بازده بورس چقدر است؟

بررسی ارتباط بین ساختار رقابتی بازار محصول و بازده سهام
هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط بین رقابت بازار محصول و بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. برای دستیابی به این هدف، شاخص هرفیندال-هیرشمن، شاخص لرنر و شاخص لرنر تعدیل شده به عنوان معیارهای رقابت در نظر گرفته شدند. نمونه مورد بررسی شامل 87 شرکت طی دوره زمانی 1381-1388 میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش به روش دادههای ترکیبی بیانگر این است که رابطه منفی بین شاخص هرفیندال-هیرشمن با بازده سهام شرکتهای مورد بررسی وجود دارد. اما این رابطه معنادار نیست. افزون بر این، رابطه منفی معناداری بین شاخص لرنر و شاخص لرنر تعدیل شده با بازده سهام وجود دارد. این یافته بدین معناست که هر چقدر رقابت در بین صنایع بیشتر باشد، بازده سهام نیز بیشتر خواهد بود. به بیان دیگر، شرکتهای موجود در صنایع رقابتی بازده بیشتری کسب مینمایند که این امر با پیشبینی فرضیههای تخریب خلاقانه و موانع ورود سازگار است.
کلیدواژهها
- 1. بازده سهام
- 2. رقابت بازار محصول
- 3. دادههای ترکیبی
- 4. بورس اوراق بهادار تهران
عنوان مقاله [English]
Investigating the Relationship between Product Market’s Competitive Structure and Stock Return of the Listed Companies on the Tehran Stock Exchange
The purpose of this article is to investigate the impact of product market competition on the stock return of listed companies on the Tehran Stock Exchange. To achieve this aim, Herfindal-Hirshman index, Lerner index and modified Lerner index was considered as measures of competition. The data sample is restricted to 87 companies during 8 years recent period from 1381 to 1388. The results of hypothesis testing using panel data regression indicate that there is a negative relationship between Herfindal-Hirshman index and stock return of the examined companies even after controlling for potential confounding effects. However, this relationship is not significant. Furthermore, there is a significant negative relationship between Lerner index and stock return. The relationship between modified Lerner index and stock return is also significantly negative. Overall, our findings show that the more competition, the more is the stock return. This is consistent with creative destruction hypothesis and barriers-to-entry hypothesis indicating that the competitive industries would earn higher stock returns
حداقل سرمایهگذاری در بورس چقدر است؟
حداقل سرمایهگذاری در بورس باید چقدر باشد؟ با چه مقدار سرمایه میتوان در بورس سرمایهگذاری کرد؟ این سوال اکثر علاقمندان به سرمایهگذاری است. در سالهای قبل، با حداقل مبلغ ۱۰۰ هزارتومن میتوانستید در بورس سرمایهگذاری کنید.
متاسفانه در تاریخ ۲۰ فروردین سال ۱۳۹۹ طبق مصوبه جدید سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، حداقل ارزش هر سفارش به ۵۰۰ هزارتومان افزایش یافت؛ یعنی برای سرمایهگذاری دربورس، حداقل ۵۰۰هزارتومن سرمایه نیاز دارید و با این مبلغ، صاحب یک سهم میشود.
سود و زیان حداقل سرمایهگذاری در بورس، براساس درصدی از سرمایه اولیه محاسبه میشود. درصدها برای هر مبلغ سرمایه یکسان است. بنابراین، این تفکر که کسی که پول بیشتری دارد نسبت به فردی که پول کمتری دارد سود بیشتری میکند، اشتباه است؛ زیرا درصد سود و زیان برای هر دو یکسان بوده و تنها فرق این دو فرد، سرمایه اولیه است.
اگر خواهان سود زیاد از بورس هستید، باید ریسک بازار را بپذیرید و سرمایه خود را در بازار افزایش دهید. البته در صورتی سرمایه را افزایش دهید که از دانش و آگاهی کافی برخوردار هستید. در غیر این صورت، معاملات خود را با سرمایه کم و عرضههای اولیه انجام دهید.
مقاله پیشنهادی : معرفی ۹ مورد عمده ریسک سرمایه گذاری
حداقل سرمایهگذاری در بورس برای خرید عرضه اولیه چقدر است؟
عرضه اولیه “Initial Public Offering (IPO)” یک فرصت جذاب برای سرمایهگذاری است. به خصوص یک فرصت ویژه برای تازهواردان به حساب میآید؛ زیرا این سهمها در بیشتر مواقع بازده خوبی دارند. به همین دلیل، مورد توجه سرمایهداران خرد قرار میگیرد. حتی شرکتهای دولتی که سابقه زیادی در بورس دارند، در عرضههای اولیه شرکت میکنند اما شرایط برای آنها کمی متفاوتتر است.
عرضه اولیه، درصد مشخصی از کل سهام شرکت است که برای اولین بار در بازار بورس عرضه میشود. عرضه اولیهها نشان دهنده تازه تاسیس بودن شرکت نیست. یک شرکت ممکن است سالها تاسیس شده باشد اما برای اولین بار با عرضه درصدی از سهام خود به درون بازار بورس راه پیدا کرده است.
طبق مصوبه جدید سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، قبل از ورود عرضه اولیه به بازار، سهم هرکس از قبل معلوم است؛ برای مثال: شرکت “b” تصمیم به عرضه قسمتی از سهام خود در بورس دارد.
در روز اول عرضه اولیه، بورس اعلام میکند در راس ساعت ۱۲:۳۰ سفارشگیری آغاز میشود و سهم هر سرمایهگذار ۲۰۰۰ سهم و قیمت هر سهم ۲۰۰ تومان است. هر سرمایهگذار میتواند یک سفارش خرید برای حداکثر ۲۰۰۰ سهم بگذارد.
در این روش تعداد هرسهم، ساعت خرید و حجم خرید از قبل مشخص است و ضروری است اگر سرمایهگذار قصد ثبت سفارش دارد، سفارش خود را راس ساعت مشخص در سیستم ثبت کند. تعداد سهمهای تخصیص یافته، بستگی به میزان عرضه و تقاضا دارد. هرچه تعداد تقاضاها بیشتر باشد، تعداد سهام کمتری به شرکتکنندگان تعلق میگیرد.
میزان سرمایه لازم برای خرید عرضه اولیه، بستگی به میزان عرضه و تقاضا و قیمت سهام دارد. برای هر عرضه اولیه، مقدار متفاوتی اعتبار نیاز است و این مقدار، یک مقدار ثابت نیست.
آیا با سرمایهگذاری با پول کم میتوان در بورس سود کرد؟
اگر شما با کمترین میزان سرمایه گذاری در بورس وارد شوید، درصد سود و زیان شما درصدی از سرمایه خواهد بود و درصد شما تفاوتی با فردی که با سرمایه زیاد وارد این بازار شده است، فرقی نمیکند؛ مثلا: اگر شما با ۸۰۰هزارتومن سهمی را در قیمت۴۰۰تومن و فرد دیگر با ۸میلیون همان سهم با همان قیمت بخرد، بعد از دو روز هر دوی شما ۱۰% سود کردهاید.
بهتر است افراد کمتجربه با حداقل سرمایهگذاری در بورس شروع به انجام معاملات کنند. در غیر این صورت، بهتر است سرمایه خود را به سبدگردانها بسپارند.
ویدئو پیشنهادی : آموزش بورس
همچنین افراد تازهوارد با حداقل سرمایهگذاری در بورس میتوانند در سبدها مشارکت کنند. حداقل سرمایه برای افتتاح حساب ۵۰۰هزارتومان است. در این روش، مدیریت دارایی خود بازده بورس چقدر است؟ را به افراد ماهر میسپارید.
همانطور که در “چگونه با پول کم سرمایهگذاری کنیم؟” بیان کردیم، مجددا تاکید میکنیم که شما با کمترین میزان سرمایهگذاری در بورس میتوانید فعالیت خود را آغاز کنید. بعد از کسب مهارت و تخصص، به مرور زمان میتوانید این میزان را افزایش دهید.
سود و ضرر در بورس چگونه است؟
بازار بورس ایران یک بورس درصدی است؛ یعنی قیمتها در روز دارای یک محدودیت برای بالا و پایین شدن هستند. دامنه این محدودیت در اغلب سهامها ۵% است. پس، دامنه نوسان در بورس ۱۰% است. (در شرایط خاص ممکن است دامنه نوسان نامحدود شود.)
درصدی بودن بورس ایران در مقایسه با بورسهای بینالمللی یک مزیت به حساب میآید. در بورس ایران، سرمایهگذار خیالش راحت است در عرض یک روز سرمایه خود را از دست نمیدهد یا نصف نمیشود. در بدترین حالت، سهم شما (۵-) میخورد.
مقاله پیشنهادی : چه سرمایهگذاریهایی پرسود هستند؟
پس اگر در روز اول فعالیت با کمترین میزان سرمایه گذاری در بورس ( ۵۰۰هزار تومان)، سهام دامنه ۱۰% را رو به مثبت تجربه کند، شخص ۵۰هزارتومن سود میکند. همچنین اگر سهم با ۵+ باز شود و در پایان روز ۵- بخورد، بازده بورس چقدر است؟ سرمایهگذار ۱۰% که معادل ۵۰هزادتومان است، ضرر میکند.
درآمد ماهانه با حداقل سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟
فرض کنید شما با کمترین میزان سرمایه گذاری در بورس اقدام به فعالیت کردهاید. بعد از ۱۰روز ۵+ خوردن سهم، سرمایهشما چقدر رشد خواهد کرد؟ اگر جواب شما ۵۰% است، اشتباه است!
سود بورس به صورت تساعدی است. تصور کنید پول شما ۵۰۰هزارتومن است. در روز اول، سرمایه شما ۵۲۵هزارتومن میشود. در روز دوم، ۵% سود باید برای ۵۲۵هزارتومن محاسبه شود؛ نه ۵۰۰هزارتومن.
بعد از گذشت ۱۰ روز ، تقریبا ۶۰درصد سرمایه شما رشد میکند. درصورت منفی شدن سهم نیز نحوه محاسبه همینگونه است.
ویدیو پیشنهادی : سرمایه گذاری
این یک مثال برای درک بهتر از نحوه سود و زیان در بورس و آشنایی با بهترین و بدترین حالت سرمایهگذاری در بورس بود. لزوما سهام شما هرروز ۵- یا ۵+ نمیخورد و اغلب در این بازه در حال نوسان است. در بورس راههای متفاوتی برای کاهش میزان منفی خوردن و استفاده از نوسانات است که البته این موارد، موضوع بحث ما در اینجا نیستند.
مقاله پیشنهادی : چگونه با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟
نکات پایانی در رابطه با حداقل میزان سرمایه گذاری در بورس :
- بعد از چندماه فعالیت با حداقل سرمایه گذاری در بورس، مهارت و قدرت تحلیل خود را گسترش دهید تا به مرور سرمایه شما در بورس افزایش یابد.
- با یادگیری تحلیل تکنیکال، روند بازار را تشخیص دهید و تصمیمات خود را برپایه آن بگیرید.
- ریسک سرمایهگذاری در بورس زیاد است. پس مقداری از سرمایه خود را برای معامله وارد بورس کنید که توان از دست دادن آن را دارید.
- بورس، بازار فرصتها است. پس برای معامله عجله نکنید و با کمترین میزان سرمایه گذاری در بورس شروع به یادگیری پیچوخم بازار کنید.
- قبل از انجام هرگونه معامله، ارزش ذاتی سهم را محاسبه کنید و بر اساس ارزش واقعی آن معامله کنید.
- اخبار مهم، سیاسی، اقتصادی و صنایع و شرکتها را مدام پیگیری کنید تا در جریان تغییرات سهم خود قرار بگیرید.
- نقد شوندگی سهم یک تضمین در مواقع خروج از سهم است. نقدشوندگی سهم را قبل از ورود به سهم مورد بررسی قرار دهید.
حداقل سرمایهگذاری در بورس باید چقدر باشد؟ امیدواریم که در این مقاله به پاسخ این سوال رسیده باشید.
بازده بازارها پس از برجام
آمارها نشان میدهد که از زمان آغاز اجرای برجام بیشترین نفع را کسانی بردهاند که در بورس سهام خریدهاند.
در ميان سهامداران هم بيشترين نفع را سهامداران شركتهاي خودروساز با 60درصد بازده بهدست آوردهاند.به گزارش همشهري، اعلام زمان آغاز اجراي برجام استراتژي را در بازارهاي معاملاتي تعيين كرد. در واقع هرچقدر تا قبل از آن بازارهاي سرمايهگذاري در حالت تعليق و انفعال بودند اما پس از آن همه بازارهاي سرمايهگذاري از انفعال خارج شدند و سمت و سوي حركت سرمايهگذاران مشخص شد.
آمارها نشان ميدهد كه همزمان با بروز نشانههاي آشكار از تحرك در بخش مسكن، بازار سهام با سرعت بيشتري نسبت به ساير بازارهاي سرمايهگذاري در حال حركت بوده و در طول 30روز گذشته توانسته بيش از كل 10ماه گذشته سود نصيب سهامداران كند. اين مقدار بازده بيشتر از بازده بازارهاي طلا، مسكن و ارز بوده است.
آمارها نشان ميدهد كه از زمان اعلام برجام تاكنون، سرمايهگذاران در بازارسهام بهطور متوسط 15.5درصد سود كردند درحاليكه در همين مدت مقدار بازده كساني كه سكه طلا خريدهاند 1.5درصد بوده و سرمايهگذاراني كه داراييهايشان را ارزهايي نظير دلار و يورو خريده بودند بين 0.2تا 0.8- درصد سود كردند.
- خودروسازها در صدر برندهها
آمارها همچنين نشان ميدهد كه از ميان سهامداران، بيشترين سود نصيب سهامداراني شده است كه روي موج خبرهاي خوش در مورد سهام خودروسازها سوار شدند. اين دسته از سهامداران از زمان آغاز اجراي برجام تاكنون 60درصد سود كردند.در طول روزهاي گذشته قرارداد جديد ايران خودرو با كمپاني بنز براي توليد خودروهاي سنگين منعقد شد و خودروسازان ديگر اروپايي نيز مذاكرات بيشتري را با خودروسازها براي توليد خودروهاي سبك و سنگين آغاز كردند.
شدت رشد سهام شركتهاي خودروساز در اين دوره در حدي بود كه 5رتبه نخست بيشترين بازده بورس در اين مدت نيز به شركتهاي خودروساز اختصاص يافت. بهطوري كه 2شركت از زيرمجموعههاي گروه خودروسازي ايران خودرو بيش از 90درصد بازده نصيب سهامداران خود كردند. براساس آمارهاي رسمي بورس تهران سهامداران شركت محورسازان ايران خودرو در اين مدت 127درصد و شركت گسترش سرمايهگذاري ايران خودرو 94درصد سود كردند.
در عين حال مقدار سود سهامداران زامياد، مهركام پارس و ماشينسازي اراك نيز بهترتيب 83،82و 81درصد بود. پس از صنعت خودروسازي، گروه استخراج ساير معادن با 51درصد بازده بيشترين بازده را در اين مدت بهدست آورد. سهامداران گروه ساخت مصنوعات فلزي، استخراج نفت و گاز و خدمات فني و مهندسي از ديگر سهامداراني بودند كه در اين مدت بيشتر از ساير سهامداران سود كردند.
ميانگين بازده اين سه صنعت نيز در اين مدت 34تا 46درصد بود.
رشد بازار سهام ايران در حالي اتفاق افتاد كه آمارهاي بينالمللي نشان ميدهد از زمان آغاز اجراي برجام تاكنون قيمت هر بشكه نفت خام وست تگزاس با 12.3درصد كاهش به محدوده 32.5دلار رسيده است و قيمت هر بشكه نفت برنت و سبد نفتي اوپك نيز در اين مدت بهترتيب 9.6و 17درصد كاهش داشته است.
اين در حالي است كه قيمت نفت از مهمترين مولفههاي تأثيرگذار بر بورس تهران بهعنوان يك عامل مهم در افزايش سود شركتهاست. اطلاعات موجود از بازارهاي بينالمللي همچنين نشان ميدهد كه از زمان آغاز اجراي برجام تاكنون قيمت هر اونس طلا 4.3درصد و قيمت نقره 4.1درصد رشد كرده است اما در مقابل سرب و مس بهترتيب بعد از اجراي برجام 4.7و 2.1درصد نزول كرده است. قيمت روي هم با 4.7درصد افزايش روبهرو شد.
بازدهی سرمایه گذاری در بورس چقدر بود؟
مدیرعامل بورس تهران در پیام نوروزی خود اعلام کرد: ارزش بورس تهران در سال ۹۸ بیش از ۲.۶برابر شد و جایگاه خود به عنوان بازاری اثرگذار در اقتصاد ایران را بیش از پیش محکم کرد. از نظر بازدهی نیز متوسط بازدهی سرمایهگذاری بورس تهران به بیش از ۱۸۰درصد رسید.
مدیرعامل بورس تهران در پیام نوروزی خود اعلام کرد: ارزش بورس تهران در سال ۹۸ بیش از ۲.۶برابر شد و جایگاه خود به عنوان بازاری اثرگذار در اقتصاد ایران را بیش از پیش محکم کرد. از نظر بازدهی نیز متوسط بازدهی سرمایهگذاری بورس تهران به بیش از ۱۸۰درصد رسید.
به گزارش تین نیوز به نقل از خبرآنلاین؛ در پیام نورزوی علی صحرائی، مدیر عامل بورس تهران آمده است:
بسم ا. الرحمن الرحیم
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ حلول
سال نو و بهار پرطراوت را که نشانهی قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت است، به همه مردم ایران به ویژه فعالان بازار سرمایه تبریک گفته و سالی سرشار از برکت و معنویت را از درگاه خداوند سبحان برای همگان خواستارم.
بورس اوراق بهادار تهران در سالی که گذشت با الگو قرار دادن شعار "رونق تولید ملی" و با بهرهگیری از اعتماد و استقبال گستردهی عموم هموطنان و نیز حمایت قاطع مسئولان، در انجام رسالت خود در توسعه اقتصادی از طریق جذب و هدایت نقدینگی به سوی بخش تولید و نیز فراهم کردن بازاری شفاف، کارآمد و بهرهمند از ابزارهای مالی گوناگون، تلاشی خستگیناپذیر داشت.
این اعتماد عمومی در پی سالها تلاش مسئولان بازار سرمایه در ارتقای شفافیت، سلامت و گسترش دسترسی به بازار و توسعه فرهنگ سرمایهگذاری ایجاد شده که سرمایه گرانقدری برای این بازار بهشمار میآید. نماگرهای عملکردی بورس اوراق بهادار تهران خود گواه استقبال مردم و حمایت مسئولان ارشد سیاسی و اقتصادی از بازار سرمایه و تلاش هیأت مدیره محترم بورس و همکاران اینجانب است.
بورس اوراق بهادار تهران با همراهی و همدلی دیگر ارکان بازار سرمایه به ویژه سازمان بورس و اوراق بهادار و با درایت کمیته فقهی، موفق شد در سال ۱۳۹۸ سازوکار فروش تعهدی با کارکرد فروش استقراضی را به مجموعه ابزارهای مالی بازار سرمایه بیافزاید. افزون بر این در سالی که گذشت بازار مشتقه بورس تهران به ویژه قراردادهای اختیار معامله آن رشد و توسعه درخورملاحظهای را تجربه کرد.
نقدشوندگی نیز به عنوان یکی از مهمترین نشانههای کامیابی بورسهای اوراق بهادار، از رشد قابل ملاحظهای برخوردار بود به گونهای که ارزش معاملات بورس تهران رشدی بیش از ۲۳۰ درصد را به ثبت رساند. دیگر اتفاق خوشایند بورس تهران در سال ۱۳۹۸ رشد ارزش بازار آن بود.
در این سال ارزش بورس تهران بیش از ۲.۶ برابر شد و جایگاه خود به عنوان بازاری اثرگذار در اقتصاد ایران را بیش از پیش محکم کرد. از نظر بازدهی نیز سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران سالی به یادماندنی را تجربه کردند به گونهای که متوسط بازدهی سرمایهگذاری در بورس تهران در سال گذشته به بیش از ۱۸۰ درصد رسید و از این نظر بر اساس آمار فدراسیون جهانی بورسها (WFE)، رتبه دوم در بین اعضای این فدراسیون و رتبه اول در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را بهدست آورد.
همچنین بورس اوراق بهادار تهران در سالی که گذشت به روند خود در کمک به تامین مالی اقتصاد ملی ادامه داد و افزون بر تامین مالی بلندمدت، با همکاری مقام ناظر بازار پول مقدمات بهرهگیری از پتانسیل این بورس برای تأمین مالی کوتاهمدت بنگاههای اقتصادی را نیز فراهم آورد.
در پایان بار دیگر این عید باستانی را به هموطنان عزیز تبریک میگویم و امیدوارم سال پیشرو با همدلی و همراهی مردم ایران، سالی سرشار از شادی، کامیابی و سلامتی باشد. اطمینان دارم که مردم سرافراز ایران با خرد، بینش و همبستگی بالای خود همچون همیشه سربلند و سرفراز از بیماری ویروسی کنونی نیز گذر خواهند کرد.
ارزش واقعی بورس تهران چقدر است؟ +نمودار
ساختار مالکیتی پیچیده و تودرتو در بازار سهام سبب شده است تا شاهد چندبارهشماری ارزش بازاری شرکتها در محاسبه مجموع ارزش بورس و فرابورس باشیم.
به گزارش سرویس بورس مشرق، در این شرایط محاسبه سایر شاخصهای کلان بازار همچون بازده، نسبت قیمت به عایدی و نسبت اهرم بازار نیز بهدلیل سهامداری متقابل و شبکهای دچار تورش خواهد شد. در این گزارش با حذف اثر سهامداری شرکتها در یکدیگر، وزندهی شرکتها مجددا محاسبه شده است. محاسباتی که نشان میدهد در پایان سال ۹۸، ارزش واقعی بازار سهام ۷۳ درصد ارزش اسمی آن است.
پیشبینی ۵ کارشناس از وضعیت امروز بورس
یکی از ویژگیهای قابلتوجه در بورس تهران، سهامداری مستقیم و غیرمستقیم شرکتهای بورسی در یکدیگر است که ساختار مالکیتی پیچیده و درهمتنیدهای را ایجاد کرده است. این ساختار مالکیتی، از جنبههای مختلفی قابل بررسی بوده و تاثیرات مختلفی بر رفتار و عملکرد شرکتهای حاضر در بورس تهران و نیز کلیت بازار دارد. یکی از حوزههایی که از این ساختار سهامداری تاثیر میپذیرد، شاخصهای کلان عملکرد بازار است. بهعنوان مثال، بورس تهران طی سالهای ۸۱ تا ۹۸ بازده متوسط سالانه حدود ۳۶ درصد داشته و مجموع ارزش بازار شرکتهای بورسی و فرابورسی در انتهای سال ۹۸ به حدود ۲۴۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که مالک بخشی از سهام بسیاری از شرکتهای بزرگ بورس تهران، سایر شرکتهای بورسی هستند.
بهطور مثال، در انتهای سال ۹۸ در میان ۱۰ شرکت بزرگ بورس تهران، تمام آنها حداقل یک سهامدار که خود شرکتی بورسی است، دارند. بهعنوان نمونه، بیش از ۹۳درصد سهام پتروشیمی پارس (ششمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار سه شرکت بورسی دیگر است. همچنین ۸۴درصد سهام شرکت ارتباطات سیار در اختیار شرکت مخابرات ایران و حدود ۷۷درصد سهام شرکت گلگهر (چهارمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار ۶ شرکت بورسی دیگر است. به این معنا که بخش مهمی از ارزش بازار شرکتهایی که سهامدار این شرکتها هستند، ناشی از ارزش مالکیت آنها در این سه شرکت است و بنابراین در محاسبه ارزش کل بورس تهران که جمع ارزش بازار همه شرکتهای بورسی است، دوبارهشماری صورت میگیرد.
اگر خود این مالکان، سهامداران بورسی دیگری داشته باشند، این دوبارهشماری تبدیل به چندبارهشماری خواهد شد. بهعنوان مثال، بیش از ۴۰درصد سهام سرمایهگذاری معادن و فلزات (ومعادن) در اختیار فولاد مبارکه است، بنابراین، بخشی از سهام گلگهر که تحت مالکیت «ومعادن» است، هم در ارزش بازار «ومعادن» منعکس شده و هم بهصورت غیرمستقیم در ارزش بازار فولاد مبارکه انعکاس یافته است. بنابراین، برای محاسبه ارزش واقعی بورس تهران لازم است اثرات چندبارهشماری ناشی از این ساختار سهامداری، حذف شود.
علاوه بر ارزش بازار، محاسبه سایر شاخصهای کلان بازار همچون بازده بازار، نسبت قیمت به عایدی (P/ E) و نسبت اهرم بازار نیز به دلیل سهامداری متقابل و شبکهای دچار تورش خواهد شد. دلیل تاثیرگذاری سهامداری متقابل بر شاخصهایی غیر از ارزش بازار این است که میانگین موزون هریک از این متغیرها که بهعنوان شاخص کل بازار قلمداد میشود، مبتنی بر ارزش بازار ظاهری شرکتهاست، درحالیکه با حذف اثر سهامداری شرکتها در یکدیگر، نحوه وزندهی شرکتها نیز تغییر کرده و در نتیجه شاخص محاسبه شده نیز ممکن است کاهش یا افزایش یابد. پژوهشهای مربوط به سایر بازارهایی که در آنها، مشابه بورس تهران، سهامداری شرکتهای بورسی در یکدیگر رایج است نشان میدهد میزان تورش ایجادشده در شاخصهای کلی بازار میتواند قابلتوجه باشد.
بهعنوان مثال، در دهه ۱۹۹۰میزان ارزش واقعی بازار در بورس ژاپن بیش از ۳۰درصد کمتر از ارزش کل بازار اعلام شده (حاصل جمع ارزش بازار شرکتهای بورسی) بوده است، به گونهای که به دلیل در نظر نگرفتن اثر دوبارهشماری و تورش ناشی از آن، بورس ژاپن بهعنوان بزرگترین بورس جهان و بالاتر از بورس آمریکا شناخته میشد، اما پژوهشها نشان میدهد با حذف این دوبارهشماری از محاسبات بورس ژاپن، ارزش بورس آمریکا بسیار بیشتر از بورس ژاپن بوده است (فرنچ و پوتربا، ۱۹۹۱). این موضوع در مورد برخی بازارهای دیگر همچون نروژ، بلژیک و ایتالیا نیز نشان داده شده و اثرات آن بر شاخصهای بازار ارزیابی شده است.
همانطور که گفته شد، سهامداری شرکتهای بورسی در یکدیگر باعث دوبارهشماری و ایجاد تورش در محاسبات شاخصهای کلان بازار میشود. برای تشریح بهتر این موضوع، اثرات رابطه مالکیت بر ارزش کل بازار در دو حالت سهامداری یکطرفه و دوطرفه در قالب مثال بررسی میشود. منظور از سهامداری یکطرفه این است که شرکت «الف» سهامدار شرکت «ب» است. در مقابل، در سهامداری دوطرفه، علاوه بر سهامداری شرکت «الف» در شرکت «ب»، شرکت «ب» نیز متقابلا مالک بخشی از سهام شرکت «الف» است. شکل (۱) مثالی از این دو رابطه مالکیتی را بهصورت شماتیک نشان میدهد.
برای درک بهتر تاثیر رابطه سهامداری یکطرفه بر ارزش بازار محاسبه شده، در شکل یک فرض کنیم شرکت «ب» ارزشی معادل یک تومان صرفا در دارایی فیزیکی (و نه پرتفوی سهام) دارد. همچنین، فرض کنیم شرکت «الف» نیز معادل یک تومان دارایی فیزیکی در ترازنامه خود داشته و به علاوه، معادل ۵۰درصد سهام شرکت «ب» را نیز در اختیار دارد. در این صورت، ارزش بازار شرکت «الف» برابر ۵/ ۱ تومان خواهد بود که حاصلجمع ارزش داراییهای فیزیکی و ۵۰درصد ارزش سهام شرکت «ب» است. به این ترتیب، مجموع ارزش بازار این دو شرکت برابر ۵/ ۲ تومان خواهد بود.
این در حالی است که تنها ۲ تومان دارایی واقعی به این دو شرکت تعلق دارد و مثلا در صورت انحلال آنها، تنها ۲ تومان دارایی واقعی موجود خواهد بود. بنابراین، حاصل جمع ارزش بازار این دو شرکت، عددی بزرگتر از ارزش واقعی آنهاست. طبیعتا هرچه درصد سهامداری شرکت «الف» در شرکت «ب» بالاتر باشد، این دوبارهشماری بیشتر خواهد بود، و به علاوه، اگر شرکت دیگری سهامدار شرکت «الف» باشد، این دوبارهشماری تکرار شده و افزایش خواهد یافت. بنابراین، درصد مالکیت شرکتهای بورسی در یکدیگر و نیز تعدد لایههای سهامداری آنها، میزان تخمین بیش از حد ارزش بازار را افزایش میدهد.
در مورد سهامداری دوطرفه، فرض کنیم هر یک از دو شرکت «الف» و «ب» یک تومان دارایی فیزیکی و 50درصد سهام شرکت دیگر را در اختیار دارند. در این صورت، ارزش بازار این دو شرکت را میتوان بهصورت رابطه زیر نوشت:
دو معادله فوق را به سادگی میتوان حل کرد، و مقادیر زیر برای ارزش بازار این دو شرکت محاسبه میشود:
به این ترتیب، مجموع ارزش بازار دو شرکت برابر 4 خواهد بود که معادل دو برابر جمع ارزش داراییهای فیزیکی آنهاست (2=1+1).
بهصورت کلی، هرچه درصد سهامداری متقابل دو شرکت بالاتر باشد، میزان تخمین بیش از حد بهصورت فزایندهای افزایش مییابد. بهعنوان نمونه، اگر دو شرکت «الف» و «ب» هریک 90درصد سهام یکدیگر را علاوه بر یک تومان دارایی فیزیکی دراختیار داشته باشند، میتوان نشان داد که جمع ارزش بازار آنها 20 تومان (معادل 10 برابر جمع ارزش داراییهای فیزیکی) خواهد بود. در حالت کلیتر، اگر دو شرکت «الف» و «ب» a درصد از سهام یکدیگر را دراختیار داشته باشند، جمع ارزش آنها برابر ارزش داراییهای فیزیکی خواهد بود (بیرمن، 1990).
ارزش بازار هلدینگ را بهصورت تابعی از درصد سهامداری متقابل با شرکت زیرمجموعه در مثال فوق نشان میدهد.
با توجه به توضیحات فوق، میزان دوبارهشماری ارزش بازار بسته به ساختار و میزان سهامداری شرکتها در یکدیگر میتواند تغییر کند. برای حذف اثر این دوبارهشماری، لازم است ارزش بازار درصد مالکیت شرکتهای بورسی از جمع ارزش بازار کل شرکتها کسر شود. بهعنوان مثال، در حالت سهامداری متقاطع 50 درصدی، ارزش مالکیت شرکت «الف» در «ب» معادل 50درصد ارزش بازار شرکت «ب»، یعنی یک تومان و ارزش مالکیت شرکت «ب» در «الف» نیز یک تومان است. به این ترتیب، جمع ارزش مالکیت این دو شرکت در یکدیگر 2 تومان است که اگر از ارزش کل بازار آنها، یعنی 4 تومان، کسر شود معادل ارزش واقعی آنها که صرفا ناشی از داراییهای فیزیکی است (2 تومان) خواهد شد.
پس از محاسبه ارزش بازار واقعی شرکتها، جمع ارزش واقعی شرکتها در انتهای سال 98 حدود 1775هزار میلیارد تومان برآورد میشود. این رقم معادل 73درصد ارزش اسمی بازار (2425هزارمیلیارد تومان) است. به این ترتیب، بیش از یک چهارم از کل ارزش بازار سهام ایران ناشی از دوبارهشماری است که رقم قابلتوجهی است [در محاسبات ارزش واقعی شرکتها، در صورتی که ارزش روز سهام شرکتهای بورسی تحت تملک یک شرکت از ارزش روز آن بیشتر باشد، ارزش بازار واقعی آن (تفاضل ارزش بازار اسمی و ارزش روز سهام تحت تملک) عددی منفی محاسبه خواهد شد. این مساله در مورد 20 شرکت وجود داشته است که برای حل این مشکل، در محاسبات مربوط به این شرکتها، حداقل ارزش واقعی برابر صفر درنظر گرفته شده است].
صنایع مختلف بازار سهام ایران از جهت میزان تفاوت میان ارزش اسمی بازار و ارزش واقعی بازار، طیف گستردهای را شامل میشوند. نمودار 2 نسبت ارزش واقعی به ارزش اسمی 15 صنعت بورسی با بیشترین دوبارهشماری را نشان میدهد. همانطور که انتظار میرود، «سرمایهگذاریها» و «چندرشتهای صنعتی» به دلیل آنکه بخش بزرگی از دارایی آنها را سهام سایر شرکتها تشکیل میدهد، نسبت ارزش واقعی به اسمی آنها بسیار پایین (به ترتیب 37درصد و صفر درصد) است. به عبارت دیگر، صنعت «چندرشتهای صنعتی» تمام ارزش بازار خود را از تملک سهام سایر شرکتهای بورسی میگیرد که البته با توجه به ماهیت این صنعت که شامل هلدینگهای بزرگ بورسی است قابل درک است[این صنعت شامل چهار هلدینگ بزرگ بورسی یعنی سرمایهگذاری امید، سرمایهگذاری غدیر، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی و سرمایهگذاری گروه توسعه ملی است]. صنعت مخابرات نیز به دلیل وجود شرکت ارتباطات سیار که بخش اعظم سهام آن در کنترل شرکت مخابرات است، نسبت ارزش واقعی به اسمی پایینی (57 درصد) دارد.
در مجموع میتوان گفت که اولا صنایع مختلف بازار سهام ایران از نظر میزان دوبارهشماری ارزش بازار، تنوع قابلتوجهی دارند و ثانیا به نظر میرسد مساله دوبارهشماری بهخصوص در صنایع بزرگ بورسی رایجتر بوده و بنابراین درک آن اهمیت ویژهای دارد. بهعنوان مثال، از میان 15 صنعتی که بیشترین میزان دوبارهشماری در آنها وجود دارد، 7 صنعت جزو 10 صنعت بزرگ بورس هستند.
در گام بعدی، تغییرات نسبت ارزش واقعی به ارزش اسمی بازار در طی زمان را بررسی میکنیم. نمودار 3 این نسبت را در بازه 18 ساله 1380 تا 1398 نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود، این نسبت از حداکثر 88درصد در سال 87 تا 73درصد در سال 98 تغییر کرده است. در طی این سالها، میانگین این نسبت، 79درصد بوده است.
علاوه بر ارزش بازار، بازده بازار نیز به دلیل چندبارهشماری ارزش بازار شرکتها دچار تورش میشود، زیرا بازده شاخص کل بر اساس میانگین موزون بازدهی سهام مختلف محاسبه میشود و تورش در ارزش بازار، محاسبات مربوط به بازده شاخص را نیز دچار خطا میکند. برای محاسبه ارزش دوبارهشماری بر بازده بازار، ابتدا یک شاخص بازده کل (Total return index) با استفاده از ارزش اسمی بازار هر سهم بهعنوان وزن آن در شاخص ایجاد میکنیم.
دلیل ایجاد این شاخص به جای استفاده از شاخص کل بورس تهران این است که به دلایل مختلف از جمله وجود سهام فرابورسی در جامعه نمونه، شاخص محاسبه شده با شاخص کل اختلاف خواهد داشت و به منظور جلوگیری از تاثیرگذاری این اختلاف در محاسبات بر نتایج، اقدام به محاسبه مجدد شاخص کردهایم. در ادامه، همین شاخص را با استفاده از ارزش واقعی بازار وزندهی کرده و مجددا محاسبه میکنیم. اختلاف این دو شاخص که ناشی از تغییر در وزن هر سهم به دلیل تغییرات ارزش بازار آنها پس از حذف دوبارهشماری است، تورش ناشی از دوبارهشماری است. نمودار 4 روند این دو شاخص را در طی سالهای 81 تا 98 نشان میدهد.
همانطور که در نمودار 4 مشاهده میشود، در سالهای 81 تا 98، سرمایهگذاری در بازار سهام بازدهی حدودا 270 برابر داشته، درحالیکه پس از حذف اثر دوبارهشماری، این بازده به بیش از 385 برابر افزایش مییابد. بهطور معادل، بازده اسمی بازار در طی دوره 18 ساله، معادل 36درصد سالانه بوده درحالیکه بازده واقعی بازار معادل 39درصد است. بنابراین میتوان گفت دوبارهشماری بهطور متوسط حدود 3 بازده بورس چقدر است؟ درصد از بازده بازار میکاهد.
در مجموع، میتوان گفت که ساختار مالکیت شبکهای در بازار سرمایه ایران باعث ایجاد خطا در دو شاخص مهم بازار یعنی ارزش کل بازار و بازده میشود، اما بر نسبت P/ E بازار و همچنین تخمین ریسک سیستماتیک سهام تاثیر چندانی ندارد.