انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه

تریگر در تحلیل تکنیکال چیست و آشنایی با انواع و کاربردهای آن
موفقیت در بازارهای مالی مثل بازار بورس تا حد زیادی به توانایی تحلیل شما بستگی دارد. اگر شما بتوانید در مناسبترین زمان ممکن سهمی را خریداری کرده و در زمان مناسبتری آن را به فروش برسانید، در این بین از روند صعودی آن سهم سود خوبی دریافت خواهید کرد. همانطور که بارها در مقالات آموزشی اشاره کردیم، سود بردن در این بازار، تنها با شناخت ابزارهای تحلیلی و استفادهی درست از آنها میسر خواهد شد. تا پیش از این راجع به ابزارهای تحلیلی زیادی در بورس صحبت کردهایم. اما امروز و در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از این ابزارهای کاربردی، تحت عنوان تریگر در تحلیل تکنیکال رفتهایم و بهصورت جامع آن را بررسی خواهیم کرد. پس اگر شما هم در حال فراگیری تکنیکهای تحلیل در بورس هستید، مطالعهی مفهوم «تریگر» در ادامهی این مطلب را از دست ندهید.
تریگر در تحلیل تکنیکال چیست؟
واژهی تریگر (Trigger)، از لحاظ لغوی به معنای «ماشه» است. معمولاً شکارچی مدتی دست به ماشه، صید خودش را زیرنظر میگیرد و در زمانی که احتمال شکار بالا باشد، ماشه را فشار میدهد. یک تریدر خوب هم دقیقا مانند یک شکارچی عمل میکند، سهام را زیر نظر میگیرد و در موقعیت مناسب اقدام به خرید و فروش مینماید. تریگر در تحلیل تکنیکال به نقاط یا نواحی اطلاق میشود که معاملهگران بر اساس استراتژی معاملاتی خود در آن محدودهها اقدام به ورود یا خروج از سهم میکنند؛ در واقع، تریگر شرطهای ورود و خروج به یک معامله است.
نحوه استفاده از تریگر در معاملات
همانطور که گفتیم، استفاده از تریگر در تحلیل تکنیکال به تحلیلگران کمک میکند تا علاوه بر تشخیص زمان مناسب برای ورود به سهم، زمان خروج از آن را هم تعیین کنند. برای استفاده از تریگر راهها و ابزارهای مختلفی وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت. اما پیش از استفاده از این ابزارها برای تریگرگیری، لازم است تا شما یک استراتژی معاملاتی برای خودتان تعیین کنید تا بتوانید از تریگرهای شخصی خود به نحو احسن سود ببرید. داشتن استراتژی معاملاتی به این معنی است که شما خود را ارزیابی کرده و ببینید انتظار چهمقدار سود را از معامله دارید. ممکن است شخصی به دریافت سود ۳۰ یا ۴۰ درصد رضایت دهد. اما در مقابل شخصی هم باشد که به سودهای زیر ۵۰ درصد قانع نشود. مشخص بودن استراتژی معاملاتی به شما کمک میکند تا ریسک معاملات خود را با استفاده از تریگرگیری کاهش داده و سود کنید.
💡 نکته: یادتان باشد که مقدار یا نقطهی Trigger به شیوهی تحلیل هر فردی بستگی دارد. بنابراین این امکان هم وجود دارد که تریگر هیچ یک از تحلیلگران در بورس یکسان نباشد؛ یعنی تریگر ورود یکی با تریگر خروج دیگری برابر باشد.
انواع تریگر در تحلیل تکنیکال
با توجه به استراتژی افراد در استفاده از تریگر در تحلیل تکنیکال میتوان تریگرها را به انواع مختلفی تقسیم کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. تریگر کندلی
در این نوع از تریگر در تحلیل تکنیکال معاملهگر باید تسلط کافی بر روانشناسی کندلها داشته باشد و کندلهای بازگشتی و ادامه دهنده را بهخوبی بشناسد. از قدرتمندترین تریگرهای کندلی، کندل اینگالفینگ یا پوششی است که نشان دهندهی تصمیم قاطع بازار برای ورود در نقطهی مورد نظر است. همانطور که در نمودار زیر مشخص شده است، در دو نقطه، کندلهای پوششی صعودی ایجاد شده و میبینید که مثلاً سهم در نقطهی B در حال اصلاح بوده و در این نقطه از ۵- استارت زده و تا صف خرید با قدرت حرکت کرده است و کندل اینگالفینگ را بهوجود آورده است. این میتواند یکی از نشانههای بازگشت پرقدرت سهم باشد که بعد از آن میتوان با خیال راحت وارد سهم شد و سودهای خوبی را بهدست آورد.
تریگر کندلی
۲. تریگر خط روند (Trigger Line)، از انواع تریگر در تحلیل تکنیکال
تریگر خط روند (Trigger Line)، از مهمترین انواع تریگر در تحلیل تکنیکال میباشد که تریدرها خیلی از آن استفاده میکنند. این تریگر ممکن است برای سطوح افقی یا خطوط روند باشد. در حالتیکه سطوح افقی مدنظر باشد، نمودار به سطوح قیمتی ثابت، واکنش نشان خواهد داد. به طور مثال، در این نمودار مشاهده میکنید که نمودار قیمت به قیمت حدود ۴۰۰۰ ریال، برای ۳ بار در نقاط A و B و C واکنش نشان داده و در نهایت در نقطهی C، سطح قیمت شکسته شده و تریگر صادر میشود و میتوان با خیال راحت وارد سهم شد.
