همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس

همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس
اگر شما واقعا یک سرمایهگذار بلندمدت هستید، به بازار کساد بعنوان موقعیتی برای کسب درآمد نگاه خواهید کرد. بسیاری از کسانی که به تازگی وارد بورس میشوند، فقط به سهامی که رشد چشمگیری داشته توجه میکنند.
تعداد همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس بسیار زیادی از این افراد با خرید در سقف قیمت متضرر میشود و سپس بقیه را مقصر میدانند.
شما تازه کار نباشید، کف قیمتی سهام را بشناسید و خرید کنید.
زندگینامه آیکان (سرمایهگذار موفق) سرشار از سرمایهگذاری ریسکپذیر، موفق و البته همراه با اشتباهات بزرگ است.
اما در ادامه سلسله مطالب روانشناسی بازار سهام به بررسی خلاصه زندگینامه جان تمپلتون میپردازیم، فردی که لقب «شکارچی جهانی قیمت مناسب» را یدک میکشد.
این سرمایهگذار مشهور یک توصیه معروف دارد که شاید کاربرد ویژهای در بازار سرمایه فعلی ایران داشته باشد.
او در یکی از اظهارنظرهای خود میگوید «اگر شما واقعا یک سرمایهگذار بلندمدت هستید، به بازار کساد به عنوان موقعیتی برای کسب درآمد نگاه خواهید کرد.»
توصیهای که بارها در بازار بورس تهران از سوی کارشناسان مطرح شده، اما دریغا که در بازار کمعمق ایران انگیزه کسب نوسان در زوتاهمدت حرف اول را میزند.
با این حال باز هم توصیه میکنیم که با مطالعه این بخش از روانشناسی بازار سهام تامل بیشتری در رفتار خود در بازار تامین کنید، شاید شما هم بتوانید با عمل به توصیه تمپلتون در مقام یک سرمایهگذار بلندمدت، آینده موفقی را برای خود رقم بزنید.
موفقیت در بازار سن نمیشناسد
کتاب 23 اصل موفقیت وارن بافت در تشریح زندگی این سرمایهگذار موفق نوشته است: جان تمپلتون که اخیرا در 93 همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس سالگی درگذشت از طریق جمع آوری سهام ارزان قیمت در بازارهای نوپا مانند ژاپن و آرژانتین برای صندوق خود «تمپلتون گراس»، در دهههای 1950 و 1960 ـ مدتها پیش از آنکه این بحث به امری عادی بدل شود ـ به سرمایهگذاری مشهور تبدیل شد.
اما اولین سرمایهگذاری عمده او در آمریکا صورت پذیرفت.
در سال 1939، تمپلتون با درک این موضوع که جنگ به بحران بزرگ اقتصادی ده ساله، پایان خواهد داد، به میزان 100 دلار از هر یک از سهامی که در بورس اوراق بهادار آمریکا کمتر از یک دلار معامله میشد را خریداری کرد. او در مجموع 104 نوع سهام خرید که آن دسته از سهامی که دچار ورشکستگی شده بودند را نیز شامل میشد.
چهار سال بعد، برخی از شرکتهایی که تمپلتون در آنها سرمایهگذاری کرده بود ورشکست شده بودند. اما بسیاری از آنها نیز رشد کرده بودند که برخی از آنها به میزان 12500 درصد رشد داشتند! در مجموع تمپلتون سرمایهگذاری اولیه خود به میزان 10000 دلار را به 40000 دلار (بیش از یک میلیون دلار امروز) رساند، که معادل افزایش 41.1 درصد در سال بود.
سهام کمطرفدار را دریابید
اگر این روش آشنا به نظر میرسد به این خاطر است که واقعا روشی آشنا است.
این روش بر مبنای اصول بنجامین گراهام قرار داشت. در واقع تمپلتون در دهه 1930 در کلاسی در مورد تحلیل اوراق بهادار شرکت کرد که گراهام آن را تدریس میکرد. دقیقا همچون بافت، تمپلتون نیز شکل منحصر به فردی از سیستم اصلی گراهام را برای خود طراحی کرد.
اولین سرمایهگذاری عمده تمپلتون نمونهای از سرمایهگذاریهایی بود که او در مدت زمان طولانی حرفه سرمایهگذاریاش انجام میدهد:
تنها قیمتهای مناسب را بخرید. سهام محبوب را نادیده بگیرید، همان سهامی که سهامداران اصلی آن حقوقی هستند (و به تبع آن در موقع لازم مورد حمایت قرار میگیرند) و تحلیلگران والاستریت آنها را پیگیری میکنند. خودتان به جستوجو بپردازید تا سهامی را بیابید که افراد کمی به آن علاقمند هستند.
اما تمپلتون نسبت به گراهام و حتی بافت، محدوده وسیعتری را در نظر میگرفت؛ او تمام دنیا را جستوجو میکرد تا شرکتهایی را بیابد که بتوان آنها را با قیمتی بسیار کمتر از ارزش واقعی شان خریداری کرد.
در بازار رو به نزول، خرید کنید. بهترین زمان برای خرید هنگامی است که بازار کساد است و اغلب سرمایهگذاران از جمله حرفهایها از سرمایهگذاری به شدت میترسند.
تمپلتون همچون بافت و گراهام، تنها زمانی سرمایهگذاری میکند که بتواند از حاشیه امنیت زیاد در مورد آن مطمئن باشد. محتملترین زمان برای برخورداری از چنین حاشیه امنیتی، هنگامی است که بازار بسیار ضعیف شده است.
از این لحاظ او شبیه بافت است که در زمان سقوط بازارهای سهام، ولخرجی میکند و در زمانهای دیگر باید ماهها و یا مدت بیشتری صبورانه منتظر باشد تا سرمایهگذاری منطبق با معیارهایش را بیابد. تمپلتون با اتخاذ دیدگاهی جهانی میدانست که تقریبا همیشه میتواند در نقطهای از جهان بازاری رو به سقوط بیابد.
اگر مایل به پیروی از روش او هستید، بر بخش کوچکی از بازار تمرکز کنید و در آن سطح از سرمایهگذاریها، همچون گراهام به خرید سهامی بپردازید که معیارهای شما را تامین کند. برخی از این سرمایهگذاریها ممکن است با زیان همراه شود، اما سودها آنقدر زیاد است که آن زیانها را جبران خواهد کرد.
با یک «جرقه» سرمایهگذاری کنید
تمپلتون همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس به دنبال رویدادی است (از قبیل پیدایش جنگ جهانی دوم که به بحران بزرگ خاتمه داد و از شروع رونقی جدید خبر داد) که سرنوشت سرمایهگذاریهای او را تغییر میدهد.
به ندرت پیش میآید که جرقههای موجود اینچنین واضح باشند. اغلب موفقیتهای تمپلتون از این باور او ناشی میشود که بازارها در درون چرخههایی حرکت میکنند که یک بازار کساد ناگزیر پس از یک بازار رو به ترقی میآید و برعکس. بنابر این، این جرقهها تغییرات غیر قابل اجتنابی در بازار ایراد میکنند.
این موارد، اصول اساسی روش سرمایهگذاری او است که در 53 سال بعد از آن نیز ـ البته با اعمال اصلاحات زیاد ـ از آنها پیروی کرد. به غیر از یک مورد استثناء: تمپلتون برای اولین سرمایهگذاری عمده خود در سال 1939 از ابزاری متفاوت استفاده کرد. او 10000 دلار نداشت، بنابراین کل این مبلغ را وام گرفت!
قدر پول را بدانید، حتی یک دلار!
جان تمپلتون در سال 1912 در شهر کوچکی در تِنِسی به دنیا آمد. خانواده او در رفاه زندگی میکردند، اما چندان ثروتمند نبودند. هنگامی که او سال دوم تحصیل در رشته اقتصاد در دانشگاه ییل را سپری میکرد، «بحران بزرگ» رخ داد و پدرش به او گفت که دیگر توانایی تامین بودجه تحصیل او را ندارد.
به اینترتیب تمپلتون مجبور شد تا در سالهای پایانی تحصیل در دانشگاه، شغلی برای خود بیابد تا خرج تحصیل خود را تامین کند. در نتیجه مجبور شد تا برای خرید هر چیزی ـ از جمله غذا، لباس، وسایل منزل، و خانه ـ همه جا را به دنبال بهترین قیمت بگردد و در نتیجه یاد گرفت که چگونه قدر یک دلار را بداند.
او تصمیم گرفت تا بودجه خود را گسترش دهد، و کاری کرد که هر یک دلار برای او کار دو دلار را انجام دهد.
این کار به روشی در تمام دوران زندگی او بدل شد. و این کار تحصیل او را تحت تاثیر قرار نداد. او با موفقیت فارغالتحصیل شد و حتی بورسیه دولتی دانشگاه آکسفورد را به خود اختصاص داد.
تمپلتون هنگامی که در دانشگاه ییل بود، همچون گراهام میدید که قیمتهای سهام نوسان بسیار زیادی دارد در حالی که ارزش زیر بنایی آن شرکتها بسیار با ثباتتر بود؛ به همین علت به سهام علاقمند شد.
در دانشگاه آکسفورد گرچه حقوق میخواند، اما در حقیقت خود را آماده میکرد تا مشاور سرمایهگذاری شود و به ویژه به مطالعه درباره کشورهای خارجی پرداخت. به اینترتیب موقعیتی به دست آورد تا سفری به کشورهای اروپایی و ژاپن داشته باشد و از 35 کشور مختلف جهان دیدن کند.
به اطراف خود هم نگاه کنید
دیدگاه او ـ گرچه هم اکنون عادی شده است اما در دهه 1930 بسیار بدیع بود ـ این بود که بازارهای سرمایهگذاری جهان با یکدیگر مرتبط هستند.
برای تبدیل شدن به یک سرمایهگذار موفق، تنها درک بازار یک شرکت و رقیبان آن، در قلمرو خودش کافی نیست: شما باید چگونگی تاثیر شرکتها و اقتصاد کشورهای خارجی بر سرنوشت آن شرکت را نیز درک همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس کنید.
هنگامی که تمپلتون به آمریکا بازگشت، به بخش جدید مشاوره سرمایهگذاری مریل لینچ در نیویورک پیوست و در سال 1940 یک شرکت مشاورهای تاسیس کرد.
روزهای ابتدایی به سختی پیش میرفت. در پایان جنگ جهانی دوم او هنوز تعداد کمی مشتری داشت، اما ظاهرا نتایج او عالی بود. صحبت از تواناییهای تمپلتون در همه جا پیچید، سرازیر شدن پول به سوی او آغاز شد و در سال 1954 او اولین صندوق سرمایهگذاری جهانی را بنیان نهاد.
زمانی را هم به تفکر اختصاص دهید
در نهایت شرکت او رشد کرد، تا جایی که 300 میلیون دلار را مدیریت میکرد. تمپلتون خود را تا حدی مشغول کارهای مستمر این تجارت دید که احساس کرد زمان کافی برای فکر کردن ندارد.
مانند شوارتز، او نیز بر این باور بود که برای تبدیل شدن به یک سرمایهگذار موفق، لازم است زمان کافی داشته باشید تا منحصرا به تفکر در مورد روند امور بپردازید.
اما به جای آنکه قسمت بیشتری از مسوولیتهای خود را به دیگران واگذار کند، تمپلتون در سال 1968 تصمیم گرفت تا کاملا به این فعالیت خود خاتمه دهد. او تمام داراییهای خود را به مدیریت پیدمونت فروخت و در سن پنجاه و شش سالگی همه چیز را تنها با صندوق توسعه تمپلتون که پیدمونت آن را نمیخواست، دوباره از ابتدا آغاز کرد.
او آمریکا را ترک کرد و از والاستریت به زندگی بسیار آرامتری در باهاماس نقل مکان کرد. علاوه بر این، پس از آنکه قید شهروند آمریکایی بودن را زد و به یک شهروند انگلیسی تبدیل شد، او میتوانست در آنجا معاف از مالیات زندگی کند.
این نقل مکان مدتها بعد باعث شد تا او در مورد پرداخت مالیات، 100 میلیون دلار سود کند، یعنی همان هنگام که در سال 1992 مجموعه صندوقهای سرمایهگذاری مشترک خود را به گروه فرانکلین فروخت.
از نوامبر 1954، یعنی از هنگامی که او صندوق توسعه تمپلتون را تاسیس کرد تا زمانی که فرانکلین آن را از او خرید، تمپلتون بازده مرکب سالیانه معادل 15.5 درصد به دست آورد. در همین مدت شاخص صنعت داوجونز تنها 8.5 درصد در سال رشد داشت.
رکورد صندوق او در بازارهای راکد، حتی از عملکرد او در کسب درآمد، چشمگیرتر بود. طبق مطالعات صورت گرفته، در مدت 20 سالی که به سال 1987 ختم میشود، صندوق توسعه تمپلتون دائما در میان 20 صندوق برتر از 400 صندوق فعال در بازارهای رو به ترقی بود.
اما عملکرد این صندوق به گونهای بوده است که در بازارهای رو به تنزل در میان 5 صندوق برتر قرار داشته است، که نشان میدهد تمپلتون چگونه تلاش میکرد تا به مهمترین هدف هر سرمایهگذار موفق دست یابد: حفظ سرمایه پیش از آنکه در مورد چگونگی افزایش آن نگران باشید.
استراتژی مارتینگل در خرید سهام
یکی از روشهای خرید پلهای در بازار سهام، استفاده از روش مارتینگل است. سرمایهگذاران زیادی در بازار هستند که خرید سهم به روش مارتینگل را روشی ناکارآمد معرفی میکنند و اعتقاد دارند که ریسک این روش در خرید سهام بسیار بالاست. اما باید گفت که اگر این روش به درستی و صحیح به کار برده شود و معاملهگر برای نقطه ورود به سهم، استراتژی مناسبی داشته باشد؛ این روش، یک روش مناسب به حساب میآید. در روش مارتینگل هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه فاصله میگیرد؛ میتوان با اجرای آن و درست قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید، به راحتی سود کرد و از زیان خارج شد. البته در استفاده از روش مارتینگل سرمایهگذار باید سهمی را برای خرید انتخاب کند که به لحاظ بنیادی و یا تکنیکال در موقعیت مناسبی باشد تا با کاهش قیمت سهام، دائما مجبور به کم کردن قیمت میانگین نباشد، چرا که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم هر بار بر روی خرید قبلی خود چند برابر خرید جدید انجام دهیم. در این صورت با گذشتن چند مرحله از این روش، حجم خرید و از طرفی سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش پیدا میکند.
بهتر است با یک مثال این روش را توضیح دهیم:
در این روش فرد سرمایهگذار، میزان سرمایهای را که برای خرید سهم در نظر گرفته؛ به 15 قسمت نامساوی بر مبنای ضرایب مارتینگل (شامل 1 ، 2 ، ۴ ، ۸) تقسیم کرده و بر اساس این ضرایب در قیمتهای مختلف سهم را خریداری میکند. در این روش، سرمایهگذار با تقسیم حد زیان به ۳ قسمت مساوی و با رسیدن قیمت به محدودههای مورد نظر، اقدام به خرید میکند. به عنوان مثال سرمایهگذاری قصد دارد با رعایت میزان کل سرمایه و درصد یک سهم در سبد سهام، ۳۰ میلیون تومان از سهمی را خریداری کند. در این حالت این سرمایهگذار باید بر اساس ضرایب مارتینگل، سرمایه مورد نظر را به ۱۵ قسمت تقسیم نماید. بر طبق ضرایب مارتینگل مقدار سرمایه مورد نیاز برای هر بار خرید به ترتیب ۲ میلیون، ۴ میلیون، 8 میلیون و ۱۶ میلیون تومان است. فرض کنیم که اولین محدوده قیمتی مناسب برای خرید سهم ۱۵۰ تومان باشد و سرمایهگذار باید با هر بار کاهش ٪۵ در قیمت سهم، پله بعدی را خریداری کند.
در مرحله اول سرمایهگذار با ۲ میلیون تومان، سهم را در قیمت ۱۵۰ تومان و به تعداد 13333 سهم خریداری و سپس با کاهش ۵ درصدی قیمت سهم، پله بعدی را به مبلغ ۴ میلیون تومان و در قیمت ۱۴۲ تومان (28070 سهم) خریداری میکند. با کاهش مجدد قیمت معادل ٪۵ ، پله بعدی خرید را به مبلغ ۸ میلیون تومان و در قیمت ۱۳۵ تومان (59095 سهم) انجام داده و در مرحله بعدی و با کاهش ۱۵ درصدی قیمت سهم نسبت به قیمت اولیه، پله آخر را به مبلغ ۱۶ میلیون تومان و در قیمت ۱۲۸ تومان (124411 سهم) خریداری میکند. در این شرایط با خرید سهم در قیمتهای مختلف، میانگین قیمت خريد به ۱۳۳ تومان کاهش پیدا کرده است. حال با فرض تحلیل درست در سهم، با افزایش ٪5 در قیمت سهم، سرمایهگذار در این معامله سربهسر شده (در این مرحله سرمایهگذار نه دارای سود است و نه زیان) و با افزایش قیمت بعد از این مرحله، وارد سود میشود. در این روش سرمایهگذار با در نظر گرفتن همه جوانب به راحتی میتواند یک معامله زیانده را به سرعت به سود تبدیل کند.
گاهی اوقات شاهدیم که سرمایهگذار در فروش سهام نیز از روش پلهای استفاده میکند ولی صرفاً بر اساس روش مارتینگل نبوده و هر سرمایهگذاری ممکن است از روشی استفاده کند. برای فروش سهم هم بهتر است در مقاومتها به صورت پلهای اقدام کنیم و حجمهای بالای فروش را برای مقاومتهای اصلی که از لحاظ روانی و رفتاری هم مهم به شمار میآیند، در نظر بگیریم. یک نکته مهم در استفاده از روش مارتینگل، بررسی وضعیت بنیادی و تکنیکال سهم است؛ در صورتی که سهم به لحاظ تحلیلی وضعیت مناسبی داشته، ولی بنا به شرایطی دچار افت قیمتی شود، بهتر است از این روش استفاده کنیم. (کاهش قیمت در هر مرحله 5 % در نظر گرفته شده است ولی سرمایهگذار میتواند برای کاهش ریسک این نسبت را 10 % در نظر گیرد). البته روش خرید پلهای به دیدگاه و استراتژی معاملاتی هر سرمایهگذار در بازار بستگی دارد و شاید درصد کمی از فعالان بازار از این روش برای خرید سهم استفاده کنند.
در کل میتوان گفت که فعالان بازار سرمایه از روش خاصی برای تعیین حجم معاملات خود استفاده نمیکنند و به همین دلیل عمدتاً تابع شرایط هیجانی بازار هستند يعنی در هنگام افزایش قیمت، با خیال پی بردن بازار به اهمیت سهم و یا در زمان کاهش قیمت با تصور پایان اصلاح قیمتی سهم و یا کاهش میانگین قیمت خرید، اقدام به خرید سهم میکنند که ممکن است خریدهای ناموفقی باشد. در کل سرمایهگذار باید در هنگام خرید سهام از یک رویه ثابت و تایید شده استفاده کند تا بیدلیل اسير هیجانات بازار نشود.
نمونهای دیگر از روش مارتینگل در خرید سهام با سرمایه 15 میلیون تومان:
همانطور که در تصویر نمایان است در روش مارتینگل علی رغم خرید در قیمت 2000 ریال و کاهش 20 درصدی قیمت سهم، بهای تمام شده خرید ما 1.779 ریال است که با یک روز مثبت میتوان با سود از سهم خارج شد.
همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس
روانشناسی بازار بورس
- توسط nikvest
- ۱۲/۲۰/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
مطلبی که پیش روی شماست، یکی از ارکان اساسی و حیاتی برای موفقیت شما در بازار بورس است. اینکه شما یک تحلیلگر حرفهای باشید، لزوما به معنای این نیست که میتوانید سود کنید. در هر بازاری سه رکن مهم برای موفقیت وجود دارد: تحلیل مدیریت سرمایه مدیریت هیجانات این سه مورد در کنار روانشناسی بازار […]
روش مارتینگل چیست؟ | کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن
- توسط سارا موسوی
- ۰۷/۱۲/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
روش مارتینگل چیست و چطور می توان از آن استفاده کرد؟ روش مارتینگل چیست ؟ آیا دوست دارید روش معامله ای که 100% سود دهی دارد را یاد بگیرید؟ جالب است بدانید که چنین روشی واقعا وجود دارد و قدمت آن به قرن هجدهم میلادی می همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس رسد. این روش استراتژی مارتینگل نام دارد و بر […]
همه چیز درباره رکود مالی سال 2008
- توسط مهسا بقایی
- ۰۲/۰۱/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
جهان همواره در مقاطع گوناگون، با بحران های مالی متعددی مواجه بوده که از میان آنها، رکود مالی سال 2008 به عنوان بدترین بحران پس از سال 1930، محسوب می شود. در واقع اکثر موسسات مالی دنیا، در معرض فروپاشی قرار گرفتند که این واقعه در نتیجه برخی سیاست ها در زمینه های مختلف اعم […]
تاثیر نرخ بهره بر بازار سهام چگونه است؟
- توسط ماریه خسروی
- ۰۱/۲۲/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
در این مطلب قصد داریم تا چگونگی تاثیر نرخ بهره بر بازار سهام را بررسی کنیم. جامعه های سرمایه گذاری و رسانه های مالی وسواس بیشتری روی نرخ بهره دارند. نرخ بهره همان هزینه ای است که شخص برای استفاده از پول شخص دیگری می پردازد. وقتی کمیته فدرال یا همان بانک مرکزی آمریکا […]
تفکر وارن بافت درمورد تاثیرات ویروس کرونا
- توسط سارا موسوی
- ۰۱/۲۰/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
در مصاحبه ای که وارن بافت،یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاران آمریکایی و مالک شرکت برکشایر هاتاوی، اخیرا و در اسفند ماه سال 1398 با شبکه خبری CNBC داشتن، اینطور بیان میکنن که شما قطعا نمیتونید بازار رو با خوندن روزنامه روزانه پیش بینی کنید و این یک حقیقت هست و همینطور نمیتونید بازار […]
عوارض کرونا بر نرخ بهره بانک مرکزی آمریکا
- توسط ماریه خسروی
- ۰۱/۱۷/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
سیاست های بانک مرکزی آمریکا عوارض کرونا بر نرخ بهره بانک مرکزی آمریکا نیز اثر گذاشت. بانک مرکزی آمریکا روز سه شنبه در تلاش برای محافظت از بزرگترین اقتصاد جهان در برابر عوارض کرونا، نرخ بهره همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس بانک مرکزی را کاهش داد، اما این اقدام اضطراری نتوانست بازار های مالی ایالات متحده را در مقابل ویروس […]
تاثیر کرونا در بازار بورس جهانی
- توسط سمن پارسا
- ۱۲/۱۷/۱۳۹۸
- کمتر از یک دقیقه
تاثیر کرونا بر بازار های مالی جهانی با شیوع ویروس کرونا در جهان بازارهای مالی با رکود بی سابقه ای مواجه شدند. تاثیر کرونا روی بازار جهانی رکودی به وجود آورد که رکورد بحران مالی سال ۲۰۰۸ را هم شکست. هنوز امکان تخمین میزان خساراتی که این بحران به اقتصاد جهانی وارد کرده است ممکن […]
معامله گران بر حسب تایم فریم
- توسط سارا موسوی
- ۱۱/۰۳/۱۳۹۸
- کمتر از یک دقیقه
جالب است بدانید که می توان معامله گران بازار های مالی را بر حسب تایم فریم انتخابی شان دسته بندی کرد. شاید یکی از مهم ترین فاکتور ها و مواردی که باید پیش از هرچیز دیگر در نظر داشت، انتخاب تایم فریم یا همان زمانبندی نمودار باشد. چرا که این انتخاب می تواند یکی […]
چگونه با میانگین کم کردن ضرر خود را در بورس کاهش دهیم؟
در بازارهای سرمایه و مالی سود و ضرر دوروی یک سکه هستند و در کنار سودآوری خوب احتمالی در این بازارها، گاهی اوقات نیز ممکن است که معاملات با زیان همراه شوند. به همین دلیل حضور در بازارهای مالی و سرمایهگذاری نیازمند داشتن تدابیری برای هر دو سناریوی محتمل میباشد. یکی از این راهکارها برای به حداقل رساندن زیان در بازارهای قرمز و نزولی میانگین کم کردن است. میانگین کم کردن در بورس یک استراتژی خرید است که در صورت ریزش قیمت و فعال شدن حد ضرر سهم مورداستفاده قرار میگیرد.
میانگین کم کردن یا خرید پله ای؟
میانگین کم کردن که گاهی همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس اوقات با خرید پله ای اشتباه گرفته میشود، مخالفان و موافقان زیادی در بین معامله گران بازار بورس و سرمایه دارد. با این اوصاف اگر در سهمی وارد شدیم و سهم وارد ضرر شد، همچنین فرصت خروج از سهم اتفاق نیفتاد، یکی از راههای کم کردن و جبران ضرر به وجود آمده کم کردن میانگین است.
برای خریدوفروش در بورس استراتژی معاملاتی داشته باشید.
برای موفقیت در بورس و کاهش ریسک سرمایهگذاری بایستی استراتژی معاملاتی داشته و با تکیهبر اخبار، نظرات دیگران، مراجعه به سایتها، صفحات اینستاگرامی، گروههای تلگرامی و هیجانات معاملهگری انجام نداد. تنوعبخشی به سبد سهام، استفاده از حد ضرر، مشخص نمودن قیمت خروج در بازدهی مثبت، قرار دادن بخشی از سرمایه در صندوق های سرمایه گذاری و قرار نگرفتن تحت تأثیر هیجانات و … نکاتی است که همواره به سرمایهگذاران توصیه میگردد.
بهترین زمان برای ورود به سهم!؟
یکی از موضوعات مهمی که میبایست مدنظر سرمایه گذاران قرار گیرد، زمان درست ورود به سهم است. هر سرمایه همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس گذار بایستی قبل از خرید روند قیمتی سهم، عملکرد مالی و وضعیت بنیادی شرکت را بررسی و انتظار خود را از سهم ترسیم نمایند؛ و با توجه به پارامترهای نامبرده زمان صحیح ورود به سهم را مشخص نمایند. با توجه به این موضوع که خرید سهم از فروش آن آسانتر به نظر میرسد برخی از معاملهگران در صورت رشد قیمت سهم، به طمع به دست آوردن سود بیشتر با سهم همراه خواهد ماند تا اینکه حتی درنهایت بازیان از سهم خارج گردند. همچنین در روندهای نزولی نیز به امید کسب سود و خارج شدن از ضرر، همچنان با سهم همراهی کرده و هرروز به زیان سهم خود چشم خواهند دوخت. در این شرایط بهترین راه خروج از ضرر در پایینترین حد خود و به دست آوردن حداکثر بازدهی در صعود قیمتها، داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب است.
قیمت و زمان مناسب برای کم کردن میانگین
زمانی که سهمی خریداری میگردد و قیمت سهم به زیر قیمت سربهسر کاهش مییابد، میتوان با روش میانگین کم کردن اقدامی انجام داد که سهم قبل از رسیدن به قیمت خرید اولیه خود به بازدهی مثبت برسد و نیازی به صبر کردن برای بازگشت قیمت به محل خرید اولیه نداشته باشد و مدتزمان زیادی صرف به دست آوردن بازده مورد انتظار اولیه نگردد. در صورت خرید سهمی که ازنظر بنیادی عالی به نظر میرسد ولی به دلایل مختلفی وارد فاز اصلاحی شده است، میتوان با خرید مجدد در انتهای مرحله اصلاح، میانگین قیمت خرید سهم را کم کرده و با شروع رشد قیمت سهم و آغاز روند صعودی بازدهی مثبت زودتر از موعد شروع گردد. این عمل را در بورس با عنوان ” میانگین کم کردن ” میشناسیم.
تفاوت میانگین کم کردن و خرید پله ای
میانگین کم کردن تا حدودی شبیه خرید پله ای است، با این تفاوت که در میانگین کم کردن در زمان افت قیمت سهام اقدام به خرید مجدد اتفاق میافتد. درواقع میانگین کم کردن همان خرید پلهای در زمان افت قیمت و کاهش بازدهی سهم است که برای افت و ریزشهای کوتاهمدت در نظر گرفته میشود و ازآنجاکه سهم دارای بنیاد خوبی است این انتظار وجود دارد که در بلندمدت روند سهم صعودی گردد؛ اما بایستی این واقعیت را نیز مدنظر قرارداد که در این روش هم میتواند به کاهش ضرر منتهی گردد و زمان صرف شده برای به دست آوردن سود را کوتاه نماید و هم اینکه ممکن است باعث گردد، ضرر سهامدار بیشازپیش افزایش یابد.
برای میانگین کم کردن چه نکاتی بایستی مد نظر قرار گیرد؟
قبل از شروع کردن به کم کردن میانگین ابتدا بایستی مشخص کرد که میانگین کم در این سهم خوب است یا خیر و سپس در زمان مناسب شروع به کم کردن میانگین نمود. در صورت مطمئن بودن از بنیاد سهم بر اساس تحلیل بنیادی مجاز به کم کردن میانگین میباشید؛ چراکه در مورد این سهام گاهی اتفاق میافتد که در یک بازه زمانی کوتاهمدت قیمت به حداقلها نزول پیداکرده و پسازآن به سمت قیمت ذاتی خود شروع به صعود مینماید.
این نقاط بهترین زمان برای خرید مجدد و شکار سهم است؛ بنابراین در صورت خرید سهم های بنیادی با خیال راحتتری میتوان میانگین کم کرد و این در حالی است که در خرید سهم های باارزش ذاتی نهچندان مناسب، درصورتیکه قیمت سهم با افت زیاد مواجه گردد و پس از کم کردن آخرین مرحله میانگین و کاهش مجدد قیمت سهم، نهتنها ضرری جبران نخواهد گردید بلکه به میزان ضرر شما نیز اضافه خواهد گردید.
درچه قیمتی می توان میانگین کم کرد؟
- ابتدا بایستی ارزش ذاتی سهم را بدانید و موقعیت آن را نسبت به قیمت کنونی (قیمت بازار و معاملاتی) موردبررسی قرار دهید.
- دانستن حمایت معتبر سهم نیز نکته مهمی است.
- اینکه در بازه زمانی اخیر آیا سهم موردتوجه بازار قرارگرفته است یا خیر را نیز حتماً مدنظر داشته باشید.
- با توجه به چارت کف بنیادی سهم را مشخص نمایید.
فرصتهای میانگین کم کردن
مزیت این روش در این است که در صورت کاهش قیمت سهم از ضرر زمانی سهم جلوگیری به عمل میآید. در حقیقت زمان افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه و فاصله گرفتن از آن میتوان با اجرای این روش قبل از رسیدن قیمت به قیمت اولیه خرید، از زیان خارج شویم. چراکه در زمانهایی که قیمت سهم پس از کاهش بهراحتی به قیمتهای قبلی برنگردد ممکن است ازنظر زمانی توجیهی نداشته باشد و ناچار گردیم با ضرر از سهم خارج شویم. از طرفی در زمان رشد سهم پس از کم کردن میانگین، چون حجم خرید از گذشته بیشتر شده است، به همین نسبت سود بیشتری هم نصیب سهامدار میگردد.
تهدیدات میانگین کم کردن
حتماً انواع روشهای میانگین کم کردن از قبیل روش مارتینگل خالی از ایراد و اشکال نیز نیستند. تا جایی که این نقاط ضعف دیدگاه بسیاری از سرمایه گذاران را نسبت به استفاده از این روش تغییر داده است. این روش بهوسیله معامله گران بزرگ دنیا استفادهشده که هرکدام با توجه به سیستمهای معاملاتی و استراتژیهایشان آن را شخصیسازی همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس کردهاند. نکته قابلتأمل این است که هرگاه قیمت سهم افت میکند ناچار به خرید مجدد و کم کردن میانگین قیمت سهم میباشیم و این در حالی است که سرمایه ما دچار محدودیت است و نمیتوان تا ابد بر روی خریدهای قبلی خرید جدید انجام داده و پیوسته به حجم سهام قبلی اضافه کرد.
مثال: بهعنوانمثال اگر در خرید مرحله با مبلغ ۱۰ میلیون تومان وارد سهم شویم در مرحله هشتم خرید بایستی ۱ میلیارد و ۲۸۰ میلیون تومان خرید انجام دهیم و این در حالی است که در ۷ مرحله قبلی ۱ میلیارد و ۲۷۰ میلیون تومان خرید صورت گرفته است. اینگونه مبلغ موردنیاز برای خرید بهصورت تصاعدی بیشتر خواهد شد.
بررسی اشتباهات
بهعنوان یک سرمایه گذار یا معامله گر باید بپذیریم که ممکن است اشتباه کنیم. برای همگان این موضوع روشن است که تمامی معامله گران بزرگ دنیا نیز اشتباهاتی داشتهاند، اما تفاوت آنها با افراد مبتدی حاضر در بازار سرمایه در پذیرفتن و عملکرد پس از اشتباه است. مبتدیها وقتی ضرر میکنند بهجای گرفتن تصمیمات معقول و منطقی سعی در اثبات درست بودن نظر خود به بازار دارند و اسرار میورزند، بازار دچار حرکت اشتباه است و تحلیلهای آنان درست میباشد. با این مدل از توهمات معاملهگران مبتدی و نا آگاه تمام سرمایه خود را از دست خواهند داد و نهایتاً سران کشور، بازار، ابروباد و مه و خورشید و … را در ضررهایشان مقصر میشناسند.
پذیرش واقعیت های سرمایه گذاری
اینکه گاهی اوقات دست به خرید عجولانه سهام زدهایم یا اینکه بعضیاوقات جهت بازار باعث گرفتن سودهای خوب در بعضی سهمها شده واقعیتی است که بهترین کار پذیرش آن است؛ و بدترین کاری که میتوان انجام داد این است که از روی غرور و تعصب اشتباهات خود را نپذیرفته و همچنان پولهای جدید به سرمایه گذاری شکستخورده خود تزریق نمایید.
حرف آخر
هنگام کاهش زیاد و چشمگیر در ارزش سهام خود حتماً دلایل آن را کاوش نمایید. آیا این شرکت برای سهامداری و ادامه دادن در آینده خوب است؟ درصورتیکه جواب مناسبی نیافتید بیش از این سرمایه خود را در معرض خطر قرار ندهید و اندوختههای خود را به سمت شرکتی ببرید که چشمانداز بهتری در آینده برای آن میتوان ترسیم نمود.
چگونه ضرر خود را در بورس کم کنیم؟ / میانگین کم کردن به چه معناست؟
در هر بازاری سود و ضرر دو روی یک سکه هستند، نکته مهم این است که چگونه در هنگام روند نزولی بازار، زیان خود را به حداقل برسانیم.
به گزارش تجارتنیوز، همانند هر بازار دیگری، بازار سهام در کنار سودآوری خوبی که ممکن است داشته باشد، گاهی اوقات با زیان نیز همراه خواهد بود. از آنجا که سود و زیان در هر بازاری دو روی یک سکه هستند بنابراین باید با تدابیری در روزهای قرمز بازار میزان زیانآوری را به حداقل ممکن رساند.
افت چند روز اخیر بازار سهام موجب شده تا بسیاری از معاملهگران تازهوارد نسبت به از دست دادن سرمایه خود نگران شده و به دنبال کاهش زیاندهی خود هستند. موضوعی که آنها شاید به آن توجهی ندارند این است که اصولا بازار سهام یک بازار برای سرمایهگذاری میان مدت یا بلندمدت است و اگر چه در بسیاری از مواقع در کوتاهمدت هم سود خوبی به سهامداران داده است اما به هر حال باید با استراتژی مناسب و به دید بلندمدت خریدهای خود را انجام دهند.
چگونه ضرر خود در بورس را کاهش دهیم؟
استراتژی معاملاتی داشته باشیم
برای اینکه بتوان در بورس موفق بود و ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد باید استراتژی معاملاتی داشت و تحت هیجان و تنها با تکیه بر نظرات دیگران خرید و فروش انجام نداد. استراتژیهای هر فردی به میزان ریسکپذیری او بستگی دارد. متنوع کردن سبد سهام و تشکیل پورتفوی، قرار دادن حد ضرر و فروش در بازدهی موردنظر و تحت تاثیر رفتارهای هیجانی قرار نگرفتن، اختصاص دادن بخشی از سرمایهگذاری به صندوقهای سرمایهگذاری و … بخشی از نکاتی است که باید در سرمایهگذاری در بورس آنها را رعایت کرد.
تشخیص زمان ورود و خروج
یکی از موضوعاتی که باید در معاملات بورس در نظر داشت، زمان صحیح ورود به یک سهم است، پیش از خرید هر سهم باید با مطالعه روندها یا عملکرد مالی و بنیادی سهم انتظار خود را از یک سهم مشخص کرد و با توجه به آن زمان صحیح ورود را تعیین کرد. معمولا خرید سهم آسانتر از فروش آن است چرا که بعد از خرید اگر روند صعودی باشد، معاملهگر نسبت به آینده سهم طمع کرده و به دنبال سودآوری میماند و همین موضوع موجب میشود که نه تنها سود مدنظر خود را نبرد بلکه حتی در نهایت به زیاندهی نیز برسد. در روندهای نزولی نیز سهامدار به دنبال بازگشت سهم و سودآوری است کما اینکه سهم روز به روز از ارزشش کمتر میشود و به ضرر سهامدار افزوده میگردد.
اما داشتن استراتژی خرید و فروش و داشتن سود و حدضرر موجب خواهد شد که بدون توجه به روند بازار معاملهگر پس از گرفتن سودمدنظر از سهم خارج شود. باید این نکته را پذیرفت که قرار نیست تمام سودهای بازار برای ما باشد و البته نسبت به هیچ سهمی تعصب نداشت.
کم کردن میانگین
یکی از راههایی که میتوان از میزان ضرر کاست، روشی است که اصطلاحا کم کردن میانگین گفته میشود. اگر شما سهمی را با مطالعه خریداری کردید ولی به دلیل اصلاح در روند نزولی قرار دارد میتوانید با خرید در قیمتهای پایینتر میتوانید میانگین خرید سهم خود را کم کنید تا با آغاز روند صعودی زودتر به سود برسید.
به عنوان مثال فرض کنید پس از تحلیل تکنیکال و بنیاد سهم، شما 1000 سهم را با قیمت 2000 تومان خریداری کردید ولی معتقدید ارزش این سهم و هدف قیمتی آن 3000 تومان است. پس از گذشت چند مدت قیمت سهم به 1500 تومان کاهش پیدا میکند. شما حالا 25 درصد در ضرر هستید با خرید 2000 سهم دیگر در قیمت 1500 تومان حالا میانگین خرید شما 1666.7 تومان خواهد شد و میزان ضرر شما به 10 درصد کاهش پیدا میکند یعنی اگر قیمت سهم به 1667 تومان برسد شما به سودآوری خواهید رسید. این روش کم کردن میانگین به روش مارتینگل معروف است که بر اساس آن شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد ۲) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.