مبانی تحلیل فنی

ارتباط بین الیوت وفیبوناچی

جزئیات خبر

امواج الیوت یکی از استراتژی‌های پرطرفدار و پرکاربرد در بین تکنیکالیست ها است. امواج الیوت مانند تمام استراتژی‌های معاملاتی دیگر، شامل قواعد و قوانین مخصوص به خود است.

در این مقاله به بررسی امواج الیوت ، یکی از استراتژی های علم تحلیل تکنیکال پرداخته است. شایان‌ذکر است برخی باورهای غلط دراین‌باره وجود دارد که جلوتر به آن‌ها می‌پردازیم.

در ابتدا به پیشینه نظریه امواج الیوت می‌پردازیم:

در نیمه نخست قرن بیستم الیوت نظریه امواج الیوت را به فعالان بازار سرمایه اعم از بورس و فرابورس و کلیه بازار های مالی معرفی کرد. وی با بررسی دقیق تغییرات بازار های مالی به این مهم دست پیدا کرد که این تغییرات برخلاف آنچه اکثر مردم فکر می‌کنند از نظم و ترتیب خاصی برخوردار است.

الیوت با توجه به این تحقیقات به مکانیزمی دست پیدا کرد که با کمک آن می‌توانست، حرکات قیمت سهم در آینده را پیش بینی کند. که این مکانیزم بر اساس الگو های تکرار شونده در بازار صورت پذیرفت.

الیوت به این موضوع باور داشت که در هر زمینه‌ای که مردم در آن فعالیت و مشارکت زیادی داشته باشند، مانند بازار سهام یا همان بازار بورس ، حرکت‌ها بر اساس قاعده‌ای طبیعی که آن را نظریه امواج الیوت (برگرفته از حرکت امواج دریا) می‌نامد، انجام می‌شود. البته کاملاً مشخص است بزرگ‌ترین نمود این‌چنین بالا و پایین شدنی، بازار سرمایه است.

اصول اولیه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال :

در نظریه امواج الیوت ۳ جنبه مهم الگو، نسبت و زمان وجود دارد. الگو مهم‌ترین جزء در نظریه امواج الیوت است، که اشاره به الگوهای موج دارد. کاربرد تحلیل نسبت‌ها از اندازه‌گیری ارتباط بین موج‌های مختلف برای تعیین کردن نقاط تصحیح و قیمت‌های ارتباط بین الیوت وفیبوناچی هدف است. در ارتباط با موضوع روابط زمان که برای تائید کردن الگوهای موجی و نسبت‌ها به کار می‌رود باید گفت که ازنظر برخی تحلیل گران بازار های بورس و فرابورس نظریه الیوت زمان، از اهمیت و اعتبار کمی برای پیش‌بینی آتی بازار سرمایه گذاری برخوردار است.

نکته مهمی که قابل‌توجه هست این است که نظریه امواج الیوت عموماً برای میانگین‌های بزرگ بازار سرمایه به کار می‌رود. با توجه به این نکته می‌توان به این موضوع پی برد که برای روندهای کلی بازار مانند بازار ارز و طلا بیشتر کاربرد دارد.

امواج الیوت در بازار بورس ، برای شاخص کلی بازار و یا شاخص های گروه‌های خاص تحلیل دقیق‌تری است تا برای بررسی و موج شماری تک سهم‌های بازار.

ابتدایی‌ترین اصول نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال این است که بازار سرمایه ، بر اساس یک ریتم تکرارشونده شامل پنج موج افزایشی حرکت می‌کنند که در ادامه با سه موج کاهشی اصلاح می‌شود.

در عکس زیر یک نمونه از سیکل کامل امواج الیوت را می‌بینید

امواج الیوت به زبان ساده

مفهوم امواج اصلی و امواج اصلاحی در نظریه امواج الیوت

شکل بالا را در نظر بگیرید در ابتدا با توجه به مبانی ابتدایی علم تحلیل تکنیکال متوجه می‌شویم که روند بازار صعودی است، مشخصه روند صعودی این هست که وقتی کفی بالاتر از کف قبلی و سقفی بالاتر سقف قبلی شکل گیرد؛ گوییم روند بازار صعودی است و برای روند نزولی دقیقاً برعکس این تعریف را داریم یعنی سقفی پایین‌تر از سقف قبلی و کفی پایین‌تر از کف قبلی باشد.

برای آشنایی بیشتر با مبانی علم تحلیل تکنیکال پیشنهاد می‌کنم مقاله ” تحلیل تکنیکال چیست؟ ” را مطالعه نمایید.

حال در نمودار بالا اگر قیمت بخواهد از پایین‌ترین نقطه یعنی ابتدای موج ۱ به بالاترین نقطه یعنی انتهای موج ۵ برسد، این اتفاق به‌صورت سیکل موجود در شکل است. به امواجی که هم‌جهت با روند هستند امواج اصلی می‌گوییم و به امواجی که برخلاف روند هستند امواج اصلاحی می‌گوییم.

با توجه به تعریف فوق موج‌های ۱ و ۳ و ۵ امواج اصلی و موج‌های ۲ و ۴ نیز موج‌های اصلاحی نامیده می‌شوند. سیکل کامل امواج حالت‌های مختلف دارد ولی رایج‌ترین آن‌ها سیکل‌هایی با پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی هستند که موج‌های افزایشی را با ۱ تا ۵ و موج‌های کاهشی را با a ،b و c نام گذاری می‌کنند.

حال اگر بخواهیم در موج‌های کاهشی امواج اصلی و اصلاحی را شناسایی کنیم (چون در اینجا روند ما نزولی هست) موج‌های a و c که هم‌جهت با روند هستند موج‌های اصلی و موج b که برخلاف روند است را موج اصلاحی می‌نامند. منظور از امواج اصلاحی همان‌طور که از اسمشان پیداست امواجی هستند که موج قبلی خود را اصلاح می‌کنند.

باوجود شکل ثابت امواج، درجات مختلفی از اهمیت آن‌ها وجود دارد. روندها درجات مختلفی دارند. به همین منظور الیوت روند را به ۹ درجه مختلف با توجه به اهمیت و یا بزرگی طبقه‌بندی کرده است که در این طبقه‌بندی از دوره‌های بسیار بزرگ ۲۰۰ ساله تا دوره‌های چندساعتی را شامل می‌شود. این نکته را در نظر داشته باشید که هشت موج مقدماتی به این‌که در کدام درجه از روند قرار دارند ارتباطی ندارد.

هر موج به موج‌هایی با درجات کوچک‌تر تقسیم می‌شود که آن‌ها هم می‌توانند به موج‌هایی با درجات کوچک‌تر تقسیم شوند با توجه به این نکته درمی‌یابیم که هر موج قسمتی از موج بزرگ‌تر با درجه بیشتر است در شکل زیر به‌خوبی این ارتباط را می‌توانید مشاهده کنید.