تریگر خط روند (Trigger Line) برای سطح افقی
اما در حالتی که خطوط روند مدنظر باشد، نمودار به سطوح قیمتی که در برخورد با خط روند ایجاد میشود، واکنش نشان خواهد داد. برای مثال در نمودار زیر بعد از اینکه نمودار قیمت چندین بار با خط روند تماس پیدا میکند، در نهایت آن را در نقطهی مشخص شده میشکند و بعد از یک پولبک، ادامهی روند صعودی خود را در پیش میگیرد. پس خطوط روند در استفاده از این نوع تریگر در تحلیل تکنیکال بسیار مهم هستند و بعد از شکسته شدن آنها، تریگر صادر میشود و تصمیمگیری برای انجام معامله انجام خواهد شد.
تریگر خط روند (Trigger Line) برای خط روند
در نمودار بعدی که مشاهده میکنید، یک خط روند معتبر دیده میشود که در چهار نقطه، نقش حمایتی را ایفا میکند و بعد از اینکه این خط روند، در نقطهی T شکسته میشود، تریگر صادر خواهد شد و خط روند نقش مقاومتی را خواهد داشت. اگر سهامدار چنین سهمی باشید میتوانید در نقطهی T یا در نقطهی بعدی که پولبک اتفاق میافتد، خروج زده و از سهم خارج شوید. اگر هم بازار فارکس یا دوطرفه باشد که در این نقطه میتوان پوزیشن فروش گرفت. چرا که بعد از این نقطه ریزش بزرگی در سهم رخ داده است.
تریگر خط روند (Trigger Line) برای خط روند
۳. تریگر الگوهای قیمتی
تریگر الگوهای قیمتی هم از انواع تریگر در تحلیل تکنیکال میباشد که در میان تحلیلگران بازار بورس ایران و همچنین فارکس از محبوبیت بالایی برخوردار است. از مهمترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی پرچم، الگوی کنج، الگوی سروشانه و الگوی مثلث اشاره کرد. هر یک از این الگوهای قیمتی، تریگرهای متفاوت دارند.
برای مثال در نمودار زیر الگوی مثلث متقارن را مشاهده میکنید که بعد از شکست ضلع بالایی مثلث، تریگر ورود صادر میشود.
تریگر الگوی مثلث متقارن
در این شکل هم الگوی پرچم را مشاهده میکنید که بعد از شکست پرچم، تریگر ورود در نقطهی T صادر میشود.
تریگر انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه الگوی پرچم
نمودار قیمتی زیر هم الگوی کنج در تایمفریم هفتگی تشکیل داده که بعد از شکست ضلع بالایی در نقطهی T، تریگر ورود صادر میشود.
تریگر الگوی کنج
در شکل زیر هم الگوی سروشانهی معکوس را مشاهده میکنید که بعد از شکست خط گردن توسط نمودار قیمتی در نقطهی T و پولبکی که اتفاق میافتد، تریگر ورود صادر میشود و بعد از آن نمودار صعودی میشود.
تریگر الگوی سر و شانه معکوس
۴. تریگر اندیکاتورها، از انواع تریگر در تحلیل تکنیکال
نوع دیگری از تریگر در تحلیل تکنیکال میباشد. همانطور که میدانید، اندیکاتورها از مهمترین ابزارهای تحلیل بازار سهام هستند. از اندیکاتورها میتوان بهعنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد. از این رو از اندیکاتورها هم میتوان تریگر ورود یا خروج گرفت. تریگر اندیکاتور انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه مکدی، RSI و Moving Averageها از مهمترین این تریگرها هستند. در نمودار زیر با استفاده از اندیکاتور Moving Average، میتوان تریگر ورود یا خروج گرفت. بهاین صورت که وقتی MA سریعتر که با رنگ قرمز مشخص شده، MA کندتر که سبزرنگ است را به سمت بالا در نقطهی T1 میشکند، تریگر ورود صادر شده و امکان خرید فراهم میشود.
دریافت سیگنال خرید به کمک تریگر اندیکاتور Moving Average
اما پس از گذشت مدتی و همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، MA سریعتر که با رنگ قرمز مشخص شده، MA کندتر که سبزرنگ است را رو به پایین میشکند و درست در همین زمان و در نقطهی T2، تریگر خروج از معامله صادر میشود.
دریافت سیگنال فروش به کمک تریگر اندیکاتور Moving Average
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ با مفهوم تریگر در تحلیل تکنیکال، انواع و کاربردهای آن آشنا شدید. گفتیم که مهمترین مزیت استفاده از تریگرها این است که ریسک معاملات را کم میکنند و در کمترین زمان ممکن میتوان سود خوبی را با کمک آنها بهدست آورد. دقت داشته باشید که Trigger به ابزار نموداری خاصی وابسته نیست و هیچ قانون خاصی ندارد؛ یعنی میتواند توسط تمام ابزارهای تحلیلی و نموداری مورد ارزیابی قرار بگیرد که راجع به مهمترین آنها در این مطلب صحبت شد. چنانچه شما مخاطب عزیز، در مراحل ابتدایی فراگیری تحلیل تکنیکال هستید و هنوز نمیدانید که چگونه از ابزارهای نامبرده در این مقالهی آموزشی برای تعیین Trigger استفاده کنید، میتوانید از مقالات و یا آموزشهای ویدیویی تحلیل تکنیکال در چراغ کمک بگیرید.
چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
تحلیل تکنیکال چیست ؟ کاربرد تحلیل تکنیکال + اهمیت آن در خرید و فروش
تحلیل تکنیکال چیست؟ در این مقاله به بررسی پاسخ این سوال میپردازیم. برای این که با خرید و فروش سهم های مختلف در بازار بورس و فعالیت در این بازار بزرگ اقتصادی به سود و بازدهی بالایی دست پیدا کنیم، لازم است که از یک سری ابزار مهم بهره ببریم تا بتوانیم فرصتهای خوب برای انجام معاملات بورسی را تشخیص داده و از این فرصتها نهایت استفاده را ببریم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از ابزار مهم برای تحلیل وضعیت بازار بورس، تحلیل تکنیکال است؛ در تحلیل تکنیکال برای پی بردن به وضعیت بازار روند تغییرات قیمت سهمها در طول زمان مد نظر قرار میگیرد و با توجه به این تغییرات قیمت، میتوان برای خرید یا فروش یک سهم مشخص تصمیمی قاطعانه گرفت.
رفتار قیمت همواره در تحلیل تکنیکال نقش اصلی را دارد و رفتار حجم معاملات نیز تکمیل کننده این اصل میباشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. منبع
سه مبحث ابتدایی به عنوان پایه های مباحث منطقی تحلیل تکنیکال به شرح ذیل میباشند :
1ـ همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
2ـ قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند .
3ـ تاریخ تکرار می شود .
در واقع اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم که تحلیل تکنیکال چیست و چه کارایی دارد، میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که در این سبک از تحلیل با استفاده از نمودارها و الگوهایی که قیمت را در بازار بورس و سرمایه گذاری مشخص میکنند، وضعیت عمومی بازار تحت بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. در پاسخ به این که کاربرد ت حلیل تکنیکال چیست، سوال بورسی مهم، لازم است بگوییم که این تحلیل به عنوان یک ترفند اساسی برای انجام معاملات بورسی با سود و بازدهی بالا و تشخیص فرصتهای مناسب برای انجام این معاملات شناخته میشود.
در این سبک از تحلیل از طریق بررسی روند و سیر تغییرات ایجاد شده در گذشت زمان در بازار بورس، فرصتهای مهم و مناسب شناخته میشوند. اطلاعات لازم و کلی برای تحلیل بازار با استفاده از سبک بنیادی، با توجه به تعداد معاملاتی که در بازار بورس انجام میشود و همچنین تغییرات قیمت سهمها به دست میآید.
کاربرد تحلیل تکنیکال چیست؟
در این قسمت از مقاله به بررسی پاسخ این سوالات میپردازیم که کاربردهای تحلیل تکنیکال ، در بورس در فارکس و یا هر بازار مالی چه استفادهای از این تحلیل میشود؟ نکتهی مهم دربارهی تحلیل تکنیکال این است که افراد در استفاده از این تحلیل محدودیتی نخواهند داشت و میتوانند از این سبک تحلیل برای بررسی وضعیت بازار معاملات انواع اوراق بهادار، به کار ببرند. با این حال متداولترین استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی وضعیت سهمهای معاملاتی بازار بورس است.
شاید بپرسید که اصل اساسی و هدف اصلی از بکارگیری تحلیل تکنیکال چیست و به چه علت از این سبک تحلیل استفاده میشود؟ باید گفت که از طریق این سبک از تحلیل، میتوان فعالیتهایی که در طی زمان در بازار بورس انجام میشود و سیر تغییرات قیمت سهمهای مختلف در بازار که در گذشته اتفاق افتاد است، به افراد در پیش بینی قیمت سهمهای مختلف در آیندهی نه چندان دور کمک میکند.
از آغاز روی کار آمدن این سبک از تحلیل و استفاده از آن برای بررسی وضعیت بازار بورس، تکنیکها و الگوهای بیشماری به وجود آمدهاند که هر یک میتوانند اطلاعات بسیار سودمندی را در اختیار تحلیل گران تکنیکال قرار دهند و استفاده از این الگوها برای انجام این تحلیل، روز به روز در حال افزایش و بیشتر شدن است. شاید بپرسید که فایدهی استفاده از این الگوها و تکنیکها برای انجام تحلیل تکنیکال چیست ، باید گفت که بسیاری از تحلیلگران با استفاده از این الگوها به شکل تکی و یا ترکیب چند الگو جهت تحلیل بازار، به فرصتهای نوین انجام معاملات بورسی و خرید و فروش سهمهای مختلف پی میبرند.
ابزار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
سوال مهم دیگری که لازم است به بررسی پاسخ آن بپردازیم این است که سبک کلاسیک ت حلیل تکنیکال چیست و چه تعریفی برای آن وجود دارد؟ در پاسخ به این که تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست نمیتوان مطلب خاصی را ارائه داد و باید گفت که اصولی که برای تحلیل تکنیکال به سبک کلاسیک مد نظر قرار میگیرند، فرق چندانی با تحلیل تکنیکال به سبک مدرن ندارد.انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه
ممکن است این سوال پیش بیاید که بهترین تحلیل تکنیکال چیست که پاسخ دادن به این سوال با توجه به نکتهای که به آن اشاره کردیم مقدور نیست و تنها میتوان به ابزار و تکنیکهای مختلفی که در طول زمان برای انجام این سبک از تحلیل روی کار آمدند اشاره کرد و گفت که با توجه به کاربرد هر یک از این ابزارها برای انجام تحلیل تکنیکال، این سبک تحلیل در بک مسیر برای پیشرفت سریع قرار گرفت.
از جمله ابزارهایی که برای انجام تحلیل تکنیکال به کار میرود، میتوان به نمودارهای مختلف همچون نمودار میلهای، نمودار شمعی، در نظر گرفتن مفاهیم مهم برای بررسی و تحلیل انواع روند و سیر تغییرات بازار همچون روندهای بزرگ، کوتاه و متوسط، در نظر داشتن اصول و مفاهیم مرتبط با سطوح حمایتی و مقاومتی، الگوهای مختلف قیمتی و… اشاره کرد. تحلیلگران تکنیکال از طریق هر یک از این ابزارها، تغییرات قیمتی که برای هر یک از انواع سهمها رخ میدهد را تحت بررسی قرار میدهند و از این طریق قیمت آیندهی سهمهای مورد نظر را پیشبینی میکنند. علاوه بر تغییرات قیمت این سهمها، تعداد معاملات انجام شده با استفاده از آنها نیز تحت بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.
تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
از دیگر روشهایی که برای تحلیل وضعیت بازار بورس مورد استفاده قرار میگیرد، تحلیل بنیادی است؛ در این سبک تحلیل با بررسی ارزش ذاتی و ارزش فعلی سهمهای مختلف در بازار بورس و مقایسه آنها با یکدیگر، تصمیم نهایی برای خرید، فرش و یا نگهداری سهمهای مختلف در بازار بورس اتخاذ میشود. اما سوال اصلی این است که تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ هر دو روش تحلیل بسیار پرکاربرد و پر استفاده هستند؛ اما مسلما یک سری منتقد و مخالف نیز وجود دارد که استفاده از هر یک از این سبکهای تحلیل وضعیت بازار را بیهوده میدانند.
اما سوال اصلی این است که مهمترین فرق بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال سهام چیست و از کجا نشات میگیرد؟ یکی از تفاوتهای اصلی که بین این دو سبک از تحلیل وجود دارد، مدت زمان انجام تحلیل است؛ به عبارت دیگر برای تحلیل بنیادی و استفاده از اصول آن در جهت بررسی وضعیت بازار بورس، نیاز است که به شکل طولانی مدت و با یک دید کلی به بازار نگاه کرد که مطمئنا این اقدام زمانی بسیار طولانی را بکار میگیرد.
در تحلیل به سبک تکنیکال، تمرکز بر روی سیر تغییرات قیمت است، نه بررسی ارزش سهمهای مختلف. تلاش اصلی در این سبک از تحلیل، استفاده از الگوهای قیمتی برای بررسی وضعیت تغییرات قیمت در آیندهای نه چندان دور است.
تعریف الگوهای بازگشتی دو کف و دو سقف
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که پیش از تغییر روند غالب بازار تشکیل شده و بر این اساس معامله گران را آگاه می سازند تا معاملات قبلی خود را بسته و در صدد ورود به موقعیت جدید معاملاتی باشند. به طور کلی این الگوها را به انواع دو سقف، دو کف، سر و شانه سقف، سر و شانه کف، سه سقف و سه کف تقسیم بندی می نمایند که در زیر تصاویری از آنها را مشاهده می نمایید. در ادامه هر یک را به تفصیل بیان خواهیم کرد.
الگوی دوکف و الگوی دو سقف
الگوی سر و شانه سقف و الگوی سر و شانه کف
الگوی دو سقف و دو کف
الگوی دو سقف و دو کف یا «دو قله و دو دره» از جمله الگوهای مشهور بازگشتی هستند که به نظر می رسد نسبت به سایر الگوها از اطمینان بیشتری برخوردار باشند. این الگوها در انتهای روندهای صعودی یا نزولی تشکیل می شوند و به معامله گران هشدار می دهند که به زودی روند معکوس آغاز خواهد شد.
این الگو تقریبا بعد از الگوی سر و شانه بیشترین تکرار را در نمودارها دارد و تشخیص آن نیز معمولا ساده است. آنها زمانی تشکیل می شوند که قیمت دو بار به تراز های مقاومت با حمایت برسد ولی نتواند از آنها عبور کند؛ به عبارت دیگر قیمت نمی تواند نسبت به سطوح قبلی، نقطه پاینی و بالایی جدیدی تشکیل دهد؛ بنابراین در آنها دو قله یا دو دره تشکیل می گردد که به آنها الگوی «دو قله» یا «دو دره» نیز می گویند. برای بهتر به خاطر سپردن حالت شکل گیری آن بهتر است بدانید که به ترتیب به شکل حروف M و W می باشند، به همین علت در برخی منابع به همین نام نیز معروف شده اند.
با شکسته شدن دره بین دو قله یا قله بین دو دره (خط گردن) می توان انتظار داشت که روند تغییر پیدا کند. البته همانند دیگر الگوها ممکن انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه است خط گردن بار دیگر لمس گردد اما بسیار هم دیده شده که پس از شکست هرگز باز نگشته و به حرکت در جهت جدید ادامه داده است. در صفحه بعد یک الگوی دو قله در سمت چپ و یک الگوی دو دره در سمت راست نشان داده شده است که به ترتیب خصوصیات آنها را بیان می نماییم.
الگوی دوسقف و دو کف
الگوی دو سقف (دو قله)
یکی دیگر از الگوهای بسیار متداول و مطمئن، الگوی « دو سقف» می باشد که با تشکیل در انتهای روند صعودی، موجب بازگشت قیمت می شود.
الگوی دو سقف (دو قله)
همان گونه که از نام آن مشخص است و در تصویر نیز مشاهده می نمایید در این الگو، دو قله متوالی تقریبا هم ارتفاع وجود دارد. خط موازی که در مقابل خط متصل کننده دو . قله (B . D) رسم می شود، خط گردن این الگو یا همان خط حمایت است که همانند الگوی «سر و شانه»، با شکست در نقطه E تبدیل به خط مقاومت می شود. این خط در بازگشت بازار جهت لمس مجدد خط گردن، همانند یک مقاومت قدرتمند موجب توقف قیمت در نقطه F می شود و در نهایت بازار تا نقطه هدف این الگو نقطه G) ریزش می نماید.
این الگو به اشکال مختلفی می تواند در نمودارهای قیمت تشکیل گردد که در شکل نشان داده شده است.
اشکال مختلف الگوهای دو سقف
الگوی دو کف (دو دره)
این الگو، تصویر آینه ای (وارونه) الگوی دو سقف است و معمولا با تشکیل در انتهای روند نزولی موجب باز گشت قیمت می شود.
الگوی دو کف (دو دره)
همان گونه که از نام آن مشخص است و در تصویر نیز مشاهده می نمایید در این الگو، دو دره متوالی تقریبا هم ارتفاع وجود دارد. خط موازی که در مقابل خط متصل کننده دو قله (B, D) رسم می شود، خط گردن این الگو یا همان خط مقاومت است که با شکست در نقطه E تبدیل به خط حمایت می شود و به این صورت الگو تکمیل می شود. این خط در بازگشت بازار، همانند یک حمایت قدرتمند موجب توقف قیمت در نقطه F می شود و در نهایت بازار تا نقطه هدف این الگو نقطه G) صعود می نماید. این الگو به اشکال مختلفی می تواند در نمودارهای قیمت تشکیل گردد که در شکل نشان داده شده است.
اشکال مختلف الگوی دو کف
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
اشتراک این مطلب
https://pishro-asak.com/wp-content/uploads/2021/03/Double-roof-pattern.jpg 224 224 شبنم خرمی https://pishro-asak.com/wp-content/uploads/2022/03/Pishro-Asak-Logo-v3.1-Optimized.png شبنم خرمی 2021-03-08 11:45:04 2021-08-19 21:18:17 تعریف الگوهای بازگشتی دو کف و دو سقف
دیدگاه خود را ثبت کنید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
دفتر مرکزی:
استان تهران، شهرستان شهریار، مجتمع تجاری اداری وائین شهریار، طبقه چهارم اداری، واحد 406
انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه
به وبلاگ ایران بورس خوش آمدید. تمامی مطالب این وبلاگ صرفا آموزشی بوده و هیچ گونه تحلیل یا ارائه سیگنالی در این وبلاگ قرار داده نمی شود. وابسته به کانال iribourse@
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان: ایران بورس(آموزش بورس)
و آدرس iribourse.LXB.ir لینک نمایید.
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
:anger: ۱-الگوی سر و شانه سقف:
این الگو بعد از یک روند صعودی شکل میگیرد و کامل شدن آن، نشاندهنده پایان روند صعودی است. الگو شامل سه سقف پیدرپی است که سقف وسط آن (سر) از دو سقف دیگر بالاتر تشکیل میشود؛ دو سقف در کنار سر که به عنوان شانه از آنها نام میبرند و تقریبا مساوی هستند.
کفهای ناشی از هر سقف به هم وصل میشوند تا خط حمایت (خط گردن) را تشکیل دهند.
همانطور که از نام آن مشخص است، الگوی سر و شانه سقف از یک شانه چپ، یک سر، یک شانه راست و یک خط گردن تشکیل میگردد. سایر فاکتورهای دخیل در الگو شامل حجم معاملات، شکست خطوط، هدف قیمتی و تغییر نقش حمایت به مقاومت هستند. در ادامه به هر بخش بطور جداگانه میپردازیم.
۱ – روند قبلی : قبل از تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه سقف، وجود یک روند صعودی لازم است. به عبارت دیگر اگر روند صعودی وجود نداشته باشد، عملا نباید به دنبال تشخیص الگوی سر و شانه سقف بود. (هر الگوی بازگشتی دیگر نیز چنین است و میبایست قبل از آن یک روند تشکیل شده باشد، وجود الگویی بازگشتی بدون وجود روند بیمعناست)
۲ – شانه چپ : روند صعودی است و شانه چپ در بالاترین نقطه روند تشکیل میشود. بعد از تشکیل این سقف، یک نزول رخ میدهد تا شانه چپ کاملا شکل بگیرد. کف تشکیل شده پس از شانه چپ معمولا بالای خط روند صعودی است و چنین به نظر میرسد که روند صعودی ادامه دارد.
۳ – سر : از کف شانه چپ افزایش قیمت شروع میشود، از قله قبلی نیز عبور میکند و سر را تشکیل میدهد. بعد از این سقف، کف دوم نیز شکل میگیرد که نقطه دوم خط گردن است. این کف معمولا خط روند را میشکند و اخطار پایان روند را صادر میگردد.
۴ – شانه راست : بعد از تشکیل نقطه دوم خط گردن، قیمت مجددا به سمت بالا حرکت میکند ولی نمیتواند به سقف قبلی برسد و کمی پایینتر (نزدیک به سقف شانه چپ) قله دیگری شکل میدهد که در این الگو به شانه راست معروف است.
ترجیح این است که دو شانه بصورت متقارن باشند و نزول قیمت از شانه راست، شکست خط گردن را در پی داشته باشد.
۵ – خط گردن : خط گردن از وصل کردن دو نقطه پایینی ۱ و ۲ شکل میگیرد. نقطه ۱ نشانگر نقطه پایین شانه چپ و آغازگر سر، و نقطه ۲ نیز نشاندهنده پایان سر و شروع شانه راست است.
بسته به رابطه بین دو نقطه پایین، خط گردن میتواند شیب نزولی یا صعودی داشته باشد یا اینکه کاملا افقی شود. شیب خط گردن روی درجه نزولی بودن الگوی سر و شانه سقف اثر میگذارد؛ یک خط گردن با شیب نزولی، نشاندهنده الگویی نزولیتر است.
گاهی اوقات بیش از ۲ نقطه پایین را میتوان در خط گردن رسم شده مشاهده کرد.
۶ – حجم معاملات : در حین تشکیل الگوی سروشانه سقف، حجم معاملات نقش مهمی در تایید این الگو بازی میکنند. حجم معاملات را میتوان از طریق یک اندیکاتور (مثلا Chaikin Money Flow یا OBV) یا به سادگی با بررسی سطوح حجم بررسی نمود. در حالت ایدهآل ( و نه همیشه ) حجم معاملات در طول تشکیل شانه چپ باید بیشتر از زمانی باشد که “سر” تشکیل میشود. کاهش حجم در زمان تشکیل سر که به عنوان یک سقف جدید است، یک اخطار برای شکست روند به شمار میروند. اخطار بعدی زمانی صادر میشود که حجم معاملات در زمان کاهش قیمت از “سر” افزایش مییابد.
همچنین تایید دیگر این الگو زمانی است که افزایش حجم معاملات را در زمان کاهش قیمت از سقف شانه سمت راست، شاهد باشیم.
۷ – شکست خط گردن : تا زمانی که حمایت خط گردن شکسته نشده است، الگوی سر و شانه سقف هنوز کاملا نشده و روند نیز به نزولی تبدیل نشده است. در حالت ایدهآل شکست خط گردن باید بصورتی قاطعانه (با حجمی زیاد) رخ دهد.
۸ – تبدیل حمایت به مقاومت : وقتی حمایت شکسته میشود، معمولا به خط مقاومت تبدیل میگردد. گاهی اوقات قیمت به حمایت شکسته شده بر میگردد (پولبک میزند) و یک شانس فروش به معاملهگران میدهد تا از بازار خارج شوند.
۹ – هدف قیمت : پس از شکست حمایت خط گردن، میزان کاهش قیمت از طریق محاسبه فاصله بین خط گردن و سقف سر بدست میآید. این فاصله از زیر خط گردن تا پایین محاسبه میشود تا هدف قیمت مشخص گردد. هر هدف قیمتی را میبایست یک قیمت تخمینزده شده دانست و باید موارد دیگر را نیز برای تشخیص تارگت در نظر داشت. سایر فاکتورهای دخیل در هدف قیمتی را میتوان شامل سطح حمایت قبلی، فیبوناچی اصلاحی و میانگین متحرک بلندمدت دانست.
الگوی سر و شانه سقف یکی از متداولترین الگوهای بازگشتی است که شکل میگیرند. مهم است که به یاد داشته باشید این الگو بعد از یک روند صعودی تشکیل میشود و اگر الگو تایید شود یک نزول بزرگ در انتظار قیمت خواهد بود./منبع : سایت باشگاه
شرح 3 الگوی مثلث در بورس (همراه استراتژی معاملات)
الگوی مثلث به طور کلی سه نوع دارد و یک الگوی نموداری متداول در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران باید به آن آگاه باشند.
در بین الگوهای قیمتی، الگوهای مثلث به چند دلیل حائز اهمیت هستند.
مثلثها کاهش نوسانات را در طول زمان نشان میدهند که در نهایت ممکن است دوباره افزایش یابد.
این مسئله، بینشی تحلیلی در مورد شرایط فعلی قیمت ارائه میکند و همچنین اینکه چه نوع شرایطی ممکن است در آینده پیش آید.
الگوی مثلث (انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه هم به هنگام شکلگیری و هم هنگامی که کامل میشود) میتواند نمایانگر فرصتهای معاملاتی باشد.
1. مثلث متقارن
یک مثلث متقارن هنگامی اتفاق میافتد که حرکات صعودی و نزولی قیمت دارایی، در طول زمان به ناحیهای کوچکتر و کوچکتر محدود میشود.
در این الگو، حرکت به سمت بالا و پایین محدودتر از سابق است و این حرکت نسبت به آخرین حرکت رو به بالا و پایین زیاد نیست.
به عبارت دیگر، در این الگو، نوسانات رو به بالا در نقطهای پایینتر و نوسانات رو به پایین در نقطهای بالاتر شکل میگیرد.
وصل کردن سقف نوسانهای بالا با خط روند و کف نوسانهای پایین با خط روند باعث ایجاد یک مثلث متقارن میشود جایی که دو خط روند به سمت یکدیگر حرکت میکنند.
هنگامی که بتوان سقف دو نوسان بالا و کف دو نوسان پایین را به وسیله یک خط روند به یکدیگر متصل کرد میتوان مثلث را رسم کرد.
از آنجا که قیمت در یک الگوی مثلث ممکن است چندین بار به سمت بالا و پایین حرکت کند، معاملهگران معمولا پیش از ترسیم خطوط روند صبر میکنند تا قیمت، سه نوسان بالا و پایین را شکل دهد.
در کاربرد واقعی، اغلب مثلثها را میتوان با روشهای اندک متفاوتی رسم کرد. به عنوان مثال، عکس فوق، روشهای مختلفی را نشان میدهد که ممکن است معاملهگران مختلف یک الگوی مثلث را در این نمودار خاص یک دقیقهای ترسیم کرده باشند.
2. مثلث افزایشی (Ascending triangle)
یک مثلث افزایشی با نوساناتی که در سقف، به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند با اتصال سقف نوسانات بالا ترسیم میشود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که کف نوسانهای رو به پایین را به هم متصل میکند، زاویهای صعودی دارد که باعث ایجاد یک مثلث افزایشی میشود.
نوسانات قیمت در حین شکلگیری و تکمیل این الگو، به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به بالا به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث افزایشی را هنگامی میتوان ترسیم کرد که دو نوسان بالا و دو نوسان پایین با یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
3. مثلث کاهشی (Descending triangle)
یک مثلث کاهشی از نوسانات رو به بالای پایینتر و نوسانات رو پایینی که به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند در امتداد نوسانات رو به پایین (کفها) مشابه ترسیم شود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که نوسانات نزولی بالای مثلث را متصل میکند زاویهای به سمت پایین دارد، و باعث ایجاد یک مثلث کاهشی میشود.
در این الگو، نوسانات قیمت به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به پایین به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث کاهشی را میتوان هنگامی ترسیم کرد که دو نوسان رو به بالا و دو نوسان رو به پایین توسط یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
در واقع، هنگامی که شما بیش از دو نقطه برای اتصال داشته باشید، خط روند ممکن است به طور کامل و بینقص کفها و سقفها را به یکدیگر متصل نکند. نباید انتظار داشت این خطها به شکلی ایدهآل به هم وصل شوند.
صرفا باید خطوط روندی را ترسیم کنید که به بهترین شکل، مطابق با عملکرد قیمت باشند.
استراتژی شکست (Breakout Strategy)
استراتژی شکستهشدن قیمت را میتوان در انواع مثلث استفاده کرد.
صرف نظر از اینکه مثلث افزایشی، کاهشی یا متقارن باشد، شیوه عمل براساس این استراتژی یکسان است.
به هنگام حرکت قیمت یک دارایی به بالاتر از خط روند بالایی یک مثلث، میتوان وارد معامله خرید شد است.
هنگامی که قیمت یک دارایی، به زیر خط روند پایینی مثلث نزول کرد باید دست به فروش زد.
از آنجا که هر معاملهگر ممکن است خطوط روند خود را اندکی متفاوت رسم کند، ممکن است نقاط ورود و خروج به معامله در بین معاملهگران اندکی متفاوت باشد.
برای تشخیص شکستهای واقعی و خروج قیمت از مثلث، هنگامی که قیمت در حال خروج از مثلث است، افزایش در حجم معاملات میتواند سیگنالی از معتبر بودن شکست باشد.
هدف این استراتژی، به دست آوردن سود به هنگام خروج و دور شدن قیمت از مثلث است.
اگر قیمت به پایینتر از حمایت مثلث (خط روند پایینتر) بشکند، آنگاه معاملهگر یک معامله فروش (Short کردن) با حد ضرری که بالای نوسان بالای اخیر، یا بالای مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) قرار داده شده، آغاز میکند (در بورس تهران هنوز امکان Short کردن وجودن ندارد).
اگر قیمت بالاتر از مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) شکسته شود، آنگاه معاملهگر وارد معامله خرید میشود و حدضرر را کمی پایینتر از کف قیمت اخیر قرار میدهد.
برای خروج موفقیتآمیز از معاملات سودآور، برای معاملات خود حدسود تعیین کنید.
میتوان حدسود را روی قیمتی است که معادل کل ارتفاع الگوی مثلث باشد. به عنوان مثال، اگر مثلث در قسمت قطور خود (ضلع چپ) 50 تومان ارتفاع داشت، آنگاه هدف سود را باید 50 تومان بالاتر از نقطه شکست قرار دهید.
حدسود، سادهترین رویکرد برای خروج از یک معامله سودآور است. درنهایت، قیمت یا به حدضرر یا به حدسود خواهد رسید.
مشکل اینجاست که گاهی معامله ممکن است سود خوبی نشان بدهد اما به حدسود نرسد. برای این شرایط و برای جلوگیری از سوخت شدن سودها، معامله گران باید معیارهای بیشتری به استراتژی خروج از معاملات اضافه کنند. مثلا تعیین کنند که اگر قیمت، روندی خلاف پوزیشن اتخاذ شده آغاز کرد از معامله خارج شوند.
استراتژی پیشبینی
شکل پیشرفتهتر این استراتژی، پیشبینی تشکیل مثلث و مسیر نهایی شکست قیمت است.
با فرض پیشبینی تشکیل الگوی مثلث و پیشبینی مسیر آینده شکست، معاملهگران اغلب میتوانند معاملاتی با سود احتمالی بسیار خوب در مقایسه با میزان ریسک بدست آورند.
فرض کنید یک مثلث شکل میگیرد و یک معاملهگر معتقد است که قیمت درنهایت آن را شکسته و خارج شده به سمت بالا حرکت خواهد کرد.
در این مورد، معاملهگر میتواند به جای صبر کردن برای شکست، نزدیک به حمایت مثلث خرید کند.
با خرید نزدیک به کف مثلث، معاملهگر با قیمت بسیار بهتری وارد معامله میشود و با تعیین حد ضرر در زیر مثلث، میزان ریسک معامله کم خواهد بود.
اگر قیمت به سمت بالا شکسته شود، همان روش یکسانی که برای هدفگذاری شرح داده بودیم را میتوان به عنوان هدف قیمت تعیین کرد. معاملهگری که پیشدستی میکند و قبل از شکست مثلث وارد معامله میشود، به خاطر اینکه قیمت ورود به معامله پایینتر است، از معاملهگری که منتظر شکست مثلث است سود بیشتری از بازار میگیرد.
برای استفاده از “استراتژی پیشبینی” یک مثلث باید حداقل سه بار با حمایت و یا مقاومت برخورد کند، انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه به این علت که در سومین (یا آخرین) برخورد با حمایت یا مقاومت است که معاملهگر میتواند معاملهای انجام دهد.
دو نوسان اول تنها برای ترسیم مثلث استفاده میشوند. بنابراین، برای ایجاد سطوح بالقوه حمایت و مقاومت، و انجام معامله در یکی از آنها، قیمت باید حداقل سه مرتبه به آن سطح برخورد کند.
اندازه پوزیشن و مدیریت ریسک
همیشه از یک حد ضرر استفاده کنید.
حتی اگر قیمت شروع به حرکت به نفع شما کند، میتواند در هر زمانی بازگشت داشته باشد (در ادامه بخش شکست کاذب را ببینید).
داشتن حد ضرر به معنای کنترل ریسک است. اگر دارایی در جهت پیشبینی شده پیشرفت نکند، معاملهگر با کمترین ضرر از معامله خارج میشود.
داشتن حد ضرر به معاملهگر اجازه میدهد تا اندازه ایدهآل پوزیشن (مبلغی که وارد معامله میکند) را انتخاب کند. اندازه پوزیشن تعداد سهام (بازار سهام)، لاتها (بازار فارکس)، یا قراردادهایی (بازار معاملات آتی) است که در یک معامله به کار گرفته میشود.
برای محاسبه اندازه ایدهآل پوزیشن، ببینید که تا چه اندازه حاضرید برای یک معامله ریسک کنید.
معاملهگران حرفهای به طور معمول یک درصد (یا کمتر) از کل موجودی حساب خود را در هر معامله ریسک میکنند. یک درصد از حساب خود را محاسبه کنید. به عنوان مثال، اگر کل سرمایه بورسی شما 120 میلیون تومان است، میتوانید تا 1.2 میلیون در هر معامله ریسک کنید.
پس از آگاهی به این موضوع، تفاوت بین قیمتهای ورود و حد ضرر خود را در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، اگر نقطه ورود شما به یک سهم 1500 تومان و حد ضرر شما 1350 تومان باشد، پس ریسک شما 150 تومان در هر سهم خواهد بود. برای محاسبه تعداد سهامی که میتوانید در هر معامله داشته باشید، 1.2 میلیون تومان (حداکثر ریسک) را تقسیم بر 150 تومان (ریسک به ازای هر سهم) کنید. به این ترتیب شما میتوانید اندازه پوزیشن خود را تا 8,000 انجام معاملات بر اساس الگوی سر و شانه سهم انتخاب کنید.
این حداکثر مقداری است که شما میتوانید وارد معامله کنید تا ریسکتان در معامله تقریبا معادل یک درصد از موجودی کل حسابتان باشد.
اگر سرمایهتان رقم بالاییست، مطمئن شوید در سهمی وارد میشوید که معاملات آن حجم کافی دارد. اگر اندازه پوزیشن خود را نسبت به بازاری که در آن معامله میکنید بیش از اندازه بزرگ بگیرید، در معرض ریسک عدمنقدشوندگی قرار میگیرید.
شکستهای کاذب (False breakouts)
شکستهای کاذب مشکل اصلی هستند که معاملهگران به هنگام معامله براساس الگوهای مثلث یا هر الگوی قیمتی دیگری با آن مواجه میشوند.
یک شکست کاذب هنگامی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر از مثلث رفته و سیگنال یک شکست را میدهد اما سپس در مسیر عکس بازگشت میکند و حتی ممکن است از طرف دیگر مثلث بشکند و خارج شود.
شکستهای کاذب بخشی از معاملات هستند و ممکن است منجر به ضرر در معاملات شوند.
در مواجهه با شکستهای کاذب نباید دلسرد شوید.
تمام شکستها کاذب نیستند و شکستهای کاذب در حقیقت میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا معامله را بر اساس استراتژی پیشبینی (که شرح دادیم) انجام دهند.
اگر در یک معامله نیستید و قیمت در مسیری مخالف آنچه انتظار داشتید دچار شکستی کاذب شد، فورا وارد معامله شوید!
به عنوان مثال، فرض کنید مثلثی شکل میگیرد و ما بر اساس تحلیل خود از عملکرد قیمت آن محدوده انتظار داریم که قیمت در نهایت به سمت بالای مثلث شکسته شود.
اما این اتفاق نمیافتد و قیمت اندکی پایینتر از مثلث رفته و سپس به شکلی تهاجمی به سمت مثلث برگردد. در این صورت، میتوانید یک معامله خرید شوید و حدضرر را دقیقا در زیر کیف اخیر قرار دهید از آنجا که حرکت قیمت به سمت پایین شکست میخورد، بسیار محتمل است که قیمت سعی کند از مثلث خارج شده و به بالاتر از آن رشد کند.
سخن آخر در خصوص الگوهای مثلث
الگوی مثلث از الگوهای متداول قیمتی است که در نمودارها به وفور میتوان یافت.
دانستن نحوه تفسیر و معامله کردن با الگوهای مثلث مهارت خوبی است زیرا آنها رایج هستند اما ممکن است هرروز و در تمام داراییها اتفاق نیفتند.
معاملهگران کوتاهمدت، اغلب احتیاج به طیف گستردهتری از استراتژیها دارند و نه فقط الگوهای مثلث.
مفاهیمی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت را میتوان برای معامله با سایر الگوهای نموداری نیز به کار گرفت، مانند محدودههای رنج، گوهها (wedges) و کانالها.
پیش از اقدام به معامله این الگوها با پول واقعی، تشخیص، ترسیم و معامله با الگوهای مثلث را با معاملات مجازی تمرین کنید. به این ترتیب میتوانید قبل از اینکه سرمایه خودتان را به ریسک بیندازید، مطمئن شوند که با تحلیل و تشخیص الگوهای مثلث، توانایی کسب سود را دارا هستید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید: