ویژگیهای یک معاملهگر موفق

ویژگی های شخصیتی فرد مناسب برای فعالیت در بازارهای مالی
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و … برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
تعریف شخصیت
همه ی ما در صحبت های روزمره ی خود کلمه «شخصیت» را بکار می بریم. احتمالا آنچه را که در صحبت از شخصیت مد نظر داریم، آمیزه ای از خصوصیات مختلف است که امکان دارد خودبینی و تکبر، پیشداوری، نوسان های خلق و خوی و ارزش های فرد باشد.
بنابراین، به نظر می رسد آنچه را که از شخصیت در نظر داریم ترکیبی از اعمال، افکار، هیجانات و انگیزه های شخص باشد که در تعامل با موقعیت ها و وضعیت های مختلف نمایان می شود .
شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگی های جسمانی، روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می کند.
شخصیت ترکیبی از اعمال، افکار، هیجانات و انگیزش های فرد است.
بعبارت دیگر، هر شغل دارای ویژگی هایی منحصر به فرد است، مثلا آیا این شغل نیازمند کار فکری است یا جسمی، محیط شلوغ دارد یا خلوت، کار به تنهایی انجام می شود یا با گروه، نحوه ی نظارت چگونه است و بسیاری از مسائل دیگر ؛ در مقابل، افراد هم دارای ویژگی های شخصیتی خود هستند، دوست دارند به تنهایی یا در گروه کار کنند، برخی به فعالیت های ذهنی و برخی به فعالیت های جسمی علاقه دارند، برخی مسئولیت پذیر و برخی مسئولیت ناپذیر هستند.
تناسب بین شغل و شخصیت
چگونگی شخصیت افراد در سازگاری شغلی اهمیت زیادی دارد. بعضی مشاغل برای افراد سر به زیر و ساکت مناسب است، در حالی که تعدادی از مشاغل برای افراد برونگرا و سازگار مناسب به نظر می رسد.ویژگیهای یک معاملهگر موفق
توانایی سازگاری اجتماعی سهم بزرگی در موفقیت شغلی دارد، در بعضی از مشاغل، روی انواع خاصی از مهارت های اجتماعی تاکید می شود. در مقابل، برای برخی دیگر از شغل ها افراد آرام و درونگرا مناسب هستند.
سازش و هماهنگی بین نوع شخصیت و نوع محیط باعث سازگاری بیشتر با شغل و حرفه می گردد که به نوبه خود به رضایت منجر می شود.
بدیهی است که افراد دارای شخصیت های متفاوتی هستند ؛ مشاغل هم از همین ویژگی ها برخوردارند.
به گزارش آلامتو به نقل از بورس پرس؛ بازار سرمایه در کشورهای دنیا از جمله ایران از جذابیت خاصی برخوردار است. گاهی برای پاسخ به کنجکاوی حتی شاید به تالار بورس هم سری بزنیم و وقت هایی هم پیش می آید بخواهیم بدانیم کسانی که وارد این بازار می شوند چگونه افرادی هستند.
در این باره رضا بافتی روانشناس و مشاور با معرفی 8 تیپ شخصیتی افراد موفق و ناموفق در بازار سرمایه ایران را اعلام کرد و به بورس ویژگیهای یک معاملهگر موفق پرس گفت: شناخت این 8 تیپ شخصیتی گویای این مسأله است که کدام یک از تیپ های شخصیتی بیشتر به بازار سهام روی می آورند و کدام ها موفق و یا ناموفق عمل می کنند.
۸ تیپ شخصیتی بازار سرمایه
تیپ شخصیتی اول “فکری برون گرا
درتمام جنبه های زندگی واقع گرا هستند. دانشمندان را می توان در این دسته جای داد. افرادی با این شخصیت زمانی که وارد بازار سرمایه می شوند به سود کم قانع و ترجیح می دهند با ریسک دست به انتخاب و یا خرید و فروش سهام نزنند.
تیپ شخصیتی دوم “احساسی برون گرا
این دسته از افراد به شدت هیجانی هستند و تحت تأثیر هیجانات دست به معامله می زنند، گاهی حالات این افراد از بیرون نیز کاملا قابل مشاهده است.
تیپ شخصیتی سوم “ادراکی برون گرا
معمولا این افراد به دنبال تجربه و حس های جدید هستند و البته به شدت واقعیت مدار، افرادی با تیپ شخصیتی ادارکی برون گرا براساس واقعیت بیرون کار می کنند و همیشه سعی می کنند با افراد مختلف ارتباط برقرار کنند و خود را با سایرین تطبیق دهند؛ ادراکی های برون گرا بدلیل اینکه همیشه به دنبال تجربه حس های جدید هستند معمول نیز سرمایه گذاری های کوتاه مدتی انجام می دهند. برای مثال امکان دارد دست از یک معامله برداشته و به سراغ سهام دیگری بروند.
تیپ شخصیتی چهارم “الهامی برون گرا
این افراد به دلیل توان زیاد، در بهره برداری از فرصت ها بیشترین توانایی را دارند و معمولا در سیاست و تجارت موفق خواهند بود. این نوع شخصیت می تواند سرمایه گذار بهتری باشد. بدلیل اینکه به موقع اقدام به خرید و فروش سهام خواهد کرد.
تیپ شخصیتی پنجم “فکری درون گرا
سازگاری خوبی با افراد در میان این تیپ شخصیتی وجود ندارد و بیشتر متمایل به درون هستند، این افراد حتی در بیان افکار خود مشکل دارند و به اندیشه ها و گفته های دیگری بی توجه و عموما بر اندیشه های خود متمرکز و قائل به مشورت نیستند، براساس تجربه های شخصی دست به تصمیم گیری می زنند و معمولا در معاملات زیان می کنند مگر اینکه کلان اندیش باشند که در این صورت احتمال سوددهی وجود دارد.
تیپ شخصیتی ششم “احساسی درون گرا
معمولا افرادی هستند آرام، متواضع و مؤدب، البته دچار خشم هم می شوند اما به دلیل اینکه خشم را بروز نمی دهند متوجه این حالت آنها نخواهیم شد. این افراد معمولا در تشویش، نگرانی و تردید به سر می برند. گاهی حتی به دلیل همین مردد بودن و وسواس فکری و تحریکات باعث شده در معامله متضرر شوند البته در برخی مواقع این وضعیت به کمک آنها می آید اما این تیپ شخصیتی بیشترین استرس را متحمل می شوند.
