بازار برای نشان دادن ارزش یا تجمل باشد. معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. یکی دیگر استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci از روشهای بازاریابی دیجیتال، دریافت ایمیل کاربران در هنگام مراجعه به سایت و استفاده از آن برای ارسال پیشنهادات جذاب در قالب تخفیف و کد هدیه و یا خواندن مطالب منتشر شده در وبلاگ است. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید
روش استاندارد محاسبه نقاط پیوت تنها راه محاسبه نقاط پیوت نیست.
معامله گران روی بهبود روش شناسایی نقطه پیوت اصلی کار کرده اند و اکنون به روش های دیگری نیز برای محاسبه نقاط پیوت دست یافته اند.
در این درس ، ما در مورد روش های دیگر صحبت خواهیم کرد ، و همچنین فرمول استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci هایی را برای محاسبه این سطوح به شما ارائه خواهیم داد.
نقاط پیوت woodie
R2 = PP + کف – سقف
PP = (H + L + 2C) / 4
S1 = (2 X PP) – سقف
S2 = PP – کف + سقف
در فرمول های بالا مشاهده خواهید کرد که محاسبه نقطه پیوت بسیار متفاوت از محاسبه آن با روش استاندارد است.
همچنین ، برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت مربوطه ، می توانید از اختلاف بین سقف و کف روز قبل استفاده کنید ، که به عبارتی به نام دامنه یا رنج شناخته می شود.
در زیر مثالی نموداری از محاسبه پیوت وودی برای EURUSD آورده شده است.
نقاط پیوت وودی (چوب خشکی) ، در واقع خطوط پر رنگ و یا سطوح حمایت و سطوح مقاومت هستند و خطوط نقطه چین ، نشان دهنده سطوح محاسبه شده از طریق روش استاندارد است.
از آنجا که آنها فرمول های مختلفی دارند ، سطوح حاصل از از محاسبات وودی بسیار متفاوت از مقادیر بدست آمده از طریق روش استاندارد است.
برخی از معامله گران ترجیح می دهند از فرمول های Woodie (چوب خشکی) استفاده کنند زیرا وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبل می دهند.
برخی دیگر فرمول های استاندارد را ترجیح می دهند زیرا بسیاری از معامله گران این فرمول ها را مورد استفاده قرار می دهند که این امر می تواند باعث شود آنها خودبخود عمل کنند.
در هر صورت ، از آنجایی که مقاومت تبدیل به حمایت می شود (و بالعکس) ، اگر از فرمول های Woodie استفاده کنید ، باید چشم به این سطوح باشید زیرا ممکن است به مناطق ابراز علاقه مندی معامله گران تبدیل شوند. خلاصه هر کاری که شما را راضی می کند و مناسب شماست انجام دهید!
نقاط پیوت کاماریلا
R4 = C + ((H-L) x 1.5000)
R3 = C + ((H-L) x 1.2500)
R2 = C + ((H-L) x 1.1666)
R1 = C + ((H-L) x 1.0833)
S1 = C – ((H-L) x 1.0833)
S2 = C – ((H-L) x 1.1666)
S3 = C – ((H-L) x 1.2500)
S4 = C – ((H-L) x 1.5000)
فرمول های کاماریلا مشابه فرمول وودی هستند. آنها همچنین از دامنه و کلوز (بسته شدن) روز گذشته برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت استفاده می کنند.
تنها تفاوت این است که شما باید برای 8 سطح اصلی (4 مقاومت و 4 حمایت) محاسبه انجام دهید ، و هر یک از این سطح ها باید در یک ضریب خاص ضرب شوند.
مفهوم اصلی نقاط پیوت کاماریلا این است که بر اساس این فرض است که قیمت تمایل طبیعی به بازگشت به وسط دارد ، یا در این مثال ، کلوز روز گذشته.
فرض این است که زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت سوم برسد ، شما باید خرید یا فروش بگیرید.
با این حال ، اگر قیمت ناچارا از S4 یا R4 در رفت ، بدان معناست که روند روزانه قوی است و زمان آن است که شما سوار قطار شوید!
نگاه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا ، سطوح متفاوتی (خطوط توپر) را در مقایسه با سطوح بدست آمده از روش استاندارد (خطوط نقطه چین) ، ارائه می دهد!
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید ، بر خلاف نقطه پیوت ، تأکید بیشتر بر قیمت بسته شدن است.
به همین دلیل ، ممکن است سطوح مقاومت در زیر نقطه پیوت باشد یا سطح حمایت بالاتر از آن باشد.
می بینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت در بالای نقطه پیوت کاماریلا قرار گرفته اند؟
نقاط پیوت فیبوناچی
R3 = PP + ((کف– سقف) x 1.000)
R2 = PP + ((کف– سقف) x .618)
R1 = PP + ((کف– سقف) x .382)
S1 = PP – ((کف– سقف) x .382)
S2 = PP – ((کف– سقف) x .618)
S3 = PP – ((کف– سقف) x 1.000)
سطوح پیوت فیبوناچی اول با محاسبه نقطه پیوت مشابه روش استاندارد تعیین می شود.
و بعد ، باید دامنه روز قبل را در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب کنید. بیشتر معامله گران از 38.2٪ ، 61.8٪ و 100٪ ریتریس (اصلاح) در محاسبات خود استفاده می کنند.
و در پایان ، اعدادی که حاصل می شود را به نقطه پیوت جمع یا از آن کم کنید و همین! سطح پیوت فیبوناچی در خدمت شماست!
به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه سطوح محاسبه شده از طریق روش فیبوناچی (خطوط تو پر) با مقادیر محاسبه شده از طریق روش استاندارد (خطوط نقطه چین) متفاوت است.
منطق پشت پیوت فیبوناچی این است که بسیاری از معامله گران دوست دارند از نسبت های فیبوناچی استفاده کنند. تریدر ها از آنها برای سطوح اصلاح ، میانگین متحرک و غیره استفاده می کنند.
پس چرا برای نقاط پیوت از آنها استفاده نکیم؟
به یاد داشته باشید که از هر دو سطح فیبوناچی استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci و سطوح پیوت برای پیدا کردن حمایت و مقاومت استفاده می شود.
با توجه به اینکه بسیاری از معامله گران این سطوح را رصد می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند ، آنها می توانند به همین دلیل عمل کنند.
کدام روش محاسبه سطوح پیوت بهتر است؟
حقیقت این است که ، درست مثل انواع اندیکاتور ها که پیشتر آموختید ، بهترین روش وجود ندارد.
در واقع همه اینها بستگی به این دارد که شما چگونه دانش خود از نقاط پیوت را با سایر ابزار موجود در جعبه ابزار معاملاتی خود ترکیب می کنید.
فقط بدانید که بیشتر نرم افزارهای تکنیکال که محاسبات خودکار انجام می دهند در حالت معمول از روش استاندارد در محاسبه سطوح پیوت استفاده می کنند.
اما حال که می دانید چطور این سطوح را خود به تنهایی محاسبه کنید ، می توانید همگی را تغییر دهید و ببینید کدام یک برای شما بهتر جواب می دهد.
ما به زودی یک اندیکاتور مفید برای محاسبه و ترسیم پیوت پوینت ها به شما معرفی خواهیم کرد.
تحلیل فیبوناچی اصلاحی و تعمیم یافته، سطوح مقاومت و حمایت پنهان را با استفاده از نسبت طلایی مشخص میکند. شبکههای فیبوناچی در اکثر برنامههای تحلیل نمودار در دسترس است . این ابزار سطوح قیمتی را مشخص میکند که مانند مقاومت و حمایت سنتی عمل میکنند اما به جای اینکه سقف و کف نمودار قیمت را در نظر بگیرند ریشه در نسبتهای ریاضی دارند. خیلی از معاملهگران و سرمایهگذاران فیبوناچی را به عنوان یک علم بیپایه و مبتنی بر خرافات بیاعتبار میدانند، اما ریشه طبیعی فیبوناچی درک جنبههای کمتر شناختهشده رفتار انسان است.
ریاضی فیبوناچی بر نسبتهایی تمرکز میکند که جوهره زیبایی را درمییابد و آنها را در یک مجموعه از نسبتها که قادر به توضیح شگفتی صدفها ، گلها و حتی ساختار صورت هنرپیشههای زن هالیوود است، ارائه میدهد. این تحلیل قابل اجرا بر روی اندازهگیری نوسانات در جهت روند یا در خلاف جهت روند که منجر به ایجاد نسبتها ، پولبک ها (عقب نشینیها) و بازگشتها میشود ، است. در کاربرد بازاری آن فیبوناچی رفتار عموم و میل آنها به خرید و فروش سهام در سطوح بازگشتی کلیدی را میسنجد. فیبوناچی همچنین نقاط بازگشت کلیدی و نوارهای باریک قیمت یعنی جاهایی که روند بازار تحرک خود را از دست داده و تبدیل به یک محدوده معاملاتی، الگوهای بالارونده یا پایین رونده میشود را تشخیص میدهد.
فیبوناچی از طیفی از استراتژیهای سودآور پشتیبانی میکند، اما جاگذاری اشتباه سطوح آن موجب از بین رفتن پیشبینی و اعتماد به نفس کاذب میگردد. معاملهگران وقتی برای اولین بار از این ابزار استفاده میکنند و پاسخ درخور توجه نمیگیرند ناامید میشوند، معمولا آن را مانند دیگر ابزار تحلیلی رها میکنند. با این وجود، اصرار ، دقت و کمی مطابق دستورالعمل رفتار کردن پیشرفتهای معاملاتی ایجاد میکند که تمام عمر پایدار است.
استفاده از استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci سطوح بازگشتی برای تحلیل پولبکها، بازگشتها، تصحیح قیمتها و دیگر تحرکات قیمتی داخل محدوده یک روند کلی صعودی یا نزولی انجام میگیرد. استفاده از سطوح تعمیم یافته برای اندازه گیری اینکه یک روند صعودی یا نزولی تا کجا پس از شکستن سطح بالا یا سطح پایین، پیش میرود کاربرد دارد. این تحلیل پایهای برای ایجاد اهداف قیمتی تکنیکال یا مناطق خروج با سود را شکل میدهد.
جاگذاری (رسم) شبکه (سطوح) اصلاحی
برای رسم سطوح فیبوناچی مهارت زیادی احتیاج است و در نظر گرفتن سطح آغازین و یا پایانی اشتباه ، بازده درآمدی را با تشویق به خرید یا فروش در سطوح قیمتی اشتباه، کاهش میدهد. این فرآیند همچنین احتیاج به رسم شبکهای از روندها دارد، با قرارگیری مناسب سطوح در قالبهای زمانی (تایم فریمها) بلندتر و کوتاهتر میتوان بازههای قیمتی را که ممکن است زمانی که معامله باز است لمس شود را بدست آورد.
جاگذاری سطوح را با رفتن به تایم فریم هفتگی و پیدا کردن بلندترین روند(نزولی یا صعودی) آغاز میشود. یک شبکه فیبوناچی از کف به سقف در یک روند صعودی و یا سقف به کف در یک روند نزولی قرار میگیرد. شبکه فیبوناچی را تنظیم میکنیم تا سطوح اصلاحی 0.382 ،0.50، 0.618 و 0.786 را نشان دهد. سه نسبت اول به عنوان نواحی تراکمی عمل میکند که قیمت میتواند مانند یک ساچمه به بالا پرتاب شود، در حالی که 0.786 یک خط نهایی مشخص میکند که نقض آن تغییر در روند را علامت میدهد.
حال به روندهای کوتاهمدت تر میرویم، یک شبکه جدید برای این تایم فریم رسم میکنیم. بعد از تکمیل چارت شما یک سری ازشبکه ها را نشان خواهد داد، که بعضی خطوط به شدت به هم چسبیده اند و بعضی خطوط اصلا به هم نزدیک نیستند ، خطوط چسبیده سطوح حمایت و مقاومت هارمونیک را مشخص میکنند که میتواند به اصلاح قیمت پایان بدهد و پیشروی روند به سمت بالا یا پایین را اعلام کند، خصوصا وقتی که توسط میانگین متحرکها، خط روندها و شکافها تایید گردد. انطباقهای ضعیف نشاندهنده بینظمی توسط نیروهای خلاف جهت هم است که موجب ایجاد پرشها میشود که این باعث کاهش قدرت پیشبینی و سود احتمالی میگردد.
شبکه اصلاحی 60 دقیقهای خطوط هوایی دلتا
شبکههای فیبوناچی به طور مشابه در روندهای صعودی و روندهای نزولیی در تمام تایم فریمها به خوبی کار میکنند. در چارت بالا، شرکت خطوط هوایی دلتا (DAL) بین 39$ و 48$ در دو موج متمایز فروخته شده است. قرار دادن یک شبکه در دوره بلندتر موجب کاهش نقاط کلیدی سطوح مقاومت هارمونیک میگردد، در حالیکه کشیدن شبکه دوم بر روی آخرین موج فروش انطباقهای مخفی را بین تایم فریمها آشکار میسازد.
سطح اصلاحی 0.382 از موج بلندتر (1) به صورت تنگاتنگ با سطح اصلاحی 0.618 از موج کوتاهتر (2) همپوشانی دارد که با (A) نمایش داده شده، در حالیکه سطح اصلاحی 0.500 بلندمدت به طور کل با سطح اصلاحی 0.786 همپوشانی دارد که با (B) نمایش داده شده. جهش از کف قیمتی ماه ژوئن به همپوشانی پایینتر (A) ختم شده و برای هفت ساعت در آنجا باقیمانده و سرانجام آخرین بازدهی پشت سرهم را بعد از رسیدن به همپوشانی (B) رقم زده، جایی که جهش به پایان رسید.
اگر شما سطوح اشتباهی را برای نقاط آغاز و پایان در نظر بگیرید موجب تشویق شما به خرید یا فروش در قیمتهای اشتباه میگردد، و شما بازدهی خود را از دست میدهید.
استفاده از شبکه تعمیم یافته (EXTENSION GRIDS)
سطوح تعمیم یافته زمانی بهترین عملکرد خود را دارند که نسبتهایی که از محدوده معاملاتی حاصل میشوند به طور واضح نشانگر پولبک (عقب نشینی) و شکستن سطوح باشد. برای استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci یک روند صعودی کار سطوح تعمیم یافته از یک کف نوسانی داخل محدوده شروع میشود و به سطح شکسته شده گسترش مییابد، که همان سقف محدوده است. یک بار کلیک کنید تا شبکه ایجاد شود و با دومین کلیک شبکه نمایان میشود. این شبکه را از نقطه شکست قیمت آغاز کنید و آن را به بالا بکشید تا زمانی که به سطوح فیبوناچی که در طول مدت معامله ممکن است وارد کار شود برسید.
این پروسه را برای یک روند نزولی برعکس کنید، از یک سقف نوسانی شروع کنید و آن را تا سطح شکست قیمتی(سقوط) گسترش دهید، که همان کف محدوده معاملاتی میباشد. یک بار کلیک کنید تا شبکه ایجاد شود و با دومین کلیک شبکه ظاهر میشود. این شبکه را در سطح شکست قیمتی آغاز کنید و آن را تا جایی پایین بکشید که نسبتهای فیبوناچی که ممکن است در طول مدت معامله وارد کار شوند برسید. شبکههای نزولی از نسبتهای کمتری نسبت به شبکههای صعودی استفاده میکنند و دلیل آن این است که میتوان آن را تا بینهایت گسترش داد ولی تا زیر صفر (محدوده منفی) نه.
شبکه تعمیمیافته هفتگی اپل (APPLE)
شرکت اپل (AAPL) یک روند صعودی تاریخی را پایان داد (B) و وارد یک محدوده معاملاتی بلند مدت شد که نقطه کف آن (A) بود. این سهم بعد از دو سال به مقاومت این محدوده رسید و آن را شکست، که این به متخصصین تکنیکال اجازه داد تا یک شبکه تعمیم یافته با استفاده از کف محدوده معاملاتی (A) و سقف آن (B) رسم کند. نسبتهایی که از این 46 نقطه نوسانی (101-55=46) ساخته شدهاند نشاندهنده مقاومت هارمونیک در 130$(0.618) و 145$(1.00) و 173$(1.618) هستند. سهم چند ماه بعد سقف قیمتی دقیقا در 0.618 فیبوناچی تعمیمیافته تشکیل داد و مجددا تا 101$ پایین آمد تا حمایت کف را آزمایش کند.
ارزش چارچوب بندی
حجم کار را با تمرکز بر سطوح هارمونیکی که در مدت معامله ممکن است مورد استفاده قرار گیرند کم کنید و سطوح دیگر را نادیده بگیرید. به عنوان مثال، دلیلی ندارد که یک معاملهگر نگرانی درباره سطوح فیبوناچی ماهانه یا سالانه داشته باشد. با این حال اینگونه برداشت نکنید که تایمفریمهای بزرگتر مهم نیستند، چون یک معامله که برای مدت چند هفته باز بماند میتواند به سطوح هارمونیک 5 ، 6 یا حتی 10 ساله برسد که البته این زمانی اتفاق میافتدکه معامله در نزدیکی سطوح بلندمدت انجام بگیرد. این دادههای دورتر میتوانند با یک نگاه سریع به نمودار هفتگی یا ماهانه، قبل از تصمیمگیری درباره اینکه کدام شبکه موردنیاز است ، مدیریت گردد.
در نهایت، به کارتان ادامه بدهید و کمی چارچوب بندی انجام بدهید که اگر لازم است شبکه را نزدیکتر به خصوصیات خاص نمودار مانند شکافها، کفها و سقفها و میانگین متحرکها رسم کنید. نقطه آغازین شبکه را در صورتیکه تحرکات قیمتی گذشته را کم خطاتر و بهتر نشاندهد، میتوانید به سقف یا کف قیمتی واضح بعدی انتقال دهید. در تمرین برای رسم این شبکه، این معمولا به معنی انتخاب کف قیمتی بالاتر در الگوی کف دوقلو و سقف قیمتی پایینتر در الگوی سقف دوقلو میباشد.
از شبکه فیبوناچی اصلاحی و تعمیم یافته برای تشخیص سطوح حمایت مخفی و سطوح مقاومت مخفی که در طول دوره باز بودن معامله به آن برخورد میکنید، استفاده کنید. قابل اعتمادترین سیگنالهای برگشتی فیبوناچی وقتی رخ میدهد که نسبتهای شبکه به صورت بسیار نزدیک با المان های تکنیکال دیگر همچون میانگین متحرکها، شکافها و سقفها و کفهای قبلی منطبق شود(روی هم بیفتد). از شبکه اصلاحی برای استراتژیهای ورود و خروج با چزئیات استفاده میگردد، در حالی که از شبکه تعمیم یافته برای پیدا کردن اهداف قیمتی و تنظیم پارامترهای مدیریت ریسک استفاده میشود.
فیبوناچی کیست؟
لئوناردو بوناچی – که با نام لئوناردو فیبوناچی نیز شناخته میشود – ریاضیدان ایتالیایی قرن دوازدم میلادی بود. او به عنوان مستعدترین ریاضیدان جهان غرب در زمان خود، و یکی از برترین ریاضیدانان تاریخ شناخته میشود. در دوره تحلیل تکنیکال با این ریاضی دان بیشتر آشنا خواهید شد.
با وجود اینکه فیبوناچی، خود استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci سریای که اکنون با نام سری فیبوناچی شناخته میشود را ایجاد نکرد، اما قطعا این فیبوناچی بود که این پدیده را در کتاب Liber Abaci خود به جهان غرب معرفی نمود.
تصاعد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
مهمترین سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
علت محبوبیت تحلیل فیبوناچی در معاملات
- سطوح فیبوناچی اعداد هندسی هستند، بنابراین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement) پس از رسم چشمنواز به نظر میرسند.
- سطوح فیبوناچی نقاط مرجع ملموسی را فراهم میکنند، بنابراین در صورت استفادۀ درست، از انتزاعی شدن موضوع جلوگیری میکنند.
- سطوح گسترش و اصلاحی فیبوناچی سطوح نامرئی حمایت و مقاومت محسوب میشوند.
تفاوت بین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement)
سطوح اصلاحی فیبوناچی، نمایانگر سطوح کمتر از ۱۰۰% یک موج قیمتی هستند، در حالی که سطوح استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci گسترش، سطوح بالاتر از ۱۰۰ درصد را نیز به نمایش میگذارند.
سطوح فیبوناچی به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار میگیرند، از این سطوح به عنوان ابزاری برای مشخص کردن هدف قیمتی نیز می توان استفاده کرد.
محدودیتهای استفاده از اعداد و سطوح فیبوناچی
استفاده از فیبوناچیها مسئلهای ذهنی میباشد زیرا که معاملهگر باید مقادیر بالا یا پایین در نمودار را خودشان انتخاب کنند.
مقادیر بالا (Highs) و پایین (Lowes) انتخاب شده توسط معاملهگر میتواند نتایجی که او بهدست میآورد را تحت تأثیر قرار دهد.
اختلافنظر دیگری که در مورد اعداد فیبوناچی و روشهای معاملهگری با آنها وجود دارد این است که تعداد سطوح بسیار زیادی در آن وجود دارد که بازار میتواند در نزدیکی هر یک از آنها دچار بازگشت قیمتی شود، که موجب میشود این اندیکاتور بهعنوان اندیکاتوری که میتوان پس از رخ دادن حرکات قیمتی از آن استفاده کرد، در نظر گرفته شود.
مشکل اصلی اینجا است که حدس زدن و پیدا کردن عددی که سطح قیمتی در آن در حال حاضر و یا در آیندهٔ بازار مهم خواهد بود، سخت میباشد.
معنای اعداد و خطوط فیبوناچی
برخی معاملهگران باور دارند که اعداد فیبوناچی نقشی مهم در بازارهای مالی ایفا میکنند. توالی اعداد فیبوناچی میتواند بهمنظور ایجاد نسبتها و یا درصدهایی که معاملهگران از آنها استفاده میکنند، استفاده شود.
این سطوح شامل این اعداد میباشند: ۲۳٫۶ درصد، ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد، ۶۱٫۸ درصد، ۷۸٫۶ درصد، ۱۰۰ درصد، ۱۶۱٫۸ درصد، ۲۶۱٫۸ درصد و ۴۲۳٫۶ درصد. این درصدها با استفاده از تکنیکهای مختلفی در نمودار اعمال میشوند:
- فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci retracements) خطهای افقی هستند که بر روی نمودار به نمایش درمیآیند و سطوح مقاومت و حمایت را نشان میدهند.
- فیبوناچی گسترشی (Fibonacci extensions) خطهای افقی هستند که سطوحی که قیمت در یک روند صعودی میتواند به آنها برسد را مشخص میکند.
- قوسهای فیبوناچی (Fibonacci Arcs) شکلهای شبیه قطبنما هستند که ناشی از یک سطح قیمتی بالا و یا پایین میباشند و نشاندهندهٔ محدودههای مقاومت و حمایت هستند.
- فنهای فیبوناچی (Fibonacci Fans) فنهای فیبوناچی، شکلهایی مورب هستند که توسط سطوح بالا و یا پایینی قیمت ساخته میشوند و نشاندهندهٔ محدودههای حمایت و مقاومت هستند.
- مناطق زمانی فیبوناچی (Fibonacci Time zones): خطوطی عمودی هستند که به سمت آیندهٔ قیمت حرکت کردند و بهمنظور پیشبینی زمان رخ دادن یک حرکت قوی در قیمت طراحی شدهاند.
فیبوناچیهای برگشتی (Fibonacci Retracements)
فیبوناچیهای برگشتی (Fibonacci Retracements) معمولترین نوع توالیهای فیبوناچی در تحلیلهای تکنیکال بهشمار میروند.
در طی یک روند، فیبوناچیهای برگشتی میتوانند برای تشخیص میزان عمق پولبک قیمتی صورت گرفته استفاده شوند.
موجهای انگیزشی (Impulse waves)، موجهای بزرگتر قیمت در جهت روند هستند در حالی که پولبکهای قیمتی، موجهای کوچکتری هستند که مابین آنها و برخلاف جهت روند اصلی رخ میدهند.
از آنجایی که آنها موجهای کوچکتر هستند، بهمیزان درصدی از موجهای بزرگتر حرکت خواهند کرد. معاملهگران در زمان وقوع پولبکها بهسطوح فیبوناچی بین ۲۳٫۶ درصد تا ۷۸٫۶ درصد نگاه میکنند.
اگر قیمت در نزدیک یکی از این سطوح متوقف شده و دوباره حرکت به سمت بالای خود را از سر بگیرد، یک معاملهگر ممکن است وارد معاملهای در جهت روند اصلی شود.
سطوح فیبوناچی میتوانند بهعنوان راهنمایی برای یافتن محل ورود به معامله استفاده شوند. هرچند باید در نظر داشته باشید که حرکات قیمتی باید پیش از ورود به معامله براساس سطوح فیبوناچی مورد تأیید قرار بگیرد.
هیچ معاملهگری تا پیش از واکنش قیمت، نمیداند که کدام سطح قیمتی فیبوناچی باعث توقف روند خواهد شد، بنابراین باید صبر کرد و سطوح قیمتی را رصد کرد تا بتوانند در فرصتی مناسب وارد معامله شوند.
سطوح اصلاح فیبوناچی (Fibonacci Retracement) مجموعه خطوط افقی هستند که نشان میدهند در چه موقعیتی حمایت و مقاومت رخ میدهد. این سطوح بر اساس اعداد فیبوناچی رسم میشوند.
بدین صورت که هر سطح با یک درصد مشخص میشود. این درصدها نسبت به یک قیمت اولیه مشخص میشوند. سطوح فیبوناچی اصلاحی ۲۳٫۶ درصد، ۳۸٫۲ درصد، ۶۱٫۸ درصد و ۷۸٫۶ درصد هستند. البته از ۵۰ درصد نیز استفاده میشود که به طور رسمی نسبت فیبوناچی نیست.
این سطوح اصلاح نسبت به نقاط سقف و کف نمودار محاسبه میشود. بدین منظور، پنج خط ترسیم میشود: خط اول در ۱۰۰ درصد (بالاترین نقطه نمودار)، خط دوم در ۶۱٫۸ درصد، خط سوم در ۵۰ درصد، خط چهارم در ۳۸٫۲ درصد و و خط آخر در ۰ درصد (پایینترین نقطه نمودار).
طبق این تحلیل، پس از یک حرکت قیمتی قابل توجه بالا به پایین یا برعکس، سطح حمایت و مقاومت جدید اغلب در این خطوط واقع شده یا در نزدیکی آنها قرار دارد.
کمان فیبوناچی
کمانهای فیبوناچی (Fibonacci Arc) نقاط حمایت و مقاومت بالقوه را نشان میدهند. کمانها هم به قیمت و هم زمان بستگی دارند، به طوری که هرچه کمانها عریضتر شوند، خط پایه طولانیتر میشود و هرچه کمان نازک شود، خط پایه کوتاهتر است.
کمانهای فیبوناچی به طور معمول برای اتصال دو نقطه قابل توجه قیمتی، مانند نوسان استفاده میشود.
یافتن سقف و کف نمودار، اولین قدم برای تشکیل کمانهای فیبوناچی است. در ادامه، با یک حرکت پرگاری، سه خط منحنی با فاصله ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد از نقطه مورد نظر ترسیم میشوند.
این خطوط سطح حمایت و مقاومت و همچنین محدوده معاملات را پیشبینی میکنند. البته سطوح دیگری را نیز میتوان رسم کرد.
بادبزن فیبوناچی
بادبزن فیبوناچی (Fibonacci Fan) مجموعهای از خطوط روندها است که با استفاده از سطوح اصلاح فیبوناچی رسم میشود. برای رسم این خطوط، تحلیلگر یک روند صعودی را ترسیم میکند که معمولاً قیمتهای پایین و بالای سهم را در یک دوره زمانی مشخص پوشش میدهد.
برای رسیدن به سطوح اصلاح، تحلیلگر اختلاف قیمت را در قیمت کف و سقف با نسبتهای تعیین شده توسط سری فیبوناچی (معمولاً ۲۳٫۶ درصد، ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد) تقسیم میکند.
خطوطی که با اتصال نقطه شروع خط روند پایه و هر سطح اصلاح شده ایجاد میشوند، بادبزن فیبوناچی را تشکیل میدهند.
تحلیلگران از خطوط بادبزن فیبوناچی برای پیشبینی نقاط اصلی مقاومت یا حمایتی استفاده میکنند که انتظار می رود روند قیمتها معکوس شود.
هنگامی که یک معاملهگر الگوها را در نمودار مشخص کرد، میتواند از این الگوهای برای پیشبینی حرکت آینده قیمت و سطح حمایت و مقاومت در آینده استفاده کند. تحلیلگران از پیشبینیها برای زمان انجام معاملات خود استفاده میکنند.
نواحی زمانی فیبوناچی
نواحی زمانی خطوطی عمودی هستند که مناطق بالقوهای را نشان میدهند که در آنها نوسان زیاد، کم یا معکوس رخ میدهد. نواحی زمانی یک شاخص تکنیکال مبتنی بر زمان است. شاخص معمولاً با نوسان زیاد یا پایین نوسان در نمودار شروع می شود.
نواحی زمانی نسبت به زمان اولیه انتخاب میشوند. فرض کنید تاریخ شروع اول اردیبهشت انتخاب شده باشد، این تاریخ را (۰) قرار میدهیم. اولین خط عمودی نواحی زمانیدر روز معاملاتی بعدی (۱) ظاهر میشود، خط بعدی دو روز بعد (۲)، سپس سه روز بعد (۳)، سپس پنج روز بعد (۵)، سپس هشت روز بعد (۸) و… .
کاربرد ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
هنگامی که از ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال استفاده میشود، معمولاً نسبت طلایی با سه درصدِ ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد تفسیر میشود.
با این حال، در صورت لزوم میتوان از ضرایب بیشتری نیز استفاده کرد؛ مانند ۲۳٫۶ درصد، ۱۶۱٫۸ درصد، ۴۲۳ درصد و غیره. علاوه بر این، چهار روش وجود دارد که میتوان دنباله فیبوناچی را روی نمودارها اعمال کرد: اصلاحها، کمانها، پروانهها و مناطق زمانی.
با وجود این، بسته به نمودار مورد استفاده، ممکن است همه این روشها قابل اعمال نباشند. خطوط ایجاد شده توسط این ابزار فیبوناچی تغییر روند در زمان نزدیک شدن قیمتها را نشان میدهند.
اغلب تحلیلگران معتقدند که در صورت استفاده صحیح از ابزار فیبوناچی خواهند توانست رفتار بازار را در ۷۰ درصد موارد با موفقیت پیشبینی کنند، به ویژه وقتی که در پی پیشبینی قیمت خاصی باشند.
برخی دیگر نیز معتقدند که محاسبات مربوط به این ابزارها بسیار زیاد و زمانبر و استفاده از آنها دشوار است. شاید بزرگترین عیب روش فیبوناچی پیچیدگی نتایج برای مطالعه و متعاقباً عدم توانایی بسیاری از معاملهگران در درک واقعی آنها باشد.
به عبارت دیگر، معاملهگران نباید روی سطح فیبوناچی به عنوان سطح حمایت و مقاومت اجباری تکیه کنند. در واقع، آنها میتوانند سطوح حمایت روانی را مانند سایر روشهای تحلیل نمودار بررسی کنند.
بنابراین، سطوح فیبوناچی قابها و پنجرههایی هستند که تحلیلگران از آن زاویه نمودارها را بررسی میکنند. این قاب هیچ چیزی را پیشبینی نمیکند و تأثیری در معاملات ندارد، اما بر تصمیمات معاملاتی هزاران معاملهگر مؤثر است.
ابزار فیبوناچی روشهایی جادویی نیستند، بلکه تنها به بهبود عدم قطعیت تحلیلها کمک میکنند. بنابراین، نباید ابزار فیبوناچی را مبنایی برای تصمیمات معاملاتی در نظر گرفت.
البته هنگامی که این ابزار توسط تعداد زیادی از تحلیلگران استفاده میشود، خود فیبوناچی میتواند یک عامل بسیار مهم در تأثیرگذاری بر بازار باشد. اغلب اوقات، فیبوناچی به دلیل اثر متوالی ناشی از تعدد معاملهگران موجب ایجاد سطوح حمایت و مقاومت مصنوعی میشود.
ریتریسمنت زمانی داخلی ret
در تحلیل قیمتی هرگاه قصد داشتیم اصلاح قیمتی را بررسی کنیم از فیبوناچی ریتریسمنت استفاده میکردیم برای تحلیل زمان نیز از ریتریسمنت زمانی استفاده میکنیم.
بدین منظور اگر مثلاً در تصویر زیر بخواهیم بدانیم در چه درصدی از زمان BC توانسته است AB را اصلاح کند بر روی فیبوناچی زمانی دونقطهای (ریتریسمنت) کلیک کرده و دونقطه A و B را انتخاب میکنیم
این ریتریسمنت برای نسبتهای زیر صد کاربرد دارد مثلاً در تصویر زیر که شاخص کل بورس ایران را نشان میدهد اگر در موج ۱ ریتریس زمانی رسم کنیم، میبینیم که در ۰٫۶۱۸ فیبوناچی زمانی هنوز نتوانسته است ۰٫۳۸۲ قیمت سهم را اصلاح کند؛
بنابراین مشخص است در آن دوره قدرت فروش بسیار کمتر از خرید بوده است و همانطور که مشاهده میکنید بعدازآن موج ۳ بزرگ خودنمایی کرده است.
ریتریسمنت زمانی خارجیExtention
برای استفاده از این ابزار نیز از همان فیبوناچی دونقطهای استفاده میکنیم (سقف-کف یا کف-سقف) با این تفاوت که نسبتهای زمانی ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ درصد برای ما مهم هستند.
همچنین این ابزار وقتی بهعنوان EXT کاربرد پیدا میکند که بازار کف یا سقف جدیدی تشکیل دهد. مثلاً در تصویر زیر میبینید که اکتنشن زمانی AB به چه زیبایی در زمانهای ۱۰۰-۱۶۱٫۸ و ۲۶۱٫۸ درصد به ترتیب سقف، کف و سقف تشکیل داده است.
نسبتهای زمانی (TCR:time cycle ratio)
این ابزار هم مانند ریتریسمنت و اکستنشن است یعنی از دونقطه برای رسم استفاده میشود با این تفاوت که از دو کف یا دو سقف برای پیدا کردن نقطه اکسترمم بعدی استفاده میکنند.
برای مثال از دو سقف برای به دست آوردن زمان کفها و سقفهای بعدی استفادهشده است.
پروجکشن زمانی ATP
این ابزار مانند ابزار پروجکشن قیمتی میباشد. از سه پیوت (کف-سقف-کف) یا (سقف-کف-سقف) برای به دست آوردن زمان ماژور بعدی استفاده میکنیم. یکی از کاربردهای مهم این ابزار مشخص کردن زمان پایان الگوهای هارمونیک میباشد.
مثلاً در تصویر زیر با استفاده از ابزار پروجکشن زمانی در نقاط A-B-C کف بعدی دقیقاً در زمان ۱۰۰ پروجکشن اتفاق افتاده است و همچنین در ۱۶۱٫۸ و ۲۶۱٫۸ درصد نمودار واکنشهای جالبی را داشته است.
چگونه سطوح اصلاحی و گسترش فیبوناچی را میتوان از طریق تصاعد فوق محاسبه کرد؟
به طور مثال : (حدوداً) ۳۴/۵۵ = ۰٫۶۱۸
به طور مثال: ۸۹/۵۵ = ۱٫۶۱۸٫ که به آن «نسبت طلایی» گفته میشود.
به عنوان مثال: ۵۵/۱۴۴ = ۰٫۳۸۲)
به طور مثال: (حدوداً) ۳۴/۱۴۴ = ۰٫۲۳۶
آیا فیبوناچی بهترین روش برای تحلیل تکنیکال است؟
در صورت استفاده مناسب و صحیح و بهجا از این ابزار، اغلب اوقات رفتار کلی بازار یا به طور خاص یک تک سهم مورد بررسی را میتوان تشخیص داد و حتی قیمتهای خاصی را هم پیشبینی کرد.
ترید با فیبوناچی
بیایید ابتدا با معرفی شما به خود شخص Fib، لئوناردو فیبوناچی ، شروع کنیم.
نه، لئوناردو فیبوناچی یک آشپز معروف نیست. در واقع ، او یک ریاضیدان مشهور ایتالیایی بود، همچنین از او به عنوان یک شخص فوقالعاده گیک و خوره در علم یاد میشود!
او در یک لحظه کشفی بزرگ کرد و باعث شد پیش خود بگوید: آها، خودشه. او در حقیقت فرمولی را برای بیان الگوی رشد در طبیعت کشف کرد. خیلیها از آن به عنوان فرمول خداوند یاد میکنند. او به نسبتی دست پیدا کرد که در پدیدههای طبیعی مثل الگوی رشد لاک حلزون، نحوه شکلگیری ابرها، نحوه رشد برگ درختان و … وجود دارد.
نسبت ها از سری اعداد زیر بوجود می آیند:
0 ، 1 ، 1 ، 2 ، 3 ، 5 ، 8 ، 13 ، 21 ، 34 ، 55 ، 89 ، 144
این سری اعداد با شروع 0 به دنبال 1 و سپس اضافه کردن 0 + 1 برای بدست آوردن عدد سوم مشتق می شوند.
سپس ، شماره های دوم و سوم (1 + 1) را اضافه کنید تا 2 ، شماره چهارم و غیره را بدست آورید. به زبان ساده، اگر هر عدد ر ا از 0 به بالا را با عدد بعدی جمع کنیم و در جایگاه بعدی قرار دهیم، استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci دنباله فیبوناچی به وجود میآید.
بعد از اینکه چند عدد بدست آمد، نکته جالب توجه این است که اگر شما نسبت هر عدد این دنباله را به عدد بالاتر حساب کنید (تقسیم عدد بزرگتر به گوچکتر) 618.6 بدست می آورید.(اگر نسبت را برعکس هم حساب کنید درست است)
به این نسبت در ریاضیات، «نسبت طلایی» میگویند.
به عنوان مثال ، 34 تقسیم بر 55 برابر است با 618.
اگر نسبت بین اعداد یکی در میان را بدست آورید 382. حاصل میشود.
به عنوان مثال ، 34 تقسیم بر 89 = 0.382.
شما اکنون دنباله فیبوناچی را تجربه کرده اید
دنباله فیبوناچی
یک توالی فیبوناچی با گرفتن 2 عدد ، هر 2 عدد و جمع کردن آنها برای تشکیل یک عدد سوم تشکیل می شود.
سپس دوباره اعداد دوم و سوم اضافه می شوند تا عدد چهارم تشکیل شود.
و می توانید این کار را آنقدر ادامه دهید که خسته شوید.
نسبت آخرین عدد نسبت به عدد قبلی خود تقریباً برابر با 1.618 است.
این نسبت را می توان در بسیاری از اشیا طبیعی یافت ، بنابراین به این نسبت نسبت طلایی گفته می شود که در بالا به آن اشاره شد.
این پدیده به غیر از مثالی که در بالا زدیم، بارها در هندسه ، هنر ، معماری و حتی در سونیک خارپشت ظاهر می شود.(بله، طراحان گرافیک یکی از بیشترین استفاده را از این نسبت میکنند)
نسبت طلایی در واقع یک عدد غیر منطقی است ، مانند pi و اغلب با حرف یونانی ، phi (φ) نشان داده می شود. البته در ترید با فیبوناچی بر روی ابزارهای چارت، با این نماد سر و کار نداریم.
این اعداد به قدری زیاد هستند که فیل را میخواباند اما ما سعی کردیم به صورت خلاصه برای شما در بخش زیر بیاوریم:
سطوح اصلاحی در ترید با فیبوناچی (fibonacci retracement)
0.236 ، 0.382 ، 0.618 ، 0.764
سطوح گسترش در ترید با فیبوناچی (fibonacci extention)
0 ، 0.382 ، 0.618 ، 1.استراتژیهای معاملاتی فیبوناچی Fibonacci 000 ، 1.382 ، 1.618
واقعاً نیازی به دانستن نحوه محاسبه همه اینها نخواهید داشت. نرمافزارهای مدرن امروزی تمام کارها را برای شما انجام می دهد.(مثل ابزار tradingview که در خود این ابزار را دارد)
با این حال ، همیشه خوب است که با تئوری اولیه نحوه محاسبه آن آشنا شوید ، بنابراین شما اگر خواستید برای دیگران از دانشتان در ترید با فیبوناچی خودنمایی کنید، دست پر خواهید بود. 😂
سطوح اصلاح فیبوناچی بر اساس این تئوری کار می کند که پس از حرکت قیمت بزرگ در یک جهت ، قیمت قبل از شروعی جدید، یک حرکت برگشتی دارد (اصلاح، پولبک، ریتریس؛ واقعیت این است که نامهای زیادی دارد اما همه آنها یک معنی میدهد).
تریدرها از سطوح اصلاح فیبوناچی به عنوان مناطق بالقوه حمایت و مقاومت استفاده می کنند.