آموزش امواج الیوت

بزرگ‌ترین موج‌ها یعنی موج‌های ۱ و ۲ به هشت موج کوچک‌تر تقسیم‌شده و هرکدام از آن‌ها نیز به موج‌های کوچک‌تر تقسیم‌شده و تعداد آن‌ها به ۳۴ موج کوچک می‌رسد. موج‌های ۱ و ۲ موج ابتدایی از پنج موج پیش‌رونده اولیه هستند. موج سه مربوط به موج درجه بزرگ‌تر بعدی در حال شروع است. ۳۴ موج در شکل فوق نشان داده‌شده را اگر مجددا ریزموج‌های آن‌ها را رسم کنیم به ۱۴۴ موج با درجه کوچک‌تر می‌رسیم.

نکته قابل‌توجه در شماره‌های موج این است که انتخاب شماره‌های ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ که به آن‌ها اشاره شد برحسب اتفاق نبوده و این اعداد قسمتی از اعداد فیبوناچی متوالی هستند که قاعده آن به این صورت است که ارتباط بین الیوت وفیبوناچی جمع دو عدد متوالی عدد بعدی می‌شود و این دنباله پایه و اساس ریاضیات نظریه امواج الیوت را تشکیل می‌دهند.

حالت‌های مختلف سیکل:

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تحلیلگران بازارهای بورس و فرابورس و یا کلیه بازار های مالی و سرمایه گذاری این است که تشخیص دهند سیکلی که در حال شکل‌گیری است به چه صورتی پیش خواهد رفت.

سیکل‌ها با توجه به روندی که در آن در حال شکل‌گیری هستند حالت‌های مختلفی دارند به‌طور مثال برای روندهای صعودی سیکل‌ها هم به‌صورت ۵ موج افزایشی و ۳ موج کاهشی و هم به‌صورت ۳ موج افزایشی و سپس ۵ موج کاهشی شکل می‌گیرند. همین‌طور ممکن است در روند نزولی هم به‌صورت ۵ موج کاهشی و اصلاح آن با ۳ موج افزایشی و یا ۳ موج کاهشی و سپس با ۵ موج افزایشی اصلاح شوند.

گا‌ها در موج شماری اتفاقی می‌افتد که موج‌ها ترکیبی می‌شوند یعنی قبل از تمام شدن یک سیکل، سیکل بعدی در درون و از اواسط سیکل قبلی شروع می‌شود. به علت ریزه‌کاری‌های زیادی که در این نوع موج شماری وجود دارد بعضی از تحلیل‌گران با مشکل مواجه می‌شوند. شکل زیر یکی از این حالت‌های خاص را نمایش می‌دهد.

امواج الیوت

موج‌های اصلاحی:

همان‌طور که گفته شد امواج اصلاحی ، امواجی هستند که برخلاف روند آتی ارتباط بین الیوت وفیبوناچی بازار، موج‌های قبلی خود را اصلاح می‌کنند. حال شایان‌ذکر است که امواج اصلاحی حالت‌های مختلفی دارند که شناسایی نوع آن‌ها کمک بزرگی در موج شماری درست به فرد تحلیلگر می‌کند.

یکی از حالت‌های خاص برای امواج اصلاحی زیگزاگ‌ها هستند یعنی اصلاح ها به‌صورت ۳ ریزموج شکل می‌گیرند و الگوی سه موج تصحیح گر هستند که برخلاف روند بزرگ‌تر حرکت می‌کنند و هرکدام به ترتیب به ۵-۳-۵ موج شکسته می‌شوند.

نوع بعدی از امواج اصلاحی پهنه‌ها هستند که تفاوت عمده آن‌ها با زیگزاگ‌ها این است که پهنه‌ها از الگوی ۵-۳-۳ پیروی می‌کنند. پهنه‌ها بیشتر علامت تقویت بازار افزایشی هستند و بیشتر الگوی تحکیمی به شمار می‌آیند تا الگوی تصحیحی.

و درنهایت نوع آخر موج های اصلاحی مثلث‌ها هستند که در چهارمین موج و قبل از آخرین حرکتی که در سمت روند بزرگ انجام می‌شود رخ می‌دهند. می‌توان گفت در روند صعودی این مثلث‌ها هم صعودی و هم نزولی هستند. نوع صعودی آن‌ها زمانی رخ می‌دهد که ادامه روند صعودی را مشخص می‌کنند و نوع کاهشی آن بیانگر این است که بعد از یک صعود شدید قیمت‌ها کمی افت می‌کنند.

امواج الیوت در تحلیل تکنیکال

یکی از مشکلات دیگر تحلیلگران بازارهای مالی و سرمایه گذاری مانند بازار بورس و فرابورس تهران این هست که مطمئن باشند موج شماری را از نقطه مناسب و درستی شروع کرده‌اند. برای اطمینان از این موضوع باید موج شماری را از پایین‌ترین قیمت چند ماه اخیر شروع کرده باشند.

برای سهولت در پیدا کردن این نقطه می‌توان از تایم فریم‌های بزرگ‌تر مانند هفتگی استفاده کرد.

فیبوناچی و نسبت طلایی

فیبوناچی و نسبت طلایی

نسبت منحصربه‌فردی وجود دارد که می‌توان از آن برای توصیف همه‌ی ابعاد، از کوچک‌ترین بلوک‌های سازنده طبیعت، مانند اتم‌ها، تا پیشرفته‌ترین الگوهای جهان، مانند اجرام آسمانی غیرقابل تصور، استفاده کرد. طبیعت برای حفظ تعادل به این نسبت ذاتی متکی است، اما به نظر می رسد بازارهای مالی نیز با این «نسبت طلایی» مطابقت دارند. در ادامه، به برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال نگاهی می اندازیم که برای استفاده از این الگو، توسعه یافته اند.

نکات مهم

  • نسبت طلایی، الگوهای قابل پیش بینی را در هر چیزی از اتم ها گرفته تا ستاره های بزرگ در آسمان توصیف می کند.
  • این نسبت از دنباله فیبوناچی گرفته شده است که به نام بنیانگذار ایتالیایی آن، لئوناردو فیبوناچی نامگذاری شده است.
  • طبیعت از این نسبت برای حفظ تعادل استفاده می کند و به نظر می رسد بازارهای مالی نیز از این نسبت استفاده می کنند.
  • دنباله فیبوناچی را می توان با استفاده از چهار تکنیک اصلی برای تامین مالی اعمال کرد: اصلاحات، قوس ها، فن ها و مناطق زمانی.

ریاضیات

ریاضیدانان، دانشمندان و طبیعت شناسان قرن هاست که نسبت طلایی (golden ratio) را می شناسند. این نسبت از دنباله فیبوناچی، به نام بنیانگذار ایتالیایی آن لئوناردو فیبوناچی، مشتق شده است . در دنباله، هر عدد به سادگی مجموع دو عدد قبلی (1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، و غیره) است.

اما این توالی چندان مهم نیست. بلکه بخش اساسی ضریب عدد مجاور است که نسبت شگفت انگیزی دارد، تقریباً 1.618 یا معکوس آن 0.618. این نسبت با نام های زیادی شناخته می شود: نسبت طلایی، میانگین طلایی، PHI، و نسبت الهی و غیره. چرا این عدد اینقدر مهم است؟ تقریباً همه چیز دارای ویژگی‌های ابعادی است که به نسبت 1.618 پایبند است، بنابراین به نظر می‌رسد که عملکرد اساسی برای بلوک‌های سازنده طبیعت دارد.