تیپ شخصیتی هفتم “ادراکی درون گرا
این افراد بسیار غیرمنطقی هستند یا به قولی از دنیا بریده اند، این دسته از افراد اگر هم وارد بازار سرمایه شوند بیشتر به چشم سرگرمی به آن نگاه می کنند.
هشتمین و آخرین تیپ شخصیتی “الهامی درون گرا
خیال پردازان حرفه ای که ارتباط کمی با واقعیت دارند، این افراد با تهدید جدی زیان دهی در معاملات به دلیل رویایی بودن روبرو هستند. آنها با فکر میلیارد شدن در مدت زمانی بسیار کوتاه وارد این بازار می شوند. بیش از 90 درصد این افراد به امید پولدار شدن قدم به بازار سهام می گذارند.
سنتی / منظم
شغلهایی که مناسب افراد سنتی و منظم هستند، قاعدهمند بوده و مستلزم پیروی از روشهای جاافتاده و فعالیتهای جاافتاده هستند. در اینگونه مشاغل سروکار فرد بیشتر با اطلاعات مفصل و دادههای دقیق است تا ایدهها؛ و معمولاً از اصول و قواعد مشخصی پیروی میکنند.
ریسکپذیر / کارآفرین
شغلهای مناسب افراد ریسکپذیر و کارآفرین دربرگیرنده راهاندازی و اجرای پروژهها است. این مشاغل میتواند توان رهبری و تصمیمگیری افراد را به چالش بکشند. سطح ریسکپذیری در اینگونه مشاغل بالاست و اغلب با تجارت سروکار دارند.
اجتماعی / امدادگر
مشاغل مناسب برای افراد اجتماعی و امدادگر معمولاً نیاز به کار با مردم، تعامل با آنها و آموزش آنها دارند. این مشاغل متضمن کمک و یا خدماترسانی به دیگران هستند.
واقعگرا / عملگرا
مشاغل مناسب افراد واقعگرا و عملگرا معمولاً دربرگیرنده فعالیتهای کاری با چالشها و راهکارهای عملی هستند. بهطورمعمول اینگونه مشاغل با گیاهان، حیوانات و مواد مورداستفاده در دنیای واقعی مانند چوب، ابزارآلات و ماشینآلات سروکار دارند. بسیاری از این مشاغل به کار در فضای آزاد نیاز دارند و چندان با کاغذبازی و همکاری نزدیک با دیگران سروکار ندارند.
پژوهشگر / علمی
شغلهای مناسب افراد پژوهشگر و علمی غالباً شامل کار با ایدهها بوده و نیازمند تفکر بسیار زیادی هستند. اینگونه افراد عموماً در جستجوی حقایق و کشف راهحل مسائل بهصورت ذهنی هستند.
هنری / خلاق
مشاغل مناسب افراد هنری و خلاق اغلب شامل کار با فرمها، طرحها و الگوها هستند. اینگونه مشاغل معمولاً نیاز به سطوح بالایی از خودابزارگری و تصریح خصوصیات و عقاید فرد شاغل داشته و غالباً بدون پیروی از قواعد خاص و سفتوسخت قابل انجام هستند.
سبکهای کاری، ویژگیهای شخصی هستند که بر کارایی فرد در یک شغل تأثیرگذارند. شغل معامله گری سبکهای کاری زیر را در بر دارد:
شغل نیاز به صداقت کامل و پایبندی به اصول اخلاقی دارد.
جزئینگر
شغل نیاز به توجه هم زمان به جزئیات و کلیات بهمنظور تکمیل وظایف دارد
خودکنترلی/ مقاوم
شغل نیاز به انتقادپذیری، تحمل فشار و برخورد مؤثر و توام با آرامش در شرایط استرس بالا دارد.
مسلط بر خود
شغل نیاز به حفظ آرامش، کنترل احساسات، کنترل خشم، و اجتناب از رفتار تهاجمی، حتی در شرایط بسیار دشوار دارد.
سازگار و انعطافپذیر
شغل نیاز به پذیرش انواع تغییر (مثبت یا منفی) و تنوع در حد قابلتوجه در محیط کار دارد.
متفکر و تحلیلگر
شغل نیاز به تجزیهوتحلیل اطلاعات و استفاده از منطق برای رسیدگی به مسائل و مشکلات مربوط به کار دارد.
نوآور
شغل نیاز به خلاقیت و فکر باز برای پروراندن ایدههای جدید و پاسخ به مشکلات مربوط به کار دارد.
مبتکر
این شغل مستلزم تمایل فرد به انجام مسئولیتها و مقابله با چالشها است.
تلاشگر
شغل نیاز به تعریف اهداف قابلدسترسی برای به چالش کشیدن فرد و تلاش او برای انجام وظایف دارد.
مستقل
این شغل نیاز به قدرت تصمیمگیری برای انجام مستقل کارها، هدایت دیگران بدون (یا با حداقل) نظارت، و اتکا به خود برای انجام فعالیتها دارد.
تحلیل گران طلا چه کسانی هستند ؟ نحوه معاملات طلا
بازار طلا خواه نزولی باشد و یا صعودی به دلیل موقعیت منحصر به فردی که در سیستم های اقتصادی و سیاسی جهان دارد و همچنین نقدینگی بالا در این بازار فرصت های بی نظیری برای سودآوری تقریبا در تمام محیط ها دارد..
بسیاری از افرادی که این فلز را انتخاب می کنند به طور مستقیم و بواسطه معاملات آتی، بازارهای سهام و بازارهای آپشن با استفاده از لوریج های فوق العاده و ریسک های اندازه گیری شده اقدام به انتخاب این فلز میکنند.
فعالان بازار برخی مواقع بخاطر اینکه ویژگی های خاص دنیای بازار های طلا و مشکلات مخفی که ممکن است موجب از دست رفتن سود آن ها شود را نشناخته اند و در خصوص آن آموزش ندیده اند، نمیتوانند استفاده کاملی از نوسانات قیمت طلا ببرند. علاوه بر آن، تمام وسایل سرمایه گذاری به صورت برابر ایجاد نشده اند: برخی از ابزارهای معاملاتی طلا میتوانند نسبت به سایر ابزارها نتایج پایدار بهتری داشته باشند.
آموزش معامله با این فلز گرانبها چندان سخت نیست اما این کار نیاز به مهارت هایی دارد که صرفا برای این کالای معاملاتی تعریف شده باشد. تازه کارها باید به آرامی در این بازار کار کنند اما سرمایه گذاران خبره از این بازار با استفاده از این ۴ گام استراتژيک در معاملات روزانه ویژگیهای یک معاملهگر موفق و معمول خود سودهای زیادی بدست می آورند. در درجه بعدی باید در این بازار تا زمان رسیدن و کشف این بازار پیچیده نیاز به تمرین و آزمون زیادی دارید.
۱- چه چیزی موجب حرکت طلا میشود
طلا، یکی از کهن ترین ارزها در کره زمین، جایگاه عمیقی در ذهن و روان دنیای مالی باز کرده است. تقریبا همه در خصوص این فلز زرد نظری دارند، اما طلا به خودی خود تنها به تعداد محدودی از کاتالیست های قیمتی واکنش نشانمیدهد. هر یک از این عوامل نیروها در میانه یک قطب تقسیم میشوند و بر روی احساسات، حجم معاملات و شدت آن تاثیر گذار هستند:
- تورم و تورم منفی
- ترس و حرص
- عرضه و تقاضا
فعالان بازار در معاملات طلا بخاطر واکنش با یکی از این قطب ها با افزایش ریسک روبرو میشوند و در واقع اینجا زمانی است که فرد دیگری حرکت قیمتی را تحت کنترل خود دارد. برای مثال، در جایی صحبت از فروش گسترده ای میشود که به بازارهای مالی ضربه وارد کرده است و در اینجا طلا از صعود قدرتمند طلا کاسته میود. بسیار از معامله گران میپندارند که ترس موجب حرکت این فلز زرد و جهش آن میشود، اعتقاد و باورهای احساسی جمع میتواند به صورت کورکورانه ای موجب افزایش قیمت شود. تورم ممکن است موجب نزول سهام شود که این میتواند موجب این شود که بر این باور شویم که از نظر تکنیکال عمده مردم به سمت فروش سهام در برابر طلا میکنند که این منجر به افزایش تهاجمی و بسیار قدرتمند طلا میشود.
ترکیب این عوامل همیشه در بازارهای جهانی نقش مهمی ایفا میکنند و بنیان های بلند مدتی که میتواند به طور برابری صعودی یا نزولی باشند را ایجاد میکند. به عنوان مثال، محرک اقتصادی فدرال رزرو که از سال ۲۰۰۹ آغلز شد، ابتدا تاثیر اندکی بر روی طلا داشت زیرا فعالان بازار بر روی سطوح بالاتری از ترسی که ناشی از سقوط اقتصادی سال ۲۰۰۸ بود، متمرکز بودند. با اینحال، این کاهش کیفی منجر به تورم منفی شد که در پی آن بازار طلا و گروه های کالاهای دیگر بخاطر این بازگشت اساسی، به سمت بالا حرکت کردند.
این چرخش سریعا روی نداد زیرا مزایده توردم عمدی در راه بود که موجب شد اقتصادهای تحت فشار و دارایی های کالا محور به سمت نقاط تاریخی خود بازگردند. سرانجام طلا پس از اینکه تورم عمدی به پایان رسید و بانک های مرکزی سیاست های انقباضی خود را تسهیل کردند، صعود کرد و در سال ۲۰۱۱ مجددا نزول داشت. در همان زمان سهام VIX به سطوح پایین تری نزول کرد، که این نشان از این داشت که ترس دیگر عامل حرکت در بازار به حساب نمی آید.
۲- شناخت جمعیت
طلا توجه جمعیت بیشماری را با علایق متنوع به خود جلب میکند و عمدتا منجر برخلاف اوراق قرضه می باشد. فعالین بازار طلا در بالای تپه قرار دارند و شمش های فیزیکی را جمع میکنند و بخش بزرگی از دارایی خانوادگی خود را به سهام، آپشن و یا اوراق آتی طلا اختصاص میدهند. فعالانی هستند که در این بازار به صورت بلند مدت فعالیت میکنند. علاوه بر این، شرکت کنندگان خرد در این بازار تقریبا تمام جمعیت فعالین بازار طلا را به خود اختصاص میدهند که با بودجه اندک خود بخش زیادی از این فلز گرانبها را به خود اختصاص داده اند.
فعالین بازار طلا با ایجاد سقفی زیر ارواق قرضه و سهام طلا بخاطر ایجاد یک عرضه مداوم برای خرید در قیمت های پایین موجب ایجاد نقدینگی بی شماری در این بازار شده اند. آنها همچنین با اهداف مخالف نقاطی برای ورود به معاملات فروش کوتاه مدت، بویژه در بازارهای احساسی که یکی از عوامل یاد شده در بالا در آن وجود دارد و فشار فروش در آن زیاد شده است، برای ورود به معامله نقاطی تعیین میکند.
علاوه بر موارد یاد شده، طلا فعالیت های هدجینگ زیادی را بواسطه سرمایه گذارهای ابزاری که اقدام به ترکیبی از خرید و فروش اوراق قرضه با استراتژی های جنبی میکنند، به خود اختصاص میدهد. اوراق قرضه، سبدهایی از ابزارهای گوناگون که متناسب با سرعت رشد وامنیت است را به ایجاد میکند که افراد با استفاده از الگوریتم های آن اقدام به معامله با این ترکیب میکنند. این افراد در بازارهای بسیار متناقضی که مشارکت مردم پایین تر از حد معمول است محبوبیت زیادی دارد.
شما برای اینکه بتوانید تبدیل به یک معامله گر موفق شوید نیاز به ویژگی های خاصی دارید. اعداد و ارقام دروغ نمیگویند شما میتوانید با استفاده از آنها پول بدست آورید یا تمام پول خود را از دست دهید. گاهی مواقع خوش شانس هستید اما گاهی مواقع ممکن است اشتباهات و بی دقتی های بسیار بدی انجام دهید که میتواند برای شما هزینه آور باشد.
ویژگی های معامله گران موفق
- جزئی نگری - جای تعجب نیست اگر بگوییم توجه به جزئیات برای یک معامله گر بسیار حیاتی است. کوچکترین اشتباه میتواند با بیشترین سرعت منجر به باخت های بزرگ شود.
- نظم و سازمان - در کنار توجه به جزییات و جزئي نگری سازماندهی و داشتن یک استراتژی معاملاتی سازمان یافته برای معامله گر از عوامل مهم به شمار می آید. معامله گران باید چند اردر را پیگیری کنند تا در نهایت بتوانند به موفقیت برسند و اگر یکی از اردرها را فراموش کنند ممکن است محتمل ضررهای سنگین شوند.
- صبر و بردباری- معامله گران با تجربه میدانند که رسیدن به سود سریع و آنی نیست و نیازمند صبر و شکیبایی زیادی است.
- توانایی مقابله با ترس ها و گذشتن از ضررهای گذشته - معامله گران موفق از ضرر و زیان گذشته درس میگیرند و با توجه به درس هایی که میگیرند به سمت جلو حرکت میکنند.
- تطبیق پذیری - بدون تردید اقتصاد و بازار دائما در حال تغییر است. معامله گران موفق آنهایی هستند که قادر به تطبیق خود با تغییراتی هستند که میتواند بر روی منابع و آینده آن ها تاثیر بگذارد.
- کنشگر نه واکنشگر - یکی از اشتباهات معامله گران تازه کار و بی تجربه این است که از قبل تصمیم گیری میکنند و نقاط ضعف ناشی از واکنش بیش از حد به بازار را میشناسند.
- منضبط - به این معنی که این افراد توانایی تمرکز بر روی اهداف و منضبطانه به پیش رفتن را دارند. این یکی از موارد مهمی است که معامله گران موفق از آن بهره مند هستند.
- کنار گذاشتن احساسات - شاید شنیده باشید که کسی بگوید عادت ندارد هنگام سرمایه گذاری و معامله احساسی شود. تحقیقات نشان داده اند معامله گرانی که بیش از حد از لحاظ عاطفی تحت تأثیر سود و زیان روزانه خود قرار می گیرند ، به طور متوسط نسبت به افرادی که بیش از حد احساساتی نمی شوند ، بدتر عمل می کنند.
- به گذشته نگاه کنید - شاید به راحتی هر آنچه در رسانه ها میخوانید یا میشنوید را باور کنید. اما بدانید که همه چیز میتواند تغییر یابد و حتی برخی موارد میتوانند اخبار را نیز ویژگیهای یک معاملهگر موفق تحت تاثیر قرار دهند.
- با موضوعات روانشناسی درونی خود کنار می آیند - مطالعات نشان داده اند که معامله گران تمایل دارند به هر قیمتی برنده شوند که این منجر به یک سری موضوعات روانشناسی برای آن ها میشود. از اینرو معامله گرانی با این استدلال احساس میکنند که باید به هر قیمتی برنده شوند و از اینرو ریسک بیشتری را میپذیرند.
معامله گران موفق تمایل به فداکاری برای رسیدن به مزیت های رقابتی نسبت به دیگران دارند.
انواع تحلیل بازار طلا
به طور کلی در معاملات بازار ما از روش های یکسانی برای بررسی و ارزیابی روند بازار استفاده میکنیم که در سه بخش جای میگیرد:
تجزیه و تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال چهارچوبی است که معامله گران با استفاده از آن به مطالعه تغییرات قیمتی میپردازند .از نظر تئوریک یک فرد میتواند با مشاهده تغییرات قیمتهای تاریخی، شرایط معاملاتی کنونی و تغییرات بالقوه قیمتی را مشخص کند. دلیل اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال این است که فرض میشود که تمام اطلاعات کنونی بازار در قیمتها منعکسشده است. اگر تمام اطلاعات موجود، در قیمت منعکسشده باشد پس تنها با توجه به قیمت میتوان معامله کرد. درواقع تحلیلگران تکنیکال به این ضربالمثل که “تاریخ تکرار میشود” اعتقاددارند. به اعتقاد آنها اگر سطح قیمتی درگذشته مقاومت یا حمایتی ایجاد کرده باشد در آینده نیز میتواند همین کار را بکند.
۱- تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در این نوع از تحلیل نیروهای نیروهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای یک دارایی مد نظر قرارداده میشود و به عنوان شاخص تعیین قیمت و ترند به کار گرفته میشود. نیاز است که یک تحلیلگر بنیادی به رویدادها و اخبار گوناگون که بر اقتصاد یک کشور و عرضه و تقاضا تاثیر دارد، مسلط و آگاه باشد. تحلیل بنیادی سنتیترین روش و بهنوعی مهمترین روش تحلیلی در بازار سرمایه است.
۲- روانشناسی بازار
در این مورد از تحلیل اساس بر این است که قیمت تمام اطلاعات بازار را در خود دارد و آن را منعکس میکند. این روش نیاز به تبحر زیادی دارد تا معامله گر بتواند اطلاعات را دریابد. اگرچه بازارها تمامی اطلاعات را به سادگی منعکس نمیکنند. زیرا هر معامله گری در بازار عقیده و نظر خود را داشته و بازار احساسات توده را نیز منعکس می نماید که این میتواند به تمایلات کلی بازار جهت دهد.
۳- تجزیه و تحلیل تکنیکال
این تحلیل چهارچوبی است که معامله گر با استفاده از آن به مطالعه تغییرات قیمت می پردازد. در این نوع تحلیل گفته میشود فرد میتواند با نگاه به گذشته قیمت، شرایط کنونی و یا آتی بازار را حدس زده و آن را بداند. در این نوع تحلیل باور بر این است که اطلاعات کنونی بازار در قیمت منعکس شده است و از این رو تنها با توجه به قیمت میتوان اقدام به معامله نمود. در اینجا معامله گران اعتقاد دارند که تاریخ تکرار میشود.
۲۵ ویژگی شخصیتی و کاری مدیران موفق
آیا بهخوبی با دیگران کار میکنید و راهنمای خوبی هستید؟ این دو ویژگی شاید از ویژگیهای یک معاملهگر موفق شما یک مدیر خوب بسازد، اما برای اینکه عنوان مدیر موفق به شما اطلاق شود، باید از ویژگیهای دیگری نیز برخوردار باشید. در تعیین اینکه آیا شما مدیر موفقی خواهید شد یا نه، عواملی نقش دارند. خبر خوب این است که ویژگیهای یک مدیر موفق، لزوما نباید ذاتی باشند و بهصورت اکتسابی نیز میتوان آنها را بهدست آورد. اگر در فکرِ مدیریت هستید، این ۲۵ ویژگیِ مدیران موفق را بهخاطر داشته باشید.
ویژگیهای شخصی
برخورداری از ویژگیهای شخصی به بهتر شدنِ شما و تعاملاتتان با دیگران کمک میکند و از شما مدیر موفقی میسازد که دیگران برای آن احترام قائلند و از پیروی کردن از او احساس رضایت میکنند.
۱. خودانگیزی
اگر مدیر از خودانگیزی برخوردار نباشد، نمیتواند به دیگران انگیزه بدهد. خودانگیزی یا به عبارتی، تواناییِ انگیزه دادن به خود و پذیرفتن وظایف، از ویژگیهای شخصی یک مدیر موفق است.
۲. صداقت
کارمندان به مدیر موفق اعتماد میکنند، چون به صداقت او ایمان دارند. یک مدیر موفق از حق کارمندانش دفاع میکند، از قوانین سرپیچی نمیکند، به گفتههایش پایبند است و صداقت توشهی راه اوست.
۳. قابلیت اعتماد
یک مدیر موفق باید قابلاعتماد باشد و رؤسا و زیردستانش بتوانند روی او حساب باز کنند.
«راستش را بخواهید، این اعتماد افراد است که به شما قدرت زیادی میدهد. جلب اعتماد دیگران قدرتمندتر از تمام تکنیکهای مدیریتی است.»
۴. خوش بینی
آیا شما با امید، چشمبهراه آینده هستید؟ نگرش خوشبینانهی یک مدیر، روحیهی کارمندانش را بالا میبرد، الهامبخش آنهاست و باعث میشود از کاری که انجام میدهند، لذت ببرند.
۵. اعتماد به نفس
شما باید بتوانید تصمیماتتان را با اعتمادبهنفس بگیرید و به دیگران نشان بدهید که قادر به تصمیمگیریهای درست هستید. اعتمادبهنفس شما به نفع اطرافیانتان است و ناخودآگاه به آنها منتقل میشود.
۶. آرامش
یک مدیر موفق در مواجهه با سختیها ناامید نمیشود و تواناییِ آرام ماندن در شرایط بحرانی و انجام اقدامات لازم از خصوصیات چنین فردی است.
۷. انعطافپذیری
میزان خاصی از انعطافپذیری برای انطباق با موقعیتهای مختلف، لازمهی مقام مدیریت است.
ویژگیهای کاری
برای یک مدیر موفق، داشتن هوش کسبوکار مهم است. با اینکه نیاز نیست میزان هوش یک مدیر در حدِ هوش یک معاملهگر حرفهای باشد، اما آشنایی با اصول و روال اساسی کسبوکار برای او مفید خواهد بود.
۸. دانش صنعت
شما از صنعتی که در آن مشغول بهکار هستید، چقدر آگاهی دارید؟ برای اینکه بتوانید پاسخگوی پرسشها باشید و کارهایتان را بهنحو مؤثری انجام بدهید، باید از دانش صنعت برخوردار باشید. شاید کارگران نیازی به دانش صنعت نداشته باشند، اما یک مدیر موفق، تاحدودی از این دانش برخوردار است.
۹. آشنایی با زمان واگذاری
یک مدیر موفق میداند که میتواند برخی از وظایفش را به دیگران واگذار کند، همچنین میداند چه کسانی آن وظایف را با موفقیت انجام میدهند و در این راه از کمک گرفتن از این افراد، دریغ نمیکند.
«مدیران موفق کسانی هستند که از درک کافی برخوردارند و میدانند چه کسانی را برای انجام خواستههایشان انتخاب کنند، همچنین از خویشتنداری کافی برخودارند و در کاری که به دیگری واگذار کردهاند، دخالت نمیکنند.»
۱۰. رویکرد سازمانی
برای اینکه مدیر موفقی باشید باید رویکرد سازمانی را سر لوحهی کارتان قرار بدهید. روند پیشرفت پروژهها، کارمندان و وظایفشان را پیگیری کنید تا در جریان اموری قرار بگیرید که باید در کسبوکارتان به آنها رسیدگی شود.
۱۱. مدیریت مقدماتی مالی
با مفاهیم مقدماتی مالی آشنایی داشته باشید تا بدانید چگونه مسائل مالی مربوط به پروژهها را مدیریت کنید.
۱۲. سلسله مراتبِ کاری
شما باید سلسله مراتب کارتان را بشناسید و از آن پیروی کنید. حتما وظایفتان را درک کنید و بدانید گزارش کارتان را باید به چه کسی بدهید. همچنین باید از نحوهی تأثیر سازمان بر زیردستان خود آگاهی داشته باشید.
۱۳. مفاهیم حقوقی
نیاز نیست کارشناس مسائل حقوقی باشید، اما باید مفاهیم حقوقی در حیطههای آزار و اذیت جنسی، روشهای صحیح استخدام و اخراج، محرمانه بودن و مسائل دیگر را درک کنید.
ویژگیهای ارتباطی
یک مدیر موفق باید بتواند بهنحو مؤثری ارتباط برقرار کند. شاید از ویژگیهای مختلفی که به ارتباطات مربوط میشوند، تعجب کنید. حتما توانایی خود را برای برقراری ارتباط تقویت کنید. اگر میخواهید همزمان با انجام وظایف مدیریتی خود، بهخوبی با دیگران ارتباط داشته باشید، سعی کنید از ویژگیهای زیر برخوردار شوید:
۱۴. ارتباطات نوشتاری
یاد بگیرید در قالب ایمیل، یادداشت و پیام تشکر، بهنحو مؤثری با دیگران ارتباط برقرار کنید. طرزِ نگارش یک مدیر موفق باید حرفهای و بدون اشتباهات دستوری باشد.
«میزان انگیزهی یک کارمند نتیجهی مجموع تعاملاتی است که با مدیر خود دارد.»
۱۵. سخنرانی
سخنرانی کردن، اعلام رسمی خبرها و بیان دقیق ایدهها در مصاحبهها یا خطاب به کارگران از ویژگیهای یک مدیر موفق است.
۱۶: بازخورد سازنده
ارائهی بازخوردهای سازنده و مفید از دیگر ویژگیهای یک مدیر موفق است.
«بازخورد شاید خوشایند نباشد، اما ضروری است. عملکردِ بازخورد مانند احساسِ درد در بدن انسان است و توجه ما را به محل درد معطوف میکند.»
۱۷. گوش دادن فعال
یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی، گوش دادن است. حتما به صحبتهای کارمندان، رؤسا و مشتریان خود بهصورت فعال گوش بدهید.
۱۸. قاطعیت
هنگام دادنِ دستورالعملها، در مورد کاری که باید انجام بشود و نتیجهای که انتظار میرود، قاطعیت داشته باشید.
«اگر بخواهم در یک کلمه، ویژگیهای یک مدیر موفق را خلاصه کنم، میگویم: قاطعیت.»
۱۹. آمادگی برای سخنرانی
از پیش به متن سخنرانی خود فکر و آن را تهیه کنید تا سخنرانیِ روشن و دقیقی داشته باشید.
۲۰. خدمات مشتری
خدمات مشتری یک ویژگیِ رابطهای است. اگر میخواهید مدیر موفقی باشید، باید بتوانید با مشتریان خود رابطهی خوبی برقرار کنید. سعی کنید آنها را درک کنید و خودتان را جای آنها بگذارید.
۲۱. میانجی
آیا میدانید چگونه صلح برقرار کنید؟ معمولا یک مدیر موفق در موقعیتهایی قرار میگیرد که بهواسطهی آنها باید میان کارمندان، میان یک کارمند و مشتری یا میان یک عضو ارشد سازمان و یک کارمند، بهعنوان میانجی عمل کند. این ویژگی را در خودتان تقویت کنید و تکنیکهای حل اختلاف را یاد بگیرید تا مدیر موفقی باشید.
۲۲. عضو تیم
آیا شما عضوی از یک تیم هستید؟ اگر میخواهید مدیر موفقی باشید، باید بتوانید به عنوان عضوی از یک تیم، مایل به کار کردن با دیگران باشید و به وظایفتان عمل کنید.
۲۳. احترام
اگر میخواهید به عنوان مدیر، شما را محترم بشمارند، باید با دیگران محترمانه رفتار کنید. این کار به خود شما بستگی دارد که الگوی چنین رفتاری برای دیگران باشید.
۲۴. همکاری
شما باید بتوانید با تیم خود همکاری داشته باشید و بدانید ایدهها و شخصیتها را چگونه با هم ادغام کنید.
۲۵. ارزش قائل شدن برای دیگران
یک مدیر موفق کاری میکند که کارمندانش احساس باارزشبودن کنند. کارمندان احتیاج دارند از سوی مدیر به کمکهایشان مهر تأیید زده شود تا احساس کنند وجودشان برای سازمان مفید است.
ساختار ذهنی و رفتار یک معاملهگر موفق در بورس
معاملهگران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معامله گران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگی های بازار همخوانی ندارد. معامله گران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچگونه شک و تردید انجام می دهند.
افراد زیادی معامله در بورس را آغاز می کنند به امید اینکه در مدت کوتاهی به سرمایه قابل توجهی دست یابند. افراد امروزی به دلیل سرعت و شتابی که در زندگی وجود دارد، تصور می کنند همه چیز باید به همان سرعت و شتاب پیش برود و تصور می کنند یک معامله گر موفق شدن در بازار بورس مانند روش کار کردن با یک اپلیکیشن موبایل است که سریعا آنرا فرابگیرند و خواسته آنها را برآورده کند.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، این تصور به صورت خودآگاه نیست و بیشتر از ناخود آگاه ما سرچشمه می گیرد و دلیل این است که ساختار ذهن به طور طبیعی همه چیز را به هم ارتباط می دهد، بنابراین ذهنی که امروز در گردباد انتقال سریع اطلاعات گرفتار شده، طبیعتا این تغییر و انتقال سریع را به همه چیز ربط می دهد. وقتی یک گوشی موبایل جدید خریداری می کنید، خیلی بعید است که پس از یک هفته یا حداکثر دو هفته کارکردن با آن، امکانات و قابلیت های آن را شناسایی نکنید.
سپس شما این سرعت در یادگیری و انتقال اطلاعات را به همه چیزهای دیگر مانند مهارت خرید و فروش سهام در بورس یا پول درآوردن هم ربط می دهید و می خواهید یک شبه پولدار شوید! اما غافل از اینکه مهارت هایی مانند معامله گری در بازار سهام مهارتی نیست که با یک هفته یا دو هفته یا حتی چند ماه بدست آید.
اساسا رفتار بازار سهام با رفتار جامعه ای که در آن هستیم بسیار متفاوت است. خیلی جالب است بدانید بیشتر کسانی که در این بازار شکست می خورند، در سایر فعالیت های اجتماعی افرادی موفق به شما می آیند.
شاید فکر کنید معامله گری امری ذاتی است و معامله گران موفق ذاتا معامله گر بودهاند، ولی اینطور نیست. معامله گری یک مهارت کاملا اکتسابی و قابل یادگیری است که یک ساختار ذهنی ویژه را می طلبد. این ساختار ذهنی ویژه در مقایسه با آنچه ما در جهان بیرون از معامله گری و در زندگی روزمره تجربه می کنیم بسیار عجیب و متفاوت است.
وقتی معامله گری را با تجربیات زندگی روزمره مانند رفتن به دانشگاه و گرفتن نمره های خوب مقایسه می کنیم، نمی توانیم بپذیریم که حتی درصد خیلی زیادی از افراد تحصیل کرده که از لحاظ علمی پیشرفت قابل توجهی داشته اند در بازار شکست می خورند.
گویا تمام مهارت هایی که برای گرفتن نمرات بهتر در مدرسه و دانشگاه اموخته ایم، یا مهارت های لازم برای پیشرفت در کار یا ارتباط با دیگران و خلاصه تمام مهارت هایی که ما در طول زندگی با آنها سروکار داریم برای معامله کردن نامناسب است.
در این زمان است که متوجه می شویم معامله گران باید از دیدگاه احتمالات به معاملات خودشان بیندیشند و بیشتر مهارت هایی که در طول زندگی به دست آوردهاند، تقریبا در تمام جنبه های زندگی، تسلیم کنند و با دیدی جدید و خیلی بازتر به معامله گری بنگرند.
هدف هر معاملهگر سهام در بورس یا معاملات فیوچرز یا هر بازار مالی دیگر، کسب سود دائمی و مستمر است. با این وجود، فقط تعداد کمی از معامله گران هستند که به این مهم دست می یابند. دلیل موفقیت این تعداد کم از معامله گران چیست؟ در واقع تفاوت بین معاملهگران موفق و معاملهگران ناموفق در شیوه تفکر آنهاست.
بنگرید:
با عضویت در پورتال جامع تخصصی مالی و حسابداری تیم متفکران نوین مالی، یاد بگیرید و یاد بدهید(کلیک کنید)
هدف ما در دسترس قرار دادن اخبار کاربردی می باشد؛ سایر خبرهای مرتبط با این حوزه را در اختیار شما می گذاریم
ساختار ذهنی معامله گر موفق
معاملهگران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معامله گران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگی های بازار همخوانی ندارد. معامله گران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچگونه شک و تردید انجام می دهند.
معامله گران موفق از رفتار بازار ترسی ندارند چون آموخته اند که فقط برای اطلاعات خودشان تمرکز کنند، اطلاعاتی که به آنها کمک می کند که موقعیت های کسب سود را دریابند و نه اطلاعاتی که منجر به ترس آنها می شود.
این موضوع با وجود ظاهر پیچیده اش، فقط در این سه مورد خلاصه میشود که:
1 – اعتقاد داشته باشید لازم نیست برای کسب سود از بازار، بدانید که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد و لازم نیست بتوانید بازار را دقیقا پیشبینی کنید.
2 – اعتقاد داشته باشید هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.
3 – اعتقاد داشته باشید هر لحظه در بازار منحصر به فرد است و هر نتیجهای یک تجربه منحصر به فرد است.
مورد اول – برای کسب سود از بازار، نیازی نیست دقیقا بدانید سهم موردنظر شما نزولی است یا صعودی و به چه سمتی حرکت میکند. متغیرهای موجود در بازار آنقدر زیاد است که امکان درنظر گرفتن کل آنها در تحلیل وجود ندارد. بازار از هزاران معاملهگر تشکیل شده است که دارای رفتارهای انسانی و دائما در حال تغییر هستند.
شما از بین هزاران معامله گر موجود در بورس فقط یک معامله گر را تصور کنید. این معامله گر در ابتدای صبح با اعتماد به نفس وارد بازار می شود و سهمی را خریداری می کند، سپس اتفاقی می افتد مثلا خبری منفی می رسد و سهم شروع به ریزش می کند معامله گر با شتاب و عجله سهمی را که چند دقیقه پیش خریداری کرده می فروشد. دو مرتبه خبری دیگر و بالطبع رفتار هیجانی دیگری از معامله گر سر می زند و رفتارهایی مانند خشم، ترس، طمع، خودشیفتگی، اعتماد به نفس و… مرتبا و بدون اینکه قابل پیش بینی باشند تکرار می شود.
این فقط رفتار یک معامله گر از هزاران معامله گر بود و همه ما می دانیم که هیچ معامله گری شبیه معامله گر دیگر نیست. آیا شما تصور می کنید می توانید کل این رفتارها را دقیقا پیش بینی کنید؟ عملا پیشبینی دقیق این رفتار غیر ممکن است.
گرچه الگوهایی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که می توان از روی آنها، رفتار قیمت را تا حدودی پیش بینی کرد اما هیچ گاه این الگوها شبیه الگوهای قبلی نیست.
بنابراین باید به جای اینکه به دنبال راه حل جادویی پیش بینی دقیق بازار باشید بهتر است به دنبال الگوهایی باشید که احتمال صحیح بودن آنها بیشتر از احتمال اشتباه بودن آنها باشد.
مورد دوم – اعتقادی قاطع به این داشته باشید که هرچیزی ممکن است در بازار رخ بدهد.
مورد سوم – اعتقاد داشته باشید هرلحظه در بازار منحصر به فرد و خاص است. البته ممکن است الگویی در نمودار قیمت وجود داشته باشد که مشابه الگوی قبل باشد و اندازه گیری های هندسی و تحلیلی که به کار می رود یکسان باشد اما معامله گران موفق آموخته اند که در نهایت، نتیجه ای که از این الگو حاصل می شود از یک لحظه تا لحظه دیگر متفاوت است.
هر الگویی که الان وجود دارد، برای اینکه دقیقا نتیجه ای مانند الگوی قبل داشته باشد نیاز به این دارد که همان معامله گران قبلی با همان سطح اطلاعات و کلا همان وضعیت قبلی وارد بازار شده باشند. احتمال چنین اتفاقی غیرممکن است.
فرض کنید یک سهم در موج قبلی، در قیمت 896 تومان سطح حمایت خود را تشکیل داده است. آیا باید تصور کنیم این سهم در موج فعلی یا موجهای بعدی دقیقا در محدوده 896 تومان حمایت خواهد شد؟ مسلما خیر!
به دلیل خاص بودن هر لحظه از بازار است که به جای قیمت های دقیق برای حمایت و مقاومت، باید سطوح حمایت و مقاومت را بصورت محدودهها مشخص کنیم، نه قیمت خاص! مانند برخی از افراد نباشید که محدوده حمایت را حتی تا ریال هم می نویسند تا به شما بگویند بله ما چقدر دقیق هستیم ولی آنقدر کارشان ناشیانه است که نمیدانند هیچ لحظهای در بازار تکرار نمی شود.
خیلی مهم است که شما این مفاهیم را کاملا درک کنید زیرا مهمترین عامل برای موفقیت شما در معامله گری، عوامل روانشناختی هستند.
خلاصه کتاب معامله گر منضبط
این روزها در مورد سرمایه گذاری در بورس، رمز ارزها و دیگر بازارهای مالی و یادگیری نحوه سرمایه گذاری زیاد می شنویم. یکی از مسائلی که کمتر به آن پرداخته می شود، روانشناسی بازار و تاثیر گذاری احساسات و ذهنیت بر معامله گری است.
بهتر است بدانید، ۹۵ درصد معامله گران بازنده هستند، نه به این دلیل که نمیتوانند برنده شوند، بلکه به این دلیل که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند.
مارک داگلاس در کتاب معامله گر منضبط نشان میدهد که چگونه مسائل ذهنی که به ما اجازه میدهند در جامعه به طور موثر عمل کنیم، اغلب به موانع روانی در معامله گری تبدیل میشوند.
کتاب معامله گر منضبط پس از بررسی نحوه ایجاد نگرشهای باختن، شما را برای “پاکسازی ذهنی کامل” از فرایندهای فکری ریشه دار آماده میکند. و سپس به خواننده نشان میدهد که چگونه نگرشها و رفتارهایی که از موانع روانی عبور میکنند و منجر به موفقیت میشوند را به کار گیرد و استفاده کند.
معامله گری موفق به چیزی بیشتر از دانش و مهارتهای ارتباطی نیاز دارد. برای مطالعه خلاصه کتاب معاملهگر منضبط با ما همراه باشید.
شناسنامه کتاب معامله گر منضبط
معرفی کتاب معامله گر منضبط
در کتاب معامله گر منضبط، مارک داگلاس توضیح میدهد که چطور تقریباً همه چیزهایی که داشته را به دلیل تصمیمات معاملاتی بد از دست داده است. این تجربه او را به بررسی دقیق خودش سوق داد و متوجه شد که احساسات، به ویژه ترس، او را به سمت بیاحتیاطی میکشانده است.
او در ادامه با توضیحی ساده و بسیار نافذ از نقش باورها و احساسات در معاملات مینویسد. داگلاس یک معامله گر است که با معامله گران صحبت میکند. او بر مبنای تجزیه و تحلیل و توصیههای خود عمل میکند.
گاهی اوقات، ممکن است سبک نوشتن او ناخوشایند، سست و حتی دست و پا گیر باشد. با این حال، این اشکالات مانع از انتقال اطلاعات مهم و مفید نمیشود. اگرچه کتاب معامله گر منضبط به طور خاص در مورد عوامل احساسی و روانی است که بر معاملات تأثیر میگذارد، اما خوانندگان احتمالاً متوجه میشوند که این تأثیرات در ابعاد دیگر زندگی آنها نیز وجود دارد .
معامله گر منضبط به شما کمک میکند تا با افراد معدودی آشنا شوید که یاد گرفته اند چگونه رفتار معاملاتی خود را کنترل کنند یعنی معدود معامله گران که به طور مداوم بیشترین درصد سود را از بازار کسب میکنند. این کتاب یک رویکرد سیستماتیک و گام به گام برای پیروزی شدن در هر روز، هر هفته و هر ماه را ایجاد می کند.
این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است:
- مروری بر الزامات روانی محیط معاملات
- تعریفی از مشکلات و چالشهای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق
- بینشهای اساسی درباره اینکه چه رفتاری باید تغییر کند و چگونه چارچوبی را برای دستیابی به این هدف ایجاد کنیم
- چگونه مهارتهای معاملاتی خاصی را بر اساس چشم اندازی روشن و عینی در مورد عملکرد بازار توسعه دهیم
اگر می خواهید با سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید، مطالعه مقاله زیر می تواند کمک زیادی به شما کند.
با اصول سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید
اکثر ما به خوبی با اصول سرمایهگذاری آشنا نیستیم و نمیدانیم که باید از کجا شروع کرد و به کجا رسید. اگر شما هم درباره این فعالیت اقتصادی سوالات زیادی دارید،این مقاله می تواند به شما کمک کند.
خلاصه کتاب معامله گر منضبط
اکثر معامله گران جدید نمیدانند که عادات و اعتقادات آنها، که در دنیای خارج به آنها کمکهای زیادی کرده است، هنگام معامله گری ممکن است به مانع تبدیل شوند.
معامله گری نیاز به نظم و انضباط بسیار بیشتری نسبت به سایر فعالیتها دارد. در بازارهای مالی شما رئیس خودتان هستید.
میتوانید به عنوان یک معامله گر تقریباً بی نهایت پول بدست آورید یا از دست بدهید، بنابراین باید مراقب باشید و نظم داشته باشید. زیرا بسیاری از افراد به دلیل عدم نظم و انضباط و کنترل احساسات خود متحمل ضررهای فاجعه باری میشوند.
اگرچه نمیتوانید بازار را کنترل کنید، اما میتوانید طرز فکر خود را در مورد آن کنترل کنید. خودکنترلی، مهار احساسات و انعطاف پذیری بخشی از بازار نیستند. آنها بخشی از شخصیت شما هستند. باید آنها را بیاموزید تا به ماهیت وجودی تان تبدیل شوند. میتوانید این کار را با آزمایش و خطا انجام دهید، اما این یک روند طولانی است و هیچ تضمینی برای موفقیت ندارد.
معامله گری برای اکثر مردم دشوار است زیرا آنها مهارت یا نظم لازم برای موفقیت در آن را ندارند. اگر میخواهید در بازار سهام موفق شوید، مهم این است که به جای ترس بر اهداف خود تمرکز کنید . باید بدانید که چه اطلاعاتی ضروری است و مهارتهای جدیدی را کسب کنید تا وقتی فرصت پیش آمد، بتوانید از آنها استفاده کنید.
در ادامه تعدادی از درس هایی که از کتاب معماله گر منضبط می توانید بیاموزید، مطرح می شوند.
فرصتهای بی نهایت برای به دست آوردن یا از دست دادن
معامله گری یک کسب و کار خطرناک است. میتوانید پول بدست آورید یا از دست بدهید، اما دشوار است بدانید دقیقاً در هر معامله چقدر برنده یا بازنده خواهید بود. این امر معامله را خطرناک تر از قمار میکند. زیرا قماربازها معمولاً تصور روشنی از شانس خود و آنچه میتوانند با هر شرط برنده یا از بازنده شوند، دارند.
عدم وجود محدودیت در معاملات به این معنی است که قیمتها میتوانند به طور نامحدود به بالا یا پایین روند و سود و زیان احتمالی شما را بیشتر و بیشتر کند. به همین دلیل باید در مورد خطرات ناشی از معامله گری هدفمند باشید تا در دام ثروتمند شدن به هر قیمتی نیفتید.
قیمتها همیشه در حال تغییر هستند
بازارهای مالی هرگز بسته نمیشوند. حتی وقتی بسته میشوند، مردم همچنان به این فکر میکنند که در طول روز چه اتفاقی افتاده و فردا چگونه بر آنها تأثیر خواهد گذاشت.
برندگان از حرص و طمع غرق میشوند و بازندگان امیدوار به یک چرخش در روند بازار هستند. بنابراین هر دو در حالیکه بازار بسته است، برای حرکت بعدی خود برنامه ریزی میکنند.
به یاد داشته باشید که تنها در صورتی میتوانید پول خود را از دست بدهید که برایتان مهم نباشد، در غیر این صورت احساسات بر قضاوت ویژگیهای یک معاملهگر موفق تان در مورد اینکه آیا شما اصلا باید سهام بخرید یا خیر، تاثیر بسیار منفی خواهند گذاشت.
ذهن بر تصمیم گیری تان تأثیر میگذارد
بدیهی است که