تحلیل فاندامنتال (بنیادی) فارکس

مهم ترین تفاوت های تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی و فاندامنتال
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به زبان ساده
هرکسی که قصد دارد پول خود را در بازارهای سهام سرمایه گذاری کند باید با مفهوم تحلیل بازار آشنا شود. چنانچه فرد با مفاهیم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آشنا شود بهتر می تواند موقعیت مالی خود در بازار را ارزیابی کند. این دو تحلیل با یکدیگر تفاوت هایی دارند که در این مقاله به آنها می پردازیم. چنانچه قصد سرمایه گذاری در بازارهای سهام را دارید ابتدا باید با مفاهیم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آشنا شده و تفاوت های آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis به شیوه پیشبینی قیمت یک دارایی مبتنی بر گذشته قیمت و حجم معاملات آن در بازار بر طبق علم نمودارخوانی می گویند. در این شیوه فرآیندهای تحلیل مبتنی بر نمودارهای مختلف در خصوص یک دارایی صورت میپذیرد.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا Fundamental Analysis به شیوه ای برای پیدا کردن ارزش واقعی یک دارایی گفته میشود. در این روش از همه ی ابزارهایی که برای رسیدن به این هدف وجود دارد، استفاده می گردد. بررسی وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه و نیز اقتصاد خرد در این شیوه مورد تحلیل قرار می گیرد.
بررسی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و فاندامنتال
این دو تحلیل، سیستم های کاملا متفاوتی هستند، اما این دو را می توان تکمیل کرد. در هر صورت، این دو تحلیل نقطه حمایتی هستند که شما در حال حاضر برای باز یا بسته شدن موقعیت ها در بازار سهام دارید. جای تعجب نیست که آنها از این به بعد امنیت بیشتری را در عملیات به شما می دهند. همانطور که ممکن است در سرمایه گذاری خود تجربه کرده باشید، یک پروفایل کاربر وجود دارد که تجزیه و تحلیل فنی را بر مبانی ترجیح می دهد و بالعکس. شما یک یا چند سیستم تجزیه و تحلیل را بر اساس اولویت های خود انتخاب می کنید. در اصل، تجزیه و تحلیل نه از دیگری بهتر و نه بدتر است. از این نظر، بسیار مهم است که شما انتظارات خود را برای انتخاب مناسب ترین و درست ترین تحلیل انتخاب کرده باشید.
جامع ترین آموزش تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
نقد و بررسی تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال لزوما اولین و مهمترین سیستم تجزیه و تحلیل نیست، بلکه یک تحلیل فنی است. تجزیه و تحلیل فنی اساساً شامل تعیین وضعیت واقعی سهام یا سایر دارایی های مالی است.
جای تعجب نیست که مطالعه عملکرد بازار عمدتا از طریق استفاده از نمودارها برای پیش بینی رفتار آن در جلسات معاملاتی بعدی انجام می شود. در نتیجه این ویژگی مهم، شکی نیست که تحلیل تکنیکال بهترین سیستم برای اطلاع از میزان ورود و خروج در هر بازار مالی است. تجزیه و تحلیل تکنیکال در درجه اول برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شود و برای تعدیل قیمت ضروری است. در معاملات خرید و فروش شما چاره ای ندارید جز اینکه آنها را با نمودار و تحلیل تکنیکال تجسم کنید. جایی که تنوع گسترده ای از ارقام، سطوح و مناطق نشان داده شده است تا به شما کمک کند بهتر بفهمید که در مورد سهام چه می گذرد. به ویژه در معاملاتی که مدت زمان کوتاه تری را هدف قرار می دهند.
تحلیل تکنیکال در خرید کمک می کند
بدون شک، آموزش تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی یک پشتیبانی برجسته برای انجام سفارشات خرید شماست. سطح قیمت جایی است که باید وارد بازارهای مالی شوید ؛ زیرا در میان دلایل دیگر به شما کمک می کند تا از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار باشید.
شما تضمین بیشتری برای دستیابی به این اهداف دارید، به ویژه اگر آن را با سایر سیستم های تجزیه و تحلیل بسیار پیچیده تر مقایسه کنید. تا جایی که می توانید یوروهای زیادی را در هر یک از معاملات انجام شده تحت این سیستم اساسی ذخیره کنید. با این حال، شما همچنین باید بدانید که این یک برنامه کاملاً بی خطا نیست. نه چندان کم.
بررسی بهترین ارزش های لحظه ای با تحلیل تکنیکال
البته، شما چاره ای جز داشتن دانش در این تکنیک تجزیه و تحلیل نخواهید داشت. همانطور که ممکن است از ابتدا حدس بزنید، این فراتر از ملاحظات اساسی دیگر است. در هر صورت، دانش به دست آمده از تجزیه و تحلیل فنی شما را آماده تر می کند تا بتوانید خود را ارتقا دهید. تحلیل تکنیکال به شما می گوید که بهترین ارزش های لحظه ای چیست و بنابراین باید موضعی در مورد آنها داشته باشید. یا برعکس، زمان ایده آل برای بازپس گیری موقعیت ها را ترسیم می کند. این تحلیل همچنین می گوید که آیا به عنوان مثال اوراق بهادار بیش از حد خریداری شده است؟
بررسی روند سهام
اگر تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی مشخص شود، به قدرت پیش بینی بالا متکی خواهید شد. یعنی این تحلیل نشان می دهد که روند واقعی یک شاخص سهام، صنعت یا سهام چیست. اگر در حال افزایش یا سقوط باشد، اطلاعات مهمی را در اختیار شما قرار می دهد تا بتوانید تصمیمات خود را در بازارهای سهام بگیرید.
به یک معنا، در نظر گرفتن این رویکرد برای سرمایه گذاری منطقی است. از این نظر، اگر عملیات در کوتاه ترین زمان نگهداری انجام شود، با مزیت خاصی بازی خواهید کرد.
تحلیل تکنیکال؛ ضمانت موفقیت بیشتر
تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک پشتیبان بسیار منطقی برای شماست تا بتوانید تصمیمات خود را با ضمانت های موفقیت بیشتر تحقق بخشید. هزاران سرمایه گذار کوچک و متوسط را در نظر بگیرید که این سیستم را برای ساختار و مدیریت سرمایه گذاری های خود انتخاب کرده اند. به یک معنا، این برنامه ای برای شماست که پول را با ترسیم یک نمودار به بازار سهام واریز کنید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تجزیه و تحلیل بنیادی و فاندامنتال
تجزیه و تحلیل بسیار متفاوت دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی و فاندامنتال بوده ؛ زیرا در این مورد خاص، ساختار تجاری شرکت ذکر شده است که مورد توجه قرار می گیرد. از آنجا که تجزیه و تحلیل بنیادی اساساً قبل از هر چیز یک روش بسیار خاص برای تجزیه و تحلیل بازار سهام است ؛ تعیین ارزش واقعی امنیت یا اقدام، ارزش بنیادی نامیده می شود.
تحلیل بنیادی و فاندامنتال، بدهی، ارزش دفتری یا بسیاری دیگر از اطلاعات مربوطه وضعیت شرکت در بازارهای سهام را نشان می دهد. این روش تحلیل بسیار پیچیده تری است.
در هر صورت، باید به خاطر داشته باشید که سیستم تجزیه و تحلیل بنیادی نیاز به دانش بسیار بیشتری نسبت به سیستم فنی دارد. همه سرمایه گذاران در موقعیت کاملی برای تفسیر داده های این تجزیه و تحلیل جامع نیستند.
خطرات تحلیل بنیادی
بر خلاف تجزیه و تحلیل فنی، تحلیل بنیادی و فاندامنتال برای معاملاتی که هیچ سررسیدی ندارند مفیدتر است. مکانی که در آن می توانید سرمایه گذاری های خود را در شرایط دلخواه در هر زمان نگه دارید. از این منظر، نمی توانید با گفتن اینکه تجزیه و تحلیل بنیادی بسیار کامل تر از تحلیل تکنیکال است، اشتباه کنید. پیچیده ترین موضوع این است که می توانید آن را به درستی تفسیر کنید. یکی از بزرگترین مشکلاتی که استفاده از تحلیل بنیادی به همراه دارد این است که می توانید اشتباه کنید. بنابراین ممکن است برخی از معاملات را در بازار سهام انجام دهید که می تواند برای منافع شخصی یا حرفه ای شما بسیار مضر باشد. این یکی از بزرگترین خطرات است که می توانید با پیاده سازی این سیستم بسیار خاص داشته باشید.
آگاهی از میزان سهام شرکت
تحلیل بنیادی و فاندامنتال در نهایت یک روش است که سعی می کند ارزش واقعی یک اوراق بهادار را محاسبه کند. از طریق تجزیه و تحلیل ترازنامه و با ارزش بازار مقایسه می شود. به این ترتیب، شما در بهترین شرایط هستید تا دریابید که قیمت برخی از سهام ارزان یا گران است. زیرا به لطف تحلیل بنیادی، واسطه های مالی اطلاعاتی را ارائه می دهند که به اندازه قیمت هدف سهام مهم است و هر از گاهی به روز می شود. در هر صورت، این اطلاعاتی است که به شما کمک می کند میزان سهام شرکت را بدانید.
استفاده از هر دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
همانطور که می بینید، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی روش های متفاوتی هستند که بسته به نمایه ای که ارائه می دهید، قابل استفاده اند. اما در مورد دانش، شما باید هر دو روش تحلیل را تفسیر کنید. به طور شگفت انگیزی، این چیزی است که احتمال دارد برای سرمایه گذاران کوچک و متوسط متفاوت باشد. زیرا عجیب نیست که برخی از کاربران یک روش را بر سایر روش ها ترجیح می دهند. سرانجام، چیزی که شما باید در نظر بگیرید این است که چگونه هر دو تحلیل باعث صرفه جویی پس انداز با ضمانت های موفقیت بیشتر شما می شوند. این یکی از اهداف اصلی سرمایه گذاری در بازار سهام، فراتر از ملاحظات دیگر در تفسیر بازارهای سهام است.
تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد معاملات سهام از تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیک های تجزیه و تحلیل تکنیکال (یا اغلب هر دو) استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل بنیادی سعی می کند ارزش ذاتی سهام را با استفاده از داده هایی مانند درآمد، هزینه، چشم انداز رشد و … محاسبه کند. با این حال، تفاوت بین تحلیل بنیادی و فاندامنتال و تحلیل تکنیکال را می توان به دلایل زیر به وضوح ترسیم کرد؛
تجزیه و تحلیل بنیادی یک روش بررسی امنیت برای تعیین ارزش ذاتی آن برای فرصت های سرمایه گذاری بلند مدت است. تجزیه و تحلیل تکنیکال روشی است برای ارزیابی و پیش بینی قیمت وثیقه های آینده بر اساس عملکرد قیمت و حجم معاملات. این روش تعیین می کند که سهام در آینده چه خواهد کرد.
تجزیه و تحلیل بنیادی و فاندامنتال از زمان های طولانی تری برای تجزیه و تحلیل سهام در مقایسه با تجزیه و تحلیل بنیادی استفاده می کند. بنابراین، تجزیه و تحلیل بنیادی توسط سرمایه گذاران انجام می شود که می خواهند در سهامی سرمایه گذاری کنند که ارزش آنها در چند سال افزایش می یابد. برعکس، تحلیل تکنیکال زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که تجزیه و تحلیل تجاری فقط کوتاه مدت باشد.
تفاوت زمانی بین این دو تحلیل نه تنها در رویکرد آنها بلکه در هدف آنها نیز تجربه می شود. همانطور که اکثر معامله گران از تجزیه و تحلیل بنیادی برای خرید یا نگهداری سهام شرکت استفاده می کنند، معامله گران دیگر برای دستیابی به سود کوتاه مدت به تجزیه و تحلیل تکنیکال تکیه می نمایند.
هدف تجزیه و تحلیل بنیادی تعیین ارزش واقعی یک سهام است ؛ در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال برای تعیین زمان ورود یا خروج از بازار استفاده می شود.
در تحلیل بنیادی و فاندامنتال، تصمیم گیری بر اساس اطلاعات موجود و ارزیابی آماری است. برعکس، تصمیم گیری در تجزیه و تحلیل تکنیکال بر اساس روند بازار و قیمت سهم است.
تجزیه و تحلیل بنیادی داده های تاریخی و جاری را در نظر می گیرد ؛ در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال فقط داده های تاریخی را در نظر می گیرد.
تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس صورتهای مالی است ؛ در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال بر اساس جداول حاوی تغییرات قیمت صورت می گیرد.
در تحلیل بنیادی، حقوق صاحبان سهام، صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد، حاشیه سود، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت قیمت به درآمد و غیره با تجزیه و تحلیل قابل تشخیص است. همچنین الگوی تداوم و الگوی معکوس، حرکت قیمت، شاخص فنی، مقاومت و پشتیبانی، تجزیه و تحلیل روندهای آینده قیمت در نقطه مورد نظر بررسی می شوند.
در تحلیل بنیادی و فاندامنتال، قیمت آتی اوراق بهادار، عملکرد گذشته و حال و سودآوری شرکت تصمیم گیری می شود. در مقابل، قیمت های آینده در تجزیه و تحلیل تکنیکال بر اساس نمودارها و شاخص هاست.
تجزیه و تحلیل بنیادی توسط معامله گران موقعیت بلندمدت انجام می شود، در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال توسط معامله گران نوسان و معامله گران روزانه کوتاه مدت انجام می شود.
سخن آخر
به طور کلی در یک جمع بندی می توان گفت که در تجزیه و تحلیل بنیادی، سهام زمانی خریداری می شود که قیمت بازار سهام کمتر از ارزش واقعی سهام باشد. در مقابل، در تجزیه و تحلیل تکنیکال، معامله گران وقتی سهام را خریداری می کنند که انتظار دارند با قیمت نسبتاً بالاتری به فروش برسد. رسا بورس با ارائه بهترین آموزش های ارز دیجیتال، فارکس و… در خدمت شما عزیزان می باشد.
بررسی تحلیل فاندامنتال و عوامل موثر بر آن
افرادی که تمایل به ورود در بازارهای مالی و سرمایه گذاری را دارند اینگونه متصور هستند که باید به عنوان یک معامله گر در بازار جهانی فارکس، از اخبار اقتصادی و بازارهای مالی مطلع باشند و یا با پیگیری مداوم اخبار اقتصاد کشورهای مهم، به پیش بینی های لازم برای انجام معاملات دست یابند.
اگر چه مطالعه درباره انواع تحلیل های بازار فارکس از مهم ترین بخش های یادگیری مباحث این بازار به شمار می آید، ولی بهتر است بدانید که نیاز به دانش و آگاهی کافی و حتی دریافت آموزش های لازم از افراد متخصص در این زمینه خواهید داشت. چرا که تحلیل فاندامنتال، یکی از پرکاربردترین عوامل این بازار است و همواره در بین معامله گران و تحلیلگران بیان می شود.
در ادامه مقاله با ما همراه باشید، به زبانی ساده در مورد تحلیل فاندامنتال و عوامل موثر بر آن توضیحات کاملی را ارائه خواهیم نمود.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، به معنای آگاهی از اخبار روز اقتصادی جهانی است و شما به عنوان یک معامله گر و برای پیش بینی وضعیت بازار در آینده، نیاز به بررسی و تحلیل اخبار اقتصاد جهانی دارید.
حتما با خود فکر می کنید: خوب کاری ندارد!
در نظر داشته باشید که تحلیل بازار به روش بنیادی، به این سادگی که بیان شد نخواهد بود که شما هر روز صبح به سراغ خبرگزاری ها رفته و با خواندن اخبار مربوط به اقتصاد کشورها و نتیجه ای که از آن به دست می آورید به معامله بپردازید و موفق شوید! به این سادگی نیست و نمی توان به راحتی به آن دست یافت، زیرا شما به ابزارها و فاکتورهای متفاوتی برای تحلیل اخبار احتیاج دارید.
به عنوان مثال، شما تصمیم به خرید دلار داشته و برای آن برنامه ریزی خواهید نمود تا آن را در برابر ارزی دیگر معامله کنید. با خواندن خبری درباره کاهش نرخ دلار به وجد آمده و به سرعت معامله را انجام می دهید و انتظار دریافت سود خوب و قابل توجهی را دارید، ولی نه تنها به سود پیش بینی شده خود نمی رسید، بلکه سرمایه خود را نیز از دست می دهید.
چرا؟ چه اتفاقی افتاد؟
دلیل این اتفاق و عدم موفقیت خود را باید در عدم دانش استفاده از تحلیل فاندامنتال جستجو نمایید. این موضوع صحیح است که شما برای تحلیل بنیادی، نیاز به مطالعه و بررسی خبرها را دارید، ولی این نکته را در نظر داشته باشید، خبرهایی که به مرحله انتشار رسیده اند، تا پیش از این، تاثیر خود را بر بازار گذاشته و رویداد جدیدی محسوب نمی شوند.
بنابراین برای درک صحیح تحلیل فاندامنتال در فارکس آن را اینگونه تعریف می کنیم که، صرفا به معنای دنبال کردن اخبار روز نبوده و یک تحلیل به منزله ی آگاهی از رویداد های اقتصادی و در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف است.
فاکتورهای موثر در تحلیل فاندامنتال
در تحلیل بنیادی باید عوامل متعددی که در تغییرات قیمت ارز یک کشور نقش دارند را بررسی کرده و سپس آینده قیمت ارزها را با توجه به این شاخص ها پیش بینی نمایید. در ادامه تعدادی از فاکتورهای موثر بر تحلیل بنیادی را معرفی خواهیم نمود.
تورم
به معنای میزان افزایش قیمت ها در طی دوره یک الی چند ساله می باشد. باید توجه داشته باشید که افزایش بسیار زیاد تورم خسارت زیادی بر اقتصاد جامعه وارد می آورد و همچنین، عدم وجود آن و صفر یا منفی بودن تورم نیز در تحلیل فاندامنتال نشان از اقتصاد راکد آن جامعه خواهد داشت.
تولید ناخالص داخلی
هر اندازه میزان خرید و فروش کالای تولیدی در یک کشور بیشتر باشد، به این معناست که، میزان تولید ناخالص آن بیشتر و اقتصاد آن فعال تر است. این معیار را می توان از مجموع فروش کالاهای شرکت های داخلی و مخارج دولت و کسب و کارها به دست آورد.
نرخ خرده فروشی
هر اندازه میزان تقاضا برای کالاها و خدمات در یک کشور بیشتر باشد، نرخ خرده فروشی آن نیز رو به افزایش خواهد بود. بنابراین آن کشور در تولید و فروش کالاهای خود موفق تر بوده و اقتصاد رو به رشدی را دارد.
نرخ بیکاری
در یک جامعه، کاهش تقاضای کالا و خدمات باعث فروپاشی اقتصاد آن کشور خواهد شد. این اتفاق ممکن است به دلیل وجود تعداد زیادی از افرادی باشد که شغل و درآمد ندارند.( نسبت تعداد افراد بیکار به کل افراد جامعه نرخ بیکاری را تشکیل می دهد.)
نرخ بهره
در صورتی که افراد و شهروندان یک جامعه تقاضای وام از بانک نمایند، تحلیل فاندامنتال (بنیادی) فارکس به ازای وامی که دریافت می کنند، بانک نیز بهره بالایی را دریافت می کند که در این صورت، نرخ بهره در کشور افزایش یافته و در نتیجه افراد تمایل کمی برای گرفتن وام از بانک خواهند داشت تا کسب و کار خود را راه بیندازید.
تمامی این مواردی که در اینجا بدان ها اشاره شد، تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم بر روی قیمت ارز کشورهای خواهد گذاشت. شما با بررسی این فاکتورها، می توانید آینده وضعیت اقتصادی یک کشور را پیش بینی کنید و یک تحلیل درست از نرخ احتمالی ارز آن داشته باشید.
دلیل انتخاب و استفاده از تحلیل فاندامنتال
- تحلیل فاندامنتال، نگرش جامع و گسترده ای را درباره بازار فارکس و اقتصاد جهان به ما ارائه می دهد.
- تحلیل فاندامنتال، با تکیه بر داده های عرضه و تقاضا، اطلاعات دقیق تری از اقتصاد کشورها را به ما منتقل می کند.
- تحلیل فاندامنتال، دسترسی به داده های مربوط به اقتصاد کشورها و شاخص های آن را برای ما بسیار آسان می سازد.
- تحلیل فاندامنتال، اطلاعات شفاف تری از وضعیت اقتصادی و نرخ ارزهای کشورها را ارائه می دهد و می تواند برای آن دسته از افرادی که تمایل دارند سرمایه گذاری های طولانی مدت انجام دهند، بسیار مفید باشد.
آیا استفاده از تحلیل فاندامنتال برای موفقیت در فارکس کافیست؟
همان طور که در این مقاله بدان پرداختیم، لازمه تحلیل فاندامنتال در فارکس، دنبال کردن اخبار و وضعیت اقتصادی کشورهای فعال در این بازار است. بنابراین تحلیلگران می توانند با بروز رویدادهای مختلف از قبیل، رکود بازار، جنگ، تورم، درگیری های سیاسی و بررسی فاکتورهای مختلف، آینده اقتصادی یک کشور را پیش بینی کنند.
اما از آن جایی که تحلیل بنیادی اطلاعات دقیقی از زمان ورود و خروج از معامله را ارائه نمی دهد، نمی توان به تنهایی برای انجام معاملات بر آن تکیه نمود. از این رو توصیه می شود که برای رسیدن به یک معامله موفق، از هر دو تحلیل فاندامنتال(بنیادی) و تکنیکال که به بررسی نمودارهای قیمتی می پردازد، استفاده شود.
تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟
بازار فارکس یکی از پر سودترین و در عینحال پر ریسک ترین بازارهای مالی است که در سال 1970 زمانی که کشورها تصمیم گرفتند، وابستگی خود را نسبت به طلا و دلار پایان دهند، شکل گرفت و در حال حاضر به خاطر مزایای منحصر به فردش، طرفداران بسیار زیادی دارد.
مزایای بازار فارکس:
- شفافیت
- کنترل فردی
- انعطافپذیری
- ارائه انواع حسابها
- عدم وجود کمیسیون
- حجم معاملاتی بسیار بالا
- هزینههای معاملاتی پایین
- عدم وجود رئیس و بالاسری
- انجام معامله با میزان دلخواه (عدم وجود لات ثابت)
- هزینه کم تراکنشها
- عدم نیاز به تحلیل فاندامنتال (بنیادی) فارکس سرمایه زیاد
- نداشتن سر رسید در معاملات
- انجام معاملات بهصورت 24 ساعت از شبانهروز
- ارائه خدمات در واسطهگرهای معتبر
- بازار دوطرفه (هم فروش و هم خرید)
- ارائه لوریج یا اهرم معاملاتی
- نقدینگی عمیق و مهمتر از همه سریع
- ارائه حساب دمو و مجازی جهت تمرین تریدرها
- نداشتن مالیات به علت نداشتن مالکیت
- معامله در بازارهای در حال افزایش و یا کاهش
- ارائه خدمات در واسطهگرهای معتبر مانند بروکر روبو فارکس
- و…
اگر بخواهند سرمایهگذاران این بازار بیشترین میزان سود را دریافت کنند باید جفت ارزها را از لحاظ تکنیکال، فاندامنتال و سایر روشها بررسی کنند و زمانی که تمام روشها را تحلیل کردند اقدام به انجام معامله کنند.
اساس تحلیل تکنیکال
تحلیلگران بازار فارکس از روش تکنیکال باید به دنبال الگوهای مشابه باشند؛ یعنی باید بررسی کنند، ارز درگذشته چه حرکتی داشته است. درواقع تحلیلگر باید به دنبال الگوهای مشابهی باشد که درگذشته، شکل گرفتهاند و ایدههای معاملاتی خود را با این باور که روند رشد قیمتی احتمالاً میتواند مشابه قبل عمل کند، شکل دهند؛ این روش بیشتر بر اساس احتمالات است و ربطی به پیشبینی ندارد.
تحلیل تکنیکال
پس اگر به خواهیم به زبان عامیانه تحلیل تکنیکال را توضیح دهیم باید بگویم تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمتی ارزها درگذشته، برای بررسی الگوها و تعیین احتمالات قیمتی در آینده است.
چگونه میتوان حرکات قیمتی درگذشته را مطالعه کرد؟
در بازار فارکس زمانی که صحبت از تحلیل تکنیکال میشود اولین چیزی که به ذهن میرسد بررسی نمودار است. تحلیلگران به روش تکنیکال که به آنها چارتیست ها هم میگویند، با بررسی دقیق نمودارها به دنبال الگوها و روندهایی هستند تا بتوانند بر اساس آن معامله انجام دهند.
درواقع آنها با نگاه و بررسی به دادههای گذشته به اطلاعات مفیدی دست پیدا میکنند که بر اساس آن میتوانند خریدوفروش کنند و سود کسب نمایند.
اما نکته حائز اهمیت این است که تحلیل تکنیکال یک واقعیت محض نیست و این روش کاملاً به ذهنیت معاملهگر بستگی دارد.
اما اگر بخواهید در بازار فارکس معاملهگر حرفهای و موفقی باشید؛ باید از تمام روشهای تحلیل در کنار هم استفاده کنید و فقط به روش تحلیل تکنیکال اکتفا نکنید.
روندها درروش تحلیل تکنیکال چگونه هستند؟
خب همانطور که توضیح دادیم، روش تحلیل تکنیکال براساس الگوها و روندها است. در ادامه انواع روند را توضیح میدهیم.
- روند صعودی: درروند صعودی همانطور که از نامش مشخص است، نمودارها به سمت بالا حرکت میکنند. در واقع سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر.
- روند نزولی: درروند نزولی ارزش داراییها رو به کاهش است، پس در این حالت سقفها پایینتر از کفهای پایینتر.
- روند افقی: در روند افقی نمودارها نه به صورت کاهش است و نه بهصورت افزایشی؛ درواقع نمودار در یک کانال افقی حرکت میکنند؛ یعنی سقف و کف کندل ها در یک راستای موازی.
پس اگر قصد سرمایهگذاری در بازار فارکس دارید، بهترین کار این است که بهصورت کاملاً حرفهای آموزش ببینید و از روش تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال ارز مورد نظر را بررسی کنید، سپس اقدام به انجام معامله نمایید.
حال شاید برای شما سؤال پیش بیاید تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis یا بهاختصار FA) علم ارزیابی موارد تأثیرپذیر بر قیمت ارزها است که با استفاده از آن میتوان ارزش فعلی ارزها و قیمت احتمالی آن در آینده را بررسی کرد.
بهعبارتدیگر در تحلیل بنیادی تحلیلگر تمام شرایط یک پروژه و شرکت را از جنبههای مختلف مثل تمامی اخبار و رویدادها، ریشه و کارکرد آن درگذشته و… بررسی میکند.
درواقع با بررسی کارکرد بازار میتوانید تمام بخشها و عوامل تأثیرگذار بازار را بسنجید و با برآورد ارزش کلی و پتانسیلهای موجود آن بهترین عملکرد را داشته باشید.
البته برای استفاده از این روش باید دو مورد کلی را همراه با زیرمجموعههای آنها در نظر بگیرید.
- پروژه را زیر و رو کنید
- تیم
- رقبا
- اخبار
- رویدادهای پیشرو
- کاربردها و فعالیتها
- تحلیل بازار
- ارزش کل بازار
- حجم معاملات و نقدینگی
درواقع در بررسی فاندامنتال بهترین رویکرد، چینش معیارهای مختلف در کنار هم و رسیدن به نتیجهگیری کلی است.
جمعبندی
بازار فارکس یکی از پرطرفدارترین بازار مالی دنیا است؛ اما باید بدانید این بازار پرطرفدار بسیار پر ریسک است و تریدرها باید قبل از انجام معامله حتماً آموزش ببیند و بعد از روش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ریشه و اساس یک ارز را بررسی کنند و درنهایت اقدام به انجام معامله کنند، در این صورت است که تریدرها میتوانند معاملات با سود بالا تجربه کنند.
سلب مسئولیت: تحریریهی رایااستور در تهیه این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.
تحلیل فاندامنتال چیست ؟ کاربرد تحلیل بنیادی در بازارهای مالی
هدف نهایی از تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) رسیدن به تخمینی از ارزش ذاتی یک دارای است. این نوع سرمایه گذارها پس از آنالیز تمام موارد بنیادی به این نتیجه می رسند که آیا قیمت موجود پایین تر از ارزش ذاتی یک دارایی است، یا قیمت ها بدلیل خرید افراطی به سطحی بالاتر از ارزش ذاتی آن رسیده اند.
تحلیل فاندامنتال چیست ؟
تمام تحلیلگران فاندامنتال سعی در شناسایی ارزش ذاتی یا Intrinsic Value سهام در بازار را دارند. تحلیلگران بنیادی معمولا از یک چشم انداز کلان به چشم انداز خرد حرکت می کنند تا متوجه شوند که آیا قیمت های موجود بازار واقعی هستند یا خیر.
تحلیلگر معمولا شرایط کلی اقتصادی را مطالعه و بررسی می کند و سپس به سمت مطالعه کارایی و قدرت آن صنعت بخصوص می رود و پس از تحقیق در مورد نوع عملکرد آن کمپانی و مدیریت آن به سراغ صورتهای مالی برای بدست آوردن ارزش معقول یک شرکت یا بطور کلی یک دارایی میروند.
اگر ارزش ذاتی سهام بالاتر از قیمت های موجود آن در بازار باشد به خرید آن می پردازند و اگر ارزش ذاتی آن پایین از قیمت های موجود بازار باشد آن سهام را میفرشوند. با اینکه کارایی این نوع تحلیل در بازار سهام بیشتر از دیگر بازارها به چشم میخورد، ولی بازار فارکس نیز یکی از مهمترین بازارها برای استفاده از تحلیل فاندامنتال است.
این روش تحلیل بازار فارکس یا سهام در واقع مخالف آنچیزی است که در تحلیل تکنیکال دیده ایم. در تحلیل تکنیکال تنها عواملی چون تاریخچه بازار، قیمت و حجم معاملات است که نقش اصلی را در تصمیم گیری معامله گر بازی می کند.
تا حال چه آموختیم:
- تحلیل فاندامنتال یا بنیادی روشی برای مشخص کردن ارزش ذاتی و واقعی یک دارایی است.
- تحلیل بنیادی در بازارهای مالی مانند فارکس و بورس بیشترین کارایی را دارد.
- تحلیلگر بنیادی به دنبال سهامی میگردد که قیمت معاملات آن بالاتر یا پایین تر از رزش واقعی آنهاست.
- اگر قیمت ذاتی بالاتر از قیمت بازار باشد، تحلیلگر پیشنهاد خرید می دهد.
- اگر قیمت ذاتی سهام پایین تر از قیمت بازار باشد، تحلیلگر پیشنهاد فروش می دهد.
- این نوع تحلیل بیشتر برای سرمایه گذاری استفاده میشود تا تریدکردن.
ارزش ذاتی
یکی از فرضیه های ابتدایی در تحلیل بنیادی این است که می گوید قیمت های موجود در بازار، بیانگر ارزش واقعی سهام نیستند. چرا باید یک تجزیه و تحلیل قیمت انجام دهید؟
در اصطلاح مالی ارزش واقعی را ارزش ذاتی می نامند.
برای مثال، فرض کنید که هر سهم یک شرکت به قیمت ۱۰۰،۰۰۰ تومان در بازار معامله می شود. پس از اینکه شما مطالعه دقیقی برروی آن شرکت انجام دادید، متوجه می شوید که ارزش واقعی هر سهم این شرکت ۱۲۰،۰۰۰ تومان است. چیزی که شما بدست آورده اید ارزش ذاتی آن سهم است.
این ارزیابی بسیار مهم است، زیرا شما می خواهید سهامی را خریداری کنید که هم اکنون زیر قیمت ذاتی آن معامله می شود.
حالا به سراغ فرضیه دوم در تحلیل فاندامنتال می رویم که می گوید : در بلند مدت بازار به سمت قیمت های ذاتی حرکت می کند. مشکلی که در این فرضیه وجود دارد این است که هیچ کس نمی داند بلند مدت یعنی چقدر. این بلند مدت می تواند از چند روز تا چند سال متغییر باشد.
با تمرکز برروی یک شرکت، سرمایه گذار می تواند با بدست آوردن ارزش ذاتی آن موقعیت های مناسبی را برای خرید و فروش سهام آن شناسایی کند. سرمایه گذاری شما وقتی که بازار به مسائل فاندامنتال برسد جواب خواهد داد.
اساس تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال از داده های عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگری از مشتقات آن استفاده می کند. برای مثال سرمایه گذار می تواند ارزش واقعی را با درنظر گرفتن فاکتورهایی مانند نرخ بهره، شرایط کلی اقتصادی، نرخ بیکاری و موارد دیگری در مورد خود شرکت و صورت های مالی آن ارزیابی کند.
در بازار سهام، تحلیلگر بنیادی با استفاده از داده هایی از قبیل درآمدها، میزان فروش، پیش بینی رشد، بازگشت سرمایه، حاشیه سود و دیگر داده ها به ارزیابی قیمت سهام یک شرکت می پردازد. تمام این داده ها را می توان از صورت های مالی یک شرکت استخراج کرد.
یکی از معروفترین و موفق ترین تحلیلگران بنیادی آقای وارن بافت می باشد که بسیاری او را زبده ترین سرمایه گذار دنیا می دانند. او تمام تصمیم گیری های خود را بر مبنای ارزش ذاتی شرکت ها می گیرد و با همین روش به یکی از ثروتمندترین افراد دنیا تبدیل شده است.
داده های کمی و کیفی
چالشی که در تعریف تحلیل فاندامنتال وجود دارد این است که در واقع می تواند تمام ابعداد مرتبط با شرایط اقتصادی یک شرکت را دربر بگیرد. در حالت معمول گزارشات مالی یک شرکت بیانگر این شرایط اقتصادی است، ولی تحلیل فاندامنتال از شرایط صنعت تا کیفیت مدیریت شرکت نیز پیش می رود.
فاکتورهای بنیادین را می توان به دو دسته کمی و کیفی تقسیم بندی کرد. در تعریف داده های کمی می توان بیان کرد: به داده هایی گفته می شوند که توانایی اندازه گیری یا بیان در غالب اعداد و ارقام را دارند. در مقابل داده های کیفی را می توان به این گونه تعریف کرد: داده هایی که بیانگر کیفیت و یا شخصیت چیزی هستند و اغلب با اعداد و ارقام قابل ارائه نیستند.
از این دو تعریف می توان متوجه شد که عوامل بنیادی کمی، اعداد مشخصی هستند که قابل اندازه گیری اند. به همین دلیل است که بزگترین منبع داده های کمی، صورت های مالی یک شرکت است. در صورت های مالی سود خالص ، سود ناخالص وغیره را می توان با دقت بالایی اندازه گیری کرد.
بنیادهای کیفی کمتر قابل لمس هستند. آنها شامل کیفیت مدیران کلیدی یک کمپانی، میزان شناخت از برند و دارایی های ناملموس هستند. نمی توان قاطعانه گفت که کدام یک از این دو تحلیل ها ذاتا بهتر هستند. بسیاری از تحلیل گران از هردوی آنها استفاده می کنند.
برخی از موارد بنیادی که باید مورد توجه قرار گیرند :
مدل تجارت : بیزنس مدل را نمی توان به سادگی تشخیص داد. برای مثال اگر مدل تجارت یک کمپانی فروش مرغ سوخاری است، آیا درآمد آنها نیز از فروش مرغ سوخاری است ؟ یا اینکه درآمد آنها از فرنچایز بدست می آید؟
مزیت رقابتی : مایکروسافت مالک بزرگترین سیستم عامل کامپیوتر در دنیاست. ببینید که آیا سهامی که می خواهید آن را معامله کنید دارای چنین مزیت رقابتی یا شبیه آن است ؟
مدیریت : به گردهمایی ها و جلسات شرکت گوش دهید. به رزومه مدیران بالایی در آن شرکت نگاهی بیندازید. آیا آنها برای این کار مناسب هستند ؟ آیا آنها اخیرا میزان زیادی از سهامشان را به فروش گذاشته اند ؟
فرهنگ سازمانی : اندازه گیری فرهنگ سازمانی بسیار دشوار است، ولی شما می خواهید در شرکتی سرمایه گذاری کنید که مسائل اخلاقی، کارایی، نظم و شفافیت در آن رعایت شود. می خواهید بدانید که آیا مدیران به کارمندان خود احترم می گذارند یا خیر، زیرا آنها همانگونه با سهامدارن خرد برخورد خواهند کرد. همچنین اطمینان حاصل کنید که ارتباط شرکت با سهامدارن شفاف و قابل فهم باشد. اگر متوجه نشدید، پس بهتر است که بیشتر در آن سرمایه گذاری نکنید.
مثالی از تحلیل فاندامنتال یک شرکت
شرکت کوکا کولا را در نظر بگیرید. زمانیکه سهام را بررسی می کنید، باید به پرداخت های سود نقدی سهام در سالهای گذشته، میران درآمد از هر سهم، نسبت قیمت/سود (P/E) و خیلی از موارد کمی دیگر نگاه کنید.
با این وجود کارتان قبل از اینکه به شهرت برند کوکاکولا بپردازید به اتمام نمی رسد. هر کسی می تواند آب و شکر را با هم مخلط کند و آن را بفروشد ولی شرکت های کمی هستند که میلیاردها نفر در دنیا آنها را می شناسند.
شاید بسیار دشوار باشد که ارزش برند کوکا را برآورد کرد اما مطمئن باشید که ارزش برند یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در مومفقیت های آینده آن است.
کانال آپارات تجارت آفرین را دنبال کنید تا با آخرین مباحث آموزشی ما همراه شوید.
تحلیل فاندامنتال بازار فارکس
همانطور که گفته شد، یکی از روش های خرید و فروش در بازار فارکس معامله بر اساس تحلیل فاندامنتال بازار است. اما تحلیل فاندامنتال فارکس تفاوتهای مشخصی با تحلیل یک سهم یا شرکت دارد. عوامل بنیادی تاثیر گذار بر نرخ برابری یک جفت ارز با عوامل موثر بر ارزش یک سهم متفاوت است.
تحلیل فاندامنتال فارکس فرایندی است که در آن تأثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر ارزش نسبی یک ارز بررسی می شود. از طریق شناسایی محرک های اصلی ارزش ذاتی یک ارز، معامله گران می توانند تصمیمات معاملاتی آگاهانه ای را اتخاذ کنند. از جمله مهمترین عوامل بنیادی بازار فارکس میتوان به این موارد اشاره کرد:
- شاخص های اقتصادی یک کشور – Economic Indicators
- تولید ناخالص داخلی – Gross Domestic Product (GDP)
- نرخ خرده فروش – Retail Sales
- تولیدات صنعتی – Industrial Production
یک تحلیلگر بنیادی باید از عوامل ذکر شده در بالا آگاهی داشته باشد، زیرا این عوامل فاندامنتال تاثیر زیادی برروی بازار فارکس میگذارد. زمانی که بانک های مرکزی یا سازمانهای مربوطه گزارشهای دوره ای ارائه میدهند، نتیجه آنها تاثیر زیادی روی بازار میگذارد. بنابراین فاندامنتالیست ها همیشه این اعلانات را پیگیری میکنند. تقویم اقتصادی فارکس جایی است که شما میتوانید در آنجا تاریخ و زمان این رویدادها و اعلانات را پیگیری نمایید.
عواملی چون نرخ بهره، تورم، بدهی دولت، تغییر شرایط گمرکی، نرخ بیکاری، برنامه های اقتصادی دولت، اخبار اقتصادی و سیاسی تاثیر زیادی بر تغییرات قیمت جفت ارزها میگذارند. یک تحلیلگر فاندامنتال همیشه اخبار فارکس را دنبال میکند.
نقاط ضعف
بزرگترین نقدهایی که می توان بر تحلیل بنیادی داشت را می توان در دوسته قرار داد : یکی نقدهایی است که تحلیل گران تکنیکال می کنند و دیگری نقدهایی است که مریدان تئوری های بازار کارا یا کارآمد دارند.
همانگونه که می دانید تحلیل تکنیکال نوعی دیگر از تجزیه و تحلیل بازارهای مالی است که در آن نمودارها مورد بررسی قرار می گیرند. اغلب معامله گران تکنیکال از داده های بنیادی استفاده نمی کنند. یکی از نظریه های اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت های موجود منعکس کننده واقعیت بازار در همین لحظه است. تمام اخبار و نظریه های اقتصادی در قیمت موجود لحاظ شده است. حرکت قیمت ها بینش بیشتری به فاندامنتال های اساسی آن تجارت می دهد.
اما افرادی که تئوری های بازار کارا معتقد هستند، اغلب با هر دو نوع تحلیل فاندامنتال و تکنیکال مخالفت می کنند.
آنها بر این باور هستند که غیر ممکن است بتوان با استفاده از تجزیه تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال بر بازار فائق آمد. زیرا کارایی قیمت های بازار یک روند بدون وقفه است و هر فرصتی برای بازده بیشتر بلافاصله توسط بسیاری از شرکت کنندگان در آن بازار ربوده می شود و این موضوع باعث می شود که هیچ کسی در بلندمدت نتیجه مناسبی از فعالیت در بازار نگیرد.
چنانچه شما نیز در مورد بازارهای مالی و تحلیل بنیادی بازارهای مالی نظری دارید آن را با ما در میان بگذارید.
دانش فاندامنتال و دلایل استفاده از تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)
همانطور که در گذشته اشاره شد بررسی، تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی از نقطه نظرهای گوناگون مورد کنکاش قرار می گیرد. از دو روش عمده برای بررسی و تحلیل بازارهای کارا استفاده می شود: ۱- تحلیل تکنیکال یا نموداری ۲- تحلیل فاندامنتال یا بنیادی در طول دروس گذشته تا حدود زیادی در مورد مقدمات […]
همانطور که در گذشته اشاره شد بررسی، تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی
از نقطه نظرهای گوناگون مورد کنکاش قرار می گیرد. از دو روش عمده برای بررسی و تحلیل بازارهای کارا استفاده می شود:
1- تحلیل تکنیکال یا نموداری 2- تحلیل فاندامنتال یا بنیادی
در طول دروس گذشته تا حدود زیادی در مورد مقدمات تحلیل تکنیکی صحبت شد. در طول این درس و درس آینده به مبانی دانش فاندامنتال یا بنیادی می پردازیم. با بررسی بازار تبادلات ارزی از دیدگاه فاندامنتال در واقع عوامل موثر بر عرضه و تقاضای ارزهای مختلف در نظر گرفته می شود تا روند صعودی یا نزولی نرخ برابری جفت ارزی مورد بررسی و پیش بینی قرار بگیرد. بنابراین بطور ساده دانش فاندامنتال به بررسی عوامل تاثیرگذار بر عرضه و تقاضا می پردازد. این عوامل بطور کلی به چهار بخش عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بحران ها تقسیم بندی می شود. هر کدام از این عوامل در جایگاه خود بر روی روند عرضه و تقاضای یک ارز و در نتیجه نرخ برابری آن ارز در مقابل سایر ارزها اثر گذار است. عوامل تاثیر گذار بر عرضه و تقاضا متعدد و گاه متغیر هستند و همین موضوع تحلیل فاندامنتال را پیچیده و مشکل کرده است. با این وجود تحلیل فاندامنتال دید و نگاه گسترده تری برای بررسی به معامله گر بازار ارز می دهد. در مقام قیاس می توان گفت اگر در بازار سهام داده های بنیادی شرکت ها برای بررسی قیمت سهام آن شرکت مورد توجه قرار می گیرد در بازار ارز داده های اقتصادی یک کشور برای بررسی ارزش پول محلی که حکم همان قیمت سهام را دارد مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه به مباحث و نظریه های مهم تاثیر گذار بر روی برابری نرخ ارزها می پردازیم.
تراز پرداخت ها BOP
تراز پرداختها در واقع صورت مالی کلیه مبادلات یک کشور با سایر کشورهای جهان می باشد. اگر تراز پرداخت های کشوری مثبت باشد گرایش به تقویت ارز محلی به وجود می آید و اگر تراز پرداخت های کشوری منفی باشد گرایش به تضعیف ارز محلی به وجود می آید. در واقع بر اساس تئوری تراز پرداخت ها نرخ ارز باید در سطح تعادل باشد. این سطح جایگاهی است که تراز حساب جاری یک کشور پایدار و با ثبات باشد. تراز پرداخت ها از سه بخش تشکیل شده است: تراز حساب جاری= صادرات کالا – واردات کالا تراز حساب جاری= (صادرات کالا + صادرات خدمات) – (واردات کالا + واردات خدمات) تراز سرمایه = سرمایه گذاری در خارج از کشور – سرمایه گذاری در داخل کشور این سه بخش در واقع به این موضوع اشاره دارند که هر چه ورود سرمایه بابت صادرات کالا و خدمات یا بابت سرمایه گذاری بیگانگان در داخل مرزهای یک کشور بیشتر از خروج سرمایه از مرزهای آن کشور باشد به دلیل تقاضای بیشتر برای ارز محلی نسبت به عرضه بیشتر ارز محلی ، تقویت ارز محلی بوجود می آید. این تئوری معمولا در دوره های بلند مدت می تواند رفتار ارزها را در مقابل یکدیگر توجیه کند اما در دوره های کوتاه مدت چندان بهینه نیست. در عین حال امروزه بخش سوم این تئوری که به تراز سرمایه اشاره دارد بابت آسان شدن سرمایه گذاری خارجی و سرمایه پذیری خارجی اهمیت بیشتری بر روی نرخ ارز کشورهای صنعتی پیدا کرده است.
مدل بازار دارایی
بر اساس این مدل ورود و خروج سرمایه به کشور بر اساس جذابیت سرمایه گذاری در بازار دارایی یک کشور به مانند بازار سهام با اوراق قرضه تعریف می شود. در واقع مطابق با این نظریه هر چه بازار سهام و اوراق قرضه یک کشور سود آوری و بهره بالاتری را برای سرمایه گذار داشته باشد. به دلیل جذب سرمایه خارجی و تبدیل به پول محلی، ارزش پول محلی نسبت به سایر ارزهای بین المللی افزایش پیدا می کند تحلیل فاندامنتال (بنیادی) فارکس و اگر بازارهای سهام یا اوراق قرضه کشوری نزولی یا با بازدهی اندک باشند تقاضای چندانی برای نرخ ارز آن کشور وجود ندارد و در نتیجه تضعیف آن ارز مقابل سایر ارزها را می توان انتظار داشت.
تفاوت نرخ های بهره واقعی
این نظریه به این موضوع اشاره دارد که نرخ بهره واقعی هر کشوری که بالاتر باشد تقاضا برای ارز محلی آن کشور بیشتر خواهد شد. زمانی که نرخ بهره واقعی کشوری بیشتر باشد این موضوع منجر به جذب سرمایه خارجی بیشتری به آن کشور می شود و به دلیل اینکه سرمایه خارجی تبدیل به ارز محلی می شود و سپس سپرده گذاری یا سرمایه گذاری می شود تقاضا برای ارز محلی افزایش پیدا می کند و نرخ برابری ارز محلی مثبت خواهد شد. به همین ترتیب نرخ بهره واقعی کشوری اگر کاسته شود یا در سطوح پایین تری باشد به دلیل عدم جذابیت برای سرمایه گذاری یا ورود سرمایه به آن کشور و در عین حال وام گرفتن خارجیان و خروج سرمایه از آن کشور، عرضه برای پول محلی بوجود می آید و ارزش آن ارز کاسته می شود.
معاملات انتقالی
معاملات انتقالی یا کری ترید Carry Trade به سبکی از معاملات گفته می شود که سوداگران و سرمایه گذاران بین المللی تمایل دارند ارزی را که نرخ بهره پایینی دارد را عرضه کنند یا به فروش برسانند و ارزی را که نرخ بهره بالاتری دارد را تقاضا یا خرید کنند. دلیل اصلی چنین جریانی برای ارزهای اصلی به این موضوع بر می گردد که وقتی کشوری نرخ بهره پایینی دارد تقاضا برای وام و جذب سرمایه از بانک ها و بازار سرمایه این کشور بسیار بالا می رود اما این سرمایه یا وام در داخل مرزهای آن کشور برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار نمی گیرد و به سمت کشورهایی که بهره بالاتری دارند یا بازارهای خارجی که سود آوری بیشتری دارند منتقل می شود. به عنوان مثال در کشور ژاپن نرخ بهره 0.1% است و در کشور استرالیا نرخ بهره 4.5% است. در چینین شرایطی سوداگران و سرمایه گذاران از بانک های ژاپنی وام دریافت می کنند و با تبدیل این وام که به ین ژاپن است آن را در بانک های استرالیا بوسیله دلار این کشور سپرده گذاری می کنند. در طی این عملیات عرضه یا فروش ین بوجود می آید و تقاضا یا خرید برای دلار استرالیا بالا می رود به همین دلیل ارزش برابری دلار استرالیا به ین ژاپن به شدت در جهت صعودی حرکت می کند. حال آنکه سرمایه گذار یا سوداگر هم از اختلاف نرخ بهره سود برده است و هم به دلیل جابجایی ارزش برابری دلار استرالیا به ین ژاپن از تفاوت نرخ ارز در زمان بازگشت سرمایه گذار می تواند سود کسب کند. این سبک از معاملات در دوره های بلند مدت یکی از عوامل کلیدی جابجایی نرخ ارز می باشد.
جریان ریسک
جریان ریسک اقتصادی یا به نوعی ریسک پذیری و ریسک گریزی در واقع جریان سرمایه در دنیا را بر اساس دوره های رونق و رکود جهانی تبیین می کند. مطابق بر مباحث این دو موضوع، زمانی که اقتصاد جهانی در حال رونق و بهبود باشد، سرمایه از سمت دارایی های ایمن یا کم ریسک که عموما کم بازده هم هستند به سمت دارایی های پر ریسک یا پربازده جریان پیدا می کند و در شرایط رکود یا بحران اقتصادی سرمایه ها از سمت دارایی پر بازده به سمت دارایی کم بازده جریان پیدا می کند. در بین ارزها می توان به ین ژاپن، دلار ایالات متحده و تا حدودی فرانک سوییس به عنوان ارز کم بازده اشاره کرد و پوند انگلستان، یورو، دلار استرالیا، دلار کانادا، دلار نیوزلند یا بسیاری از ارزهای دیگر را دارایی یا ارز پربازده می شناسند. از این رو در زمان رونق و بهبود اقتصاد جهانی، فروش و عرضه ین، دلار و تا حدودی فرانک را در مقابل ارزهای پربازده شاهد هستیم و در دوران رکود و نگرانی نسبت به شرایط اقتصاد جهانی تقاضا و خرید ین، دلار و تا حدودی فرانک را مقابل ارزهای پر بازده شاهد هستیم. به حالت اول ریسک پذیری و به حالت دوم ریسک گریزی می گویند. امروزه جریان ریسک پذیری و ریسک گریزی را مقدم بر ضعف یا قوت نسبی داخلی اقتصاد ها در سطح جهان می دانند و نیروهای تاثیر گذار بر ریسک پذیری و ریسک گریزی مقدم بر شرایط داخلی اقتصادها هستند.