اثبات نسبت طلایی

زنبورهای عسل را در نظر بگیرید. اگر زنبورهای ماده را بر تعداد زنبورهای نر در هر کندو تقسیم کنید، 1.618 به دست می آید. گل‌های آفتابگردان که دارای مارپیچ‌های دانه‌های متضاد هستند، بین قطرهای هر چرخش نسبت 1.618 دارند. همین نسبت را می توان در روابط بین اجزای مختلف در طبیعت مشاهده کرد.

آیا هنوز به آن باور ندارید؟ به چیزی نیاز دارید که به راحتی اندازه گیری شود؟ سعی کنید از شانه تا نوک انگشتان خود را اندازه بگیرید و سپس این عدد را بر طول از آرنج تا نوک انگشتان خود تقسیم کنید. یا سعی کنید از سر تا پاهایتان اندازه بگیرید و آن را بر طول ناف تا پایتان تقسیم کنید. آیا نتایج یکسان است؟ جایی در محدوده 1.618؟ ظاهرا نسبت طلایی اجتناب ناپذیر است.

اما آیا ابه این معنی است که در امور مالی کارایی دارد؟ در واقع، بازارهای مالی دارای پایه ریاضی مشابهی با این پدیده های طبیعی هستند. در زیر روش‌هایی را بررسی می‌کنیم که از طریق آن نسبت طلایی می‌تواند در امور مالی اعمال شود، و چند نمودار را به عنوان اثبات نشان خواهیم داد.

مطالعات فیبوناچی و امور مالی

نسبت طلایی هنگامی که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود، معمولاً به سه درصد تعبیر می شود: 38.2٪، 50٪، و 61.8٪. با این حال، مضرب های بیشتری را می توان در صورت نیاز استفاده کرد، مانند 23.6٪، 161.8٪، 423٪ و غیره. در همین حال، چهار روش وجود دارد که دنباله فیبوناچی را می توان در نمودارها اعمال کرد: اصلاحات، قوس ها، فن ها و مناطق زمانی. با این حال، بسته به برنامه نمودار مورد استفاده، ممکن است همه در دسترس نباشند.

1. فیبوناچی اصلاحی

فیبوناچی های اصلاحی (Fibonacci retracements) از خطوط افقی برای نشان دادن مناطق حمایت یا مقاومت استفاده می کنند. سطوح با استفاده از نقاط بالا و پایین نمودار محاسبه می شوند. سپس پنج خط رسم می‌شود: خط اول در 100٪ (بالاترین سطح در نمودار)، دوم در 61.8٪، سوم در 50٪، چهارم در 38.2٪ و آخرین در 0٪ (کمترین در نمودار). ). پس از حرکت قابل توجه قیمت به بالا یا پایین، سطوح حمایت و مقاومت جدید اغلب در این خطوط یا نزدیک به آن وجود دارند.

2. کمان فیبوناچی

پیدا کردن بالا و پایین نمودار، اولین قدم برای ایجاد کمان فیبوناچی (Fibonacci arcs) است. سپس با حرکت پرگار، سه خط منحنی در 38.2%، 50% و 61.8% از نقطه مورد نظر ترسیم می شود. این خطوط سطوح حمایت و مقاومت و همچنین محدوده معاملات را پیش بینی می کنند.

3. نقاط حساس فیبوناچی ( فیبوناچی فن)

فن های فیبوناچی (Fibonacci fans) از خطوط مورب تشکیل شده اند. پس از مشخص شدن سقف و کف نمودار، یک خط افقی نامرئی از سمت راست نقطه کشیده می شود. سپس این خط نامرئی به 38.2٪، 50٪ و 61.8٪ تقسیم می شود و خطوط از سمت چپ نقطه در هر یک از این نقاط کشیده می شود. این ارتباط بین الیوت وفیبوناچی خطوط مناطق حمایت و مقاومت را نشان می دهند.

4. فیبوناچی زمانی ( Fibonacci Time Zones)

بر خلاف سایر روش های فیبوناچی، مناطق زمانی مجموعه ای از خطوط عمودی هستند. آنها با تقسیم یک نمودار به بخش هایی دارای خطوط عمودی با فاصله از هم، که با دنباله فیبوناچی مطابقت دارند (1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، و غیره) تشکیل می شوند. هر خط، زمانی را نشان می دهد که در آن می توان حرکت عمده قیمت را مشاهده کرد.

نکته: نسبت طلایی را می توان در هر چیزی از طبیعت گرفته تا آناتومی انسان و امور مالی اعمال کرد.

ختم کلام

مطالعات فیبوناچی برای ارائه نشانه های اولیه زمان بندی ورود و خروج از یک موقعیت در نظر گرفته نشده است. با این حال، اعداد برای تخمین مناطق حمایت و مقاومت مفید هستند. بسیاری از افراد از ترکیب مطالعات فیبوناچی برای به دست آوردن پیش بینی دقیق تر استفاده می کنند. به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است نقاط متقاطع را در ترکیبی از کمان ها و مقاومت های فیبوناچی مشاهده کند.

مطالعات فیبوناچی اغلب در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال استفاده می شود. به عنوان مثال، مطالعات فیبوناچی، در ترکیب با امواج الیوت (Elliott Waves)، می تواند برای پیش بینی میزان اصلاحات پس از امواج مختلف استفاده شود. امیدواریم بتوانید کاربرد خاص خود را برای مطالعات فیبوناچی پیدا کنید و آن را به مجموعه ابزارهای سرمایه گذاری خود اضافه کنید.

فیبوناچی و اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی و اندیکاتور مکدی

اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید، حتما نام ابزار فیبوناچی و اندیکاتور مکدی – Indicator MACD به گوش شما رسیده است. ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال از خطوطی تشکیل شده. که با استفاده از نسبت طلایی اعداد سطوح حمایت مقاومت احتمالی را پیش بینی می‌کند. از طرفی اندیکاتور مکدی را برای تشخیص دقیق‌تر ابتدا و انتهای موج احتمالی بکار می‌بندیم.

در این مقاله مطالبی را گرداوری کردیم. که می‌تواند در پیدا کردن سطوح حمایت مقاومت معتبرتر به شما دیدگاه بهتری بدهد. هدف ما در کالج تی بورس آموزش صفر تا صد بورس است. بالا بردن سطح آگاهی شما در رابطه با تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام، روانشناسی بازار سرمایه و بورس با بیان ساده تر می‌باشد.

فیبوناچی و اندیکاتور مکدی

فیبوناچی و اندیکاتور مکدی – MACD

ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ (Fibonacci Theory ) و اندیکاتور مکدی ( Indicator MACD)

ﻟﺌﻮﻧﺎردو فیبوناچی داﻧﺸﻤﻨﺪ و رﯾﺎﺿﯽ‌دان ﻣﺸﮭﻮر اﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ اﺳﺖ. او از ﻗﺮن ۲۱ ﻣﯿﻼدی فعالیت‌های ﮔﺴﺘﺮده‌ای در زﻣﯿﻨﻪ رﯾﺎﺿﯿﺎت ﮐﺎرﺑﺮدی داشته اﺳﺖ. بطور ﻣﺜﺎل ﯾﮑﯽ از مهم‌ترین کارهای فیبوناچی، ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد اﻋﺸﺎری ﺑﻪ ﺟﺎی ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد روﻣﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ دﻟﯿﻠﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوزه فیبوناچی را می‌شناسیم. ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺎم ﺳﺮی فیبوناچی ﯾﺎ دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﻣﺸﮭﻮر هستند.

دنباله فیبوناچی از کجا آمد؟

ﺳﺮی فیبوناچی اھﻤﯿﺖ وﯾﮋه‌ای در ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﺳﺖ.

در ﻋﺮﺻﻪ‌ھﺎی مختلف ھﻤﭽﻮن ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد، ﻧﺠﻮم، زﯾﺴﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ، ھﻮاﺷﻨﺎﺳﯽ، ژﻧﺘﯿﮏ، ﮐﺸﺎورزی استفاده شده. امروزه در تحلیل تکنیکال، ترکیب با اندیکاتور مکدی MACD و دیگر اندیکاتورهای علم تحلیل تکنیکال و ﺣﺘﯽ ھﻨﺮ و ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﮐﺮرات ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار می‌گیرد.

ﻣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮی فیبوناچی در ﻋﺮﺻﻪ تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﺎزار ﻧﯿﺰ ﺟﺎی ﺧﻮدش را ﺑﺎز ﮐﺮده اﺳﺖ. اﻣﺮوزه اﮐﺜﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل از ﻧﻈﺮﯾﻪ فیبوناچی ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. و ترکیب با سایر اندیکاتورها مثل مکدی ﮐﻪ ﻣﺎھﯿﺖ و ﭘﺸﺖ ﭘﺮده رﻓﺘﺎر ﻗﯿﻤﺖ را ﺑﺨﻮﺑﯽ ﺗﻮﺻﯿﻒ می‌کند ﻧﺎم می‌برند. در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ فیبوناچی و استفاده از اندیکاتور مکدی در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽﭘﺮدازﯾﻢ.

دنباله فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD)

دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﯾﺎ ﺳﺮی فیبوناچی ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد می‌گویند ﮐﻪ ﺟﻤﻊ ھﺮ دو ﻋﺪد ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ﻋﺪد ﺳﻮم می‌شود. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﺮﯾﮏ از اﻋﺪاد دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی از ﻣﺠﻤﻮع دو ﻋﺪد ﻗﺒﻞ از ﺧﻮدش ﺑﺪﺳﺖ می‌آید. ﯾﮑﯽ از ویژگی‌های ﻣﮭﻢ اﻋﺪاد فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ھﺮ دو ﻋﺪد ﻣﺘﻮاﻟﯽ از اﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ را ﺑﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ. ﺣﺎﺻﻞ ﻗﺴﻤﺖ ﻋﺪدی ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ۱٫۶۱۸ ﺧﻮاھﺪ ﺷﺪ. ھﺮﭼﻘﺪر دو ﻋﺪد ﻣﺬﮐﻮر ﺑﺰرﮔﺘﺮ اﻧﺘﺨﺎب شوند ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﯿﺰ دﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺧﻮاھﺪ داﺷﺖ.

دنباله فیبوناچی چیست؟

همانطور که می‌دانید ﻧﺎم اندیکاتور مکدی ( MACD ) ﻣﺨﻔﻒ ﻋﺒﺎرت Moving Average Convergence/Divergence است. ﺑﻌﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﻤﮕﺮاﯾﯽ و واﮔﺮاﯾﯽ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦھﺎی ﻣﺘﺤﺮک اﺳﺖ. اندیکاتور مکدی ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر ﺗﻮﺳﻂ آﻗﺎی دﮐﺘﺮ ﺑﯿﻞ وﯾﻠﯿﺎﻣﺰ از ﻣﺸﮭﻮرﺗﺮﯾﻦ ﺗﺤﻠﯿﮕﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ اﺑﺪاع ﺷﺪه اﺳﺖ.

تعریف فیبوناچی و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD):

ﻓﻠﺴﻔﻪ طﺮاﺣﯽ اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال ﺑﻪ ﺳﯿﺴﺘم‌های ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﺷﺎﻣﻞ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ متحرک با دوره‌های بلند مدت و کوتاه مدت مربوط می‌شود. با استفاده از ﻓﺎﺻﻠﻪ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻌﻨﻮان شاخصی ﺑﺮای ﻗﺪرت ﺑﺎزار بهره می‌بریم. ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه میانگین‌های ﻣﺘﺤﺮک در ﺣﺎل دور ﺷﺪن از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار درﺣﺎل اﻓﺰاﯾﺶ اﺳﺖ. و ﯾﺎ ﺑﺮﻋﮑﺲ ھﺮﮔﺎه ﻓﺎﺻﻠﻪ میانگین ها درﺣﺎل ﮐﺎھﺶ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار رو ﺑﻪ اﻓﻮل ﺧﻮاھﺪ ﺑﻮد.

استفاده از MACD چگونه است؟

بنابراین می‌توان میزان واگرایی یا همگرایی این دو میانگین متحرک در اندیکاتور مکدی را نسبت به یکدیگر معیاری برای تشخیص میزان قدرت روند جاری در نظر گرفت.

چگونه از اندیکاتور مکدی سیگنال بگیریم؟

اندیکاتور ﻣﮑﺪی ﯾﺎ (Indicator MACD) ﺑﺼﻮرت ﯾﮏ نمودار میله‌ای (histogram) در زﯾﺮ ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ﺗﺮﺳﯿﻢ می‌گردد.

ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ طﻮل ھﺮ ﯾﮏ از ﻣﯿﻠﻪھﺎی اندیکاتور ﻣﮑﺪی در تحلیل تکنیکال درواﻗﻊ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﻧﺘﻈﺎر دارﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﻘﺎط ﺻﻔﺮ اندیکاتور مکدی ﻣﺘﻨﺎظﺮ ﺑﺎ ﻧﻘﺎط ﺗﻼﻗﯽ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ھﻤﭽﻨﯿﻦ قله‌ها و دره‌های اندیکاتور مکدی طﺒﯿﻌﺘﺎ ﻧﻘﺎطﯽ را ﻧﻤﺎﯾﺶ می‌دهند. ﮐﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک درآﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﻘﺪار ﺧﻮد رﺳﯿﺪه ارتباط بین الیوت وفیبوناچی ﺑﺎﺷﺪ.

فیبوناچی و اندیکاتور مکدی

در تحلیل تکنیکال ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻧﯿﺰ ﺟﮭﺖ روﻧﺪ ﺑﺎزار را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺧﻮاھﺪ ﻧﻤﻮد. ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی ﺑﻮده. ﯾﺎ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﻧﺰوﻟﯽ اﺳﺖ.

ﮐﺎرﺑﺮد فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD) در ﺑﺎزار بورس :

ﻓﺮض ﮐﻨﯿﺪ ﻗﯿﻤﺖ در ﯾﮏ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی از ﻧﻘﻄﻪ A به نقطه B رﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺷﺮوع ﺑﻪ اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ C نزول کند. ﺳﭙﺲ ﺟﮭﺶ ﺻﻌﻮدی ﺑﻌﺪی ﺧﻮد را آﻏﺎز ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ D صعود نماید.

ابزارهای تکنیکال و اندیکاتورها چه کاربردی دارند؟

ﺳﻮال اول اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ در ﺻﻮرت داﺷﺘﻦ ﻧﻘﺎط A و B می‌توانیم ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻓﺎز اﺻﻼﺣﯽ BC را پیش بینی کنیم؟. ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ موج BC ﻗﺮار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ آﯾﺎ می‌توانیم ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻧﻘﻄﻪ C را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﯿﻢ؟

ھﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﻮال دوم اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ﻧﻘﺎط A و B و C را داشته باشیم. ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ ﻣﻮج CD قرار داشته باشیم. آیا راهی وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻣﻮج CD را پیش بینی کنیم؟

ﭘﺎﺳﺦ ھﺮدو ﺳﻮال ﻓﻮق ﻣﺜﺒﺖ اﺳﺖ. ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰاری ﺑﻨﺎم اﺑﺰار فیبوناچی و کمک گرفتن از اندیکاتوری مانند اندیکاتور مکدی می‌توان ﻧﻘﺎط ﻓﻮق را ﺑﺎ ﺗﻘﺮﯾﺐ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺧﻮﺑﯽ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤود.

معرفی این ابزارها

اﺑﺰار ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوز ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻋﻤﻮم ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان تکنیکال ﻗﺮار می‌گیرد ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻄﻮح زﯾﺮ است.

سطوح استاندارد ابزار فیبوناچی

۰٫۰ , ۲۳٫۶ , ۳۸٫۲ , ۵۰٫۰ , ۶۱٫۸ , ۷۶٫۴ , ۱۰۰ , ۱۳۱٫۸ , ۱۶۱٫۸ , ۲۰۰ , ۲۶۱٫۸ , ۴۲۳٫۶ …

ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﺑﺮﺣﺴﺐ درﺻﺪ ﺑﯿﺎن می‌شوند. ﻧﺤﻮه ﻗﺮار دادن سطوح فیبوناچی به این صورت است که نقاط صفر درصد و ۱۰۰ درصد را ﺑﺮ روی دو اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج AB ﻗﺮار می‌گیرد. ﺳﭙﺲ ھﺮﯾﮏ از ﺳﺎﯾﺮ ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ می‌توان ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج اﺻﻼﺣﯽ BC و ﯾﺎ اﻧﺘﮭﺎی ﺟﮭﺶ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻗﯿﻤﺖ CD را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. درواﻗﻊ ھﺮﯾﮏ از ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﻧﻘﺶ ﯾﮏ ﺳﻄﺢ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﻘﺎوﻣﺖ را اﯾﻔﺎ می‌کند. ﻣﺠﺎورت ﻗﯿﻤﺖ ﺑﻪ ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﺳﻄﻮح ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﻗﻒ ﻗﯿﻤﺖ شود. ﺣﺘﯽ این امکان وجود دارد باعث ﻣﻌﮑﻮس ﺷﺪن ﺟﮭﺖ ﺣﺮﮐﺖ آن شود.

ﺑﻪ آن دﺳﺘﻪ از ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ۰% تا ۱۰۰% ﻗﺮار دارﻧﺪ سطوح اصلاحی فیبوناچی ( Fibonacci Retracement ) گفته می‌شود.

کاربرد این سطوح فیبوناچی در جهت پیش بینی پایان موج اصلاحی BC می‌باشد. ﺑﻪ ﺳﻄﻮﺣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ۱۰۰% قرار گرفته‌اند، سطوح بسط یافته فیبوناچی (Fibonacci Extension) می‌گویند. این سطوح فیبوناچی جهت پیش بینی جهش ثانویه قیمت، یعنی انتهای موج CD را مشخص خواهد نمود.

فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD) :

ﻣﻌﻤﻮﻻ در تحلیل تکنیکال ﯾﮑﯽ از ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﻧﻮآﻣﻮزان ﺑﻪ ھﻨﮕﺎم اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰار فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ نمی‌دانند دو اﻧﺘﮭﺎی اﯾﻦ اﺑﺰار را دﻗﯿﻘﺎ ﺑﺮ روی ﮐﺪام دو ﻧﻘﻄﻪ واﻗﻊ ﺑﺮ روی ﻧﻤﻮدار ﻗﺮار دهند. ﭘﺎﺳﺦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ دو اﻧﺘﮭﺎی اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی دو ﺳﺮ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﻗﺮار ﺑگیرد.

اﻣﺎ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﭼﺸﻤﺎن ﯾﮏ ﻧﻮآﻣﻮز ھﻨﻮز ﻋﺎدت ﺑﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ و ﺑه ﻮﯾﮋه ﺗﻔﮑﯿﮏ آن‌ها از اﻣﻮاج ﻓﺮﻋﯽ ﻧﮑﺮده ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ ﺻﻮرت می‌توانند از اندیکاتور مکدی و ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی آن ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ.

رسم خطوط فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

در ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻓﻮق ﺳﻌﯽ ﮐﺮده‌اﯾﻢ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال، ﻗﻠﻪھﺎ و دره‌ھﺎی اﺻﻠﯽ در ﻧﻤﻮدار را ﺗﺸﺨﯿﺺ دهیم. در نتیجه ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را رﺳﻢ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و دره‌ھﺎی اﺻﻠﯽ از ﻗﺎﻋﺪه زﯾﺮ اﺳﺘﻔﺎده می‌کنیم.

ﻗﺎﻋﺪه ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و دره‌ھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی است.

در ناحیه‌ای که علامت جبری اندیکاتور مکدی مثبت است، بالاترین قله در واقع یک قله‌های اصلی می‌باشد. به همین ترتیب در ناحیه‌ای که علامت جبری اندیکاتور مکدی منفی است، پایین ترین دره معادل با یک دره اصلی خواهد بود.

در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با ترکیب فیبوناچی ارتباط بین الیوت وفیبوناچی و اندیکاتور مکدی می‌توانیم ﻗﻠﻪھﺎ و دره‌ھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار را ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ ﺗﺸﺨﯿﺺ دھﯿﻢ. ﻗﻠﻪھﺎ و دره‌های اﺻﻠﯽ را قله دره ماژور نیز می‌نامند. ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﻗﻠﻪھﺎ و دره‌ھﺎ درواﻗﻊ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار را ﻧﺸﺎن می‌دهند. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺎ اﺗﺼﺎل آن‌ها ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ می‌توانیم ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را ﻧﯿﺰ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ.

ﺣﺎل اﮔﺮ اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی ھﺮ ﻗﻠﻪ و دره ﻣﺘﻮاﻟﯽ ﻗﺮار دھﯿﻢ. می‌توانیم ﻣﺸﺎھﺪه ﮐﻨﯿﻢ. ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ھﺮﯾﮏ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﺑﺎ اﻣﻮاج ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﺧﻮدش ﻣﻌﻤﻮﻻ ﯾﮑﯽ از ﻧﺴﺒﺖھﺎی فیبوناچی ﺑﺮﻗﺮار است.

فیبوناچی و اندیکاتور مکدی

نتیجه‌گیری

ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با استفاده از نسبت طلایی ۱٫۶۱۸ که در تمام سطوح فیبوناچی برقرار است. به کمک اندیکاتور مکدی می‌توانند برای شناسایی سقف و کف نمودارهای قیمت، ابتدا و انتهای موج‌ها و پیش بینی نقاط ورود و خروج از سهم همانند دیگر ابزارهای تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران بازار قرار بگیرد.

در نهایت این موضوع بر همگان روشن است که در تحلیل تکنیکال این ابزارها نمی‌توانند به تنهایی و بطور حتم ورود یا خروج دقیق سهم را مشخص کنند. این شما هستید که باید روش منحصر به فردی برای خود در معاملات پیدا کنید. کالج تی بورس با آموزش بورس و بالا بردن سطح آگاهی شما در رابطه با آموزش تحلیل بنیادی، آموزش تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام و روانشناسی بازار سرمایه و بورس با بیان ساده برای درک راحت همگان این هدف را دنبال می‌کند. تا همه به استقلال مالی و هوش مالی در سرمایه گذاری های خود برسند.

امواج الیوت چیست؟

امواج الیوت چیست؟

موفقیت در بازارهای مالی نیازمند آموزش و یادگیری تحلیل ها است. تحلیل هایی که ابزارهای کمکی زیادی برای پیش بینی و آینده ی قیمت سهام دارند. یکی از آن ابزارها، ویوهای یا امواج الیوت است.

اگر چه بازارهای مالی طبق تصور عموم، رفتارهای تصادفی و بی نظم و قاعده ای دارند ولی در حقیقت ویوهای الیوت نشان می دهند که معاملات در بازارهای سرمایه، طبق الگوهای تکرار شونده صورت می گیرند.

به همین منظور قصد داریم در این مقاله شما را بیش تر با این ویوها آشنا کنیم. پس با ما همراه باشید.

فهرست محتوای مقاله

امواج الیوت چیست؟

رالف نلسون الیوت

رالف نلسون الیوت، امواجی را برای پیش بینی آینده ی بازار کشف کرد و نام خود را بر روی آن ها گذاشت. آن ها حرکت های قیمتی در بازارهای سرمایه را توصیف می کنند.

یعنی این امکان برای تریدرها وجود دارد که حرکت های قیمت سهم ها و رفتار معامله کنندگان را با آن ها مشخص کنند.

او توانست به وسیله ی ویوها ثابت کند که روند قیمت سهام از روانشناسی سرمایه گذاران نشأت می گیرد.

وی هم چنین دانست که الگوهای فراکتال که در بازارهای سرمایه تکرار می شوند در حقیقت تحت تأثیر روانشناسی سرمایه گذاران قرار دارد.

بر اساس نظریه او ویو انگیزشی (جنبشی) و اصلاحی (واکنشی) در روندهای حرکت قیمت سهام به چشم می خورند.

انگیزشی در همان جهت روند بزرگ تر، جریان پیدا می کند که در دل خود پنج ویو دارد که سه تای آن موافق با جهت و دو تای آن مخالف با جهت روند شکل می گیرند.

اصلاحی همان موجی است که مخالف با جهت روند اصلی حرکت می کند. آن دارای سه ویو است.

نوع اصلاحی نشان می دهد که قیمت در بازار همیشه صعودی نیست و هر صعودی، نزولی را در پی خواهد داشت.

البته این ابزار نمی تواند به تنهایی برای خرید یا فروش به کار گرفته شدند. بلکه باید حتما ابزارهای تحلیلی دیگر هم آن را تأیید کنند.

نکات کاربردی در رابطه با امواج الیوت

نکات کاربردی در رابطه با امواج الیوت

  • انگیزشیها به طور معمول با عددهای 1، 2، 3، 4 و 5 نمایش داده می شوند.

نوع اصلاحی به طور معمول با حروف A ، B و C نمایش داده می شود. تریدر باید توجه به روند اصلی قیمت ارتباط بین الیوت وفیبوناچی سهام داشته باشد؛ چون ویوهای انگیزشی و اصلاحی امکان دارد یک روند صعودی یا نزولی را دنبال کنند.

البته اگر ویو انگیزشی، صعودی باشد ویو اصلاحی مخالف با آن تشکیل خواهد شد و بالعکس.

نکات کاربردی در رابطه با امواج الیوت

ولی در هر صورت ویو 3 نمی تواند کوتاه ترین می باشد.

نکات کاربردی در رابطه با امواج الیوت

درجات امواج الیوت

الیوت، 9 درجه مشخص کرده و آن ها را به ترتیب از بزرگ ترین به کوچک ترین نام گذاری کرده است.

درجات امواج الیوت

این درجه های مختلف بیانگر این هستند که هر کدام از این امواج صعودی یا نزولی می توانند دارای ریز موج های الیوتی باشند.

درجات امواج الیوت

دلیل این امر آن است که امواج الیوت، فراکتال می باشند و از لحاظ نظری می توانند بزرگ تر یا کوچک تر باشند.

نسبت های فیبوناچی

سطوح مختلف فیبوناچی در تحلیل امواج الیوت کاربرد زیادی دارد. ولی سطوح مهم فیبوناچی همچون ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۶۱۸ ۰.۷۸۶ ، ۱.۲۷۲ و ۱.۶۱۸ بیش تر مورد استفاده قرار می گیرند.

این سطوح می توانند نقطه های بازگشت و سطح های حمایتمقاومتی را در امواج الیوت مشخص کنند.

تریدرها از این سطوح استفاده های دیگری هم می کنند مثلا به وسیله سطوح فیبوناچی، نقطه های پایانی امواج را شناسایی می نمایند.

سپس با توجه به اصلاحی که در آن ها اتفاق می افتد نقطه ی تازه ای را برای وارد شدن به معامله پیدا می کنند.

جمع بندی

امواج الیوت چیست؟

دانستید کسانی که به دنبال موفقیت در بازارهای سرمایه هستند حتما نیاز است از ابزارهای تحلیلی کمک بگیرند.

یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال، امواج الیوت است. آن ها برای پیش بینی حرکات قیمت سهام مناسب هستند.

اعداد فیبوناچی در این ابزار کاربرد زیادی دارند. در واقع اعداد مختلف فیبوناچی می توانند محل بازگشت و سطح های حمایتی – مقاومتی را مشخص کنند.

امواج الیوت چیست؟

در این رابطه دو نوع موج داریم: انگیزشی (جنبشی) و اصلاحی (واکنشی).

انگیزشی در جهت روند بزرگ تر، جریان می یابد و دارای پنج موج است که سه تای آن ها موافق با جهت و دو تای دیگر، مخالف با جهت روند تشکیل می شوند.

اصلاحی یعنی مخالف با جهت روند اصلی جریان می ارتباط بین الیوت وفیبوناچی یابد و دارای سه موج است.

نوع اصلاحی یعنی قیمت در بازار همیشه صعودی نیست و هر صعودی، نزولی خواهد داشت.

البته قوانین مربوط به امواج باید رعایت شود وگرنه دیگر نمی توان اسمشان را امواج الیوت گذاشت.

قوانینی همچون:

این امواج دارای درجه های مختلفی هستند که اسم هایی همانند سوپر سایکل ، سایکل و ریز و … روی آن ها گذاشته اند.

در واقع این درجات بیانگر ارتباط بین الیوت وفیبوناچی این است که موج های انگیزشی و یا اصلاحی می توانند دارای ریز موج های زیادی باشند.

نکته ی قابل توجه این که فقط با تحلیل بر اساس امواج الیوت نباید معامله کنید بلکه از ابزارهای مختلف دیگر هم باید برای تأیید آن ها استفاده نمایید.

میتوانید با مراجعه به سایت آکادمی طهرانی و استفاده از فایل های آموزشی آن به پاسخ سوال های خود در زمینه ی بازارهای مالی برسید .

نظریه موج الیوت (Elliott Wave Theory)

نظریه موج الیوت (به انگلیسی Elliott Wave Theory) توسط شخصی با نام «رالف نلسون الیوت» ابداع شد.

هدف الیوت توضیح حرکات قیمت در بازارهای مالی بود که در آنها می‌توان الگوهای موجی تکرارشونده و فراکتال را مشاهده کرد.

امواج الیوت در حرکات قیمت سهام و رفتار مصرف کنندگان تشخیص داده می‌شوند. معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که تلاش دارند از روند بازار کسب سود کنند را می‌توان در واقع “سوار بر موج‌ها” تفسیر کرد.

الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که براساس تصور کلی رفتاری تصادفی و بی‌نظم داشتند، در واقع در قالب الگوهای تکرارشونده معامله می‌شوند. در این مقاله به شرح نظریه موج الیوت و نحوه به کارگیری آن در معاملات نگاهی خواهیم انداخت.

مبانی نظریه موج الیوت

نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در دهه 30 میلادی ابداع شد.

الیوت، پس از اینکه به دلیل بیماری به ناچار بازنشسته شد، احتیاج پیدا کرد تا با چیزی زمان خودش را پر کند و سرگرم شود.

به این سبب شروع به بررسی 75 سال نمودارهای سالیانه، ماهیانه، هفتگی، روزانه، و همچنین نمودارهای خودساخته ساعتی و 30 دقیقه‌ای در چندین شاخص مختلف کرد.
در سال 1935، هنگامی که الیوت پیش‌بینی عجیبی از کف بازار (market bottom) ارائه داد، نظریه او نیز به شهرت رسید و از آن زمان به بعد این نظریه اساس اقدامات هزاران مدیر سبد، معامله‌گر و سرمایه‌گذار خصوصی شده است.

الیوت قوانین خاص حاکم بر چگونگی شناسایی، پیش بینی، و سرمایه‌گذاری براساس این الگوهای موجی را توضیح داد. این کتاب‌ها، مقالات، و نامه‌ها در شاهکارهای آر. اِن. الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) جمع آوری شده و در سال 1994 به چاپ رسیدند.

Elliott Wave ارتباط بین الیوت وفیبوناچی International بزرگترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش بینی بازار در جهان است که تحلیل‌ها و پیش بینی‌هایش از آینده بازار را براساس مدل الیوت انجام می‌دهد.

از نظر الیوت، این الگوها قطعیتی برای حرکات آینده قیمت نیستند بلکه می‌توانند کمکی در تحلیل احتمالات عملکرد آینده بازار قلمداد شوند. این الگوها را می‌توان در ارتباط با سایر انواع تحلیل تکنیکال، از جمله اندیکاتورهای تکنیکال، برای شناسایی فرصت‌های خاص استفاده کرد. معامله‌گران نیز ممکن است از ساختار موج الیوت بازار در یک بازه زمانی مشخص تفاسیر مختلفی داشته باشند.

موج‌ها

به عقیده الیوت، روند قیمت‌ها در بازارهای مالی از روانشناسی غالب سرمایه‌گذاران نشات می‌گیرد. او دریافت که تغییرات در ذهنیت و روانشناسی عموم در بازارهای مالی همیشه با همان الگوهای تکرارشونده و یکسان فراکتالی خود را نشان می‌دهد.

نظریه الیوت تا حدی یادآور نظریه داو (Dow) است زیرا در هر دو قیمت سهام به شکل موجی حرکت می‌کنند.

با این وجود، از آنجا که الیوت ماهیت “فراکتالی” بودن بازارها را نیز تشخیص داد، توانست بازارها با جزئیات دقیق‌تری بررسی کند.

فراکتال‌ها ساختارهای ریاضی هستند که پیوسته خود را تکرار می‌کنند و هر چقدر آنها را بزرگتر کنید باز همان ساختار اولیه به دست می‌آید. الیوت متوجه شد که الگوهای قیمت در نمودارهای سهام دارای ساختاری فراکتال هستند، و سپس تحقیقات خود را روی الگوهای تکرارشونده این ساختارها آغاز کرد که می‌توان آنها را به عنوان یک اندیکاتور برای پیش بینی آینده بازار در نظر گرفت.

نکات کلیدی:

  • در تحلیل تکنیکال، نظریه موج الیوت به دنبال الگوهای طولانی‌مدت و تکرارشونده قیمت است که براساس احساسات و روانشناسی سرمایه گذاران شکل گرفته‌اند.
  • این نظریه، امواج را متشکل از امواج ایمپالسی (impulse waves) می‌داند که الگو را شکل می‌دهند و همچنین امواج اصلاحی (corrective waves) که در تقابل با روند بزرگتر قرار می‌گیرند.
  • هر مجموعه موج، در قالب مجموعه‌ای بزرگتر از امواج جای می‌گیرد که از الگوی مشابه ایمپالس/اصلاح تبعیت می‌کند. به این رویکرد خاص از تحلیل بازار و سرمایه گذاری روش فراکتال گفته می‌شود.

تفسیر نظریه امواج الیوت

نظریه موج الیوت به این شکل تفسیر می‌شود:

پنج موج در مسیر روند اصلی حرکت می‌کنند و در پی آنها یک حرکت اصلاحی همراه با سه موج رخ می‌دهد (در کل یک حرکت 5-3). این حرکت 5-3 خود به دو زیرگروه در موج بعدی تقسیم می‌شود.
الگوی 5-3 اصلی ثابت می‌ماند، با این حال بازه زمانی هر موج ممکن است متفاوت باشد.

نگاهی به نمودار زیر بیندازید که متشکل از هشت موج است: (پنج موج بالا و سه موج پایین) که با 1، 2، ارتباط بین الیوت وفیبوناچی 3، 4، 5، A، B، C نام‌گذاری شده‌اند.

موج‌های 1، 2، 3، 4، و 5 یک موج ایمپالس را شکل می‌دهند و موج‌های A، B، و C یک موج اصلاحی.

از سویی دیگر، یک ایمپالس پنج موجی موج 1 و یک اصلاح سه موجی موج 2 را در مقیاس بزرگتر بعدی نشان می‌دهند.

موج اصلاحی اغلب از سه حرکت مجزای قیمت تشکیل شده است – دو حرکت در مسیر اصلاحیه اصلی (A و C) و یک حرکت خلاف جهت آن (B).

موج‌های 2 و 4 در تصویر بالا موج‌های اصلاحی هستند.

این امواج به طور معمول ساختاری شبیه این دارند:

توجه داشته باشید که در این تصویر، موج‌های A و C در یک درجه بزرگتر در مسیر روند حرکت می‌کنند و بنابراین ایمپالسی هستند و از پنج موج تشکیل شده‌اند. در مقابل، موج B برخلاف روند است و بنابراین اصلاحی و متشکل از سه موج است.

یک موج ایمپالسی که موجی اصلاحی آن را دنبال کند یک درجه از موج الیوت را تشکیل می‌دهند که از روندها (trends) و ضدروندها (countertrends) تشکیل شده است.

همانطور که از الگوهای تصویر بالا می‌بینید، پنج موج همیشه به سمت بالا و یا سه موج همیشه به سمت پایین حرکت نمی‌کنند. به عنوان مثال، هنگامی که روند بزرگتر به سمت پایین باشد، دنباله پنج موجی نیز به سمت پایین خواهد بود.

درجه موج

الیوت 9 درجه موج تعریف و آنها را به این ترتیب، از بزرگترین به کوچکترین، نامگذاری کرد:

  • چرخه فوق‌بزرگ (Grand Supercycle)
  • چرخه بزرگ (Supercycle)
  • چرخه (Cycle)
  • اولیه (Primary)
  • حد وسط (Intermediate)
  • کوچک (Minor)
  • جزئی (Minute)
  • بسیار جزئی (Minuette)
  • زیرگروه بسیار جزئی (Sub-Minuette)

از آنجا که موج‌های الیوت فراکتال هستند، درجات موج الیوت، به لحاظ نظری، بیشتر از آنچه که در بالا فهرست شد نیز می‌توانند تا ابد بزرگ و بزرگتر و در نتیجه جزئی و جزئی‌تر شوند.

یک معامله‌گر می‌تواند هرروز از این نظریه استفاده کند، یک حرکت ایمپالسی با روند صعودی را شناسایی کرده، با آن همراه شود و سپس این موقعیت را پس از کامل شدن الگوی پنج موجی و هنگامی که روند معکوس قریب الوقوع است بفروشد یا Short کند.

امواج الیوت چه چیزی را نشان می‌دهند

برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.

این فرضیه می‌گوید حرکات قیمت سهام را می‌توان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شونده‌ای به نام امواج شکل می‌گیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایه‌گذار است.

در این نظریه، امواج مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).

امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معامله‌گران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمی‌کنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمی‌دانند.

خود نظریه تحلیل موج را نیز نمی‌توان به سادگی تعریف کرد.

برخلاف بسیاری از نظریه‌های شکل‌گیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعده‌مند نیست تا بتوان دستورالعمل‌های آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه می‌دهد و کمک می‌کند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیع‌تر و عمیق‌تر درک کنید.

شمارش امواج الیوت

نظریه موج الیوت در اصل شامل امواج ایمپالسی و اصلاحی می‌شود:

امواج ایمپالسی

موج‌های ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل می‌شوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت می‌کنند.

این الگو رایج‌ترین موج محرک است و بسیار ساده می‌توان آن را در بازار تشخیص داد.

مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.

با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید می‌کنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.

اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمی‌توان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نام‌گذاری شود. این قوانین عبارتند از:

  • موج 2 نمی‌تواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند
  • موج 3 هرگز نمی‌تواند بین موج‌های 1، 3، و 5 کوتاهترین باشد

امواج اصلاحی

امواج اصلاحی، که گاهی امواج مورب (diagonal waves) نامیده می‌شوند، از سه موج یا ترکیبی از 3 زیرموج تشکیل شده‌اند که در مسیر خلاف روند بزرگترین درجه بعدی حرکت می‌کند.

مانند تمامی امواج محرک، هدف آن حرکت دادن بازار در مسیر روند است و از 5 زیرموج تشکیل شده است.

تفاوت اینجاست که به نظر می‌رسد امواج مورب یا در حال گسترش و یا در حال انقباض هستند. همچنین، با توجه به اینکه کدام موج مشاهده شده، تعداد زیرموج‌های امواج مورب ممکن است به 5 نرسد.

مانند دیگر امواج محرک، هر زیرموج از امواج مورب هرگز به طور کامل مسیر زیرموج قبل را طی نمی‌کند و زیرموج 3 از امواج مورب هرگز کوتاهترین موج نیست.

این امواج ایمپالسی و اصلاحی در یک ساختار فراکتال مشابه با خود جای گرفته‌اند تا الگوهای بزرگتر را بسازند.

به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است در میانه یک موج اصلاحی باشد، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج ایمپالسی در حال رشد را نشان دهد. معامله‌گری که چنین تفسیری از موج الیوت دارد ممکن است دو دیدگاه بلندمدت خرسی و کوتاه مدت گاوی برای سرمایه‌گذاری داشته باشد.

پیش‌بینی‌های بازار براساس الگوهای موجی

الیوت پیش بینی‌های دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگی‌های قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت می‌کند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان می‌دهد.

با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت می‌کند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را می‌توان یافت. و این الگو تا بی‌نهایت خود را در مقیاس‌های کوچکتر و کوچکتر تکرار می‌کند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا ارتباط بین الیوت وفیبوناچی دهه‌ها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتال‌ها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.

ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاح‌های قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان می‌دهند درحالیکه اصلاح‌ها برخلاف روندها حرکت می‌کنند.

الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالس‌ها و اصلاح ها مشخص می‌کند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبت‌های فیبوناچی را نشان می‌دهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.

تحلیلگرانِ دیگر اندیکاتورهایی ایجاد کرده‌اند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شده‌اند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.

اندیکاتور امواج الیوت

این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیش‌بینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دوره‌ای و 34 دوره‌ای ارائه می‌دهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعمل‌های موج الیوت را روی داده‌ها اعمال می‌کند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.

شهرت نظریه امواج الیوت

در دهه 70 میلادی، اصل موج الیوت از طریق کتاب افسانه‌ای دو نفر با نام «ای. جی. فراست» (A.J. Frost) و «رابرت پرشتر» (Robert Prechter)، شهرت زیادی پیدا کرد.

نام این کتاب، اصل موج الیوت: کلید رفتار بازار (Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior) بود.

نویسندگان این کتاب بازار گاوی دهه 80 را پیش‌بینی کرده بودند و پرشتر بعدها بر مبنای همین نظریه رکود 1987 را پیش‌بینی و یک پیشنهاد فروش صادر قبل از سقوط بازار در سال 1987 میلادی منتشر کرد.

سخن آخر

طرفداران موج الیوت تاکید دارند که فراکتال بودن ساختار بازار به منزله سهولت پیش بینی بازار نیست.

دانشمندان درخت را دارای ساختاری فراکتال می‌دانند اما نه به این معنا که می‌توان راه هر شاخه را پیش‌بینی کرد. نظریه موج الیوت، مانند هر روش تحلیلی دیگری، در عمل طرفداران و همچنین منتقدین خودش را دارد.

یکی از مشکلات اساسی این است که طرفداران نظریه‌ها همیشه می‌توانند اشتباهات را به گردن خوانش بد از نمودارها بیندازند تا ضعف خود نظریه‌ها.

علاوه بر این، تفاسیر و تعابیر از اینکه چقدر طول می‌کشد تا یک موج کامل شود بی‌شمار است. با این حال، معامله‌گرانی که طرفدار نظریه موج الیوت هستند سرسختانه از آن دفاع می‌کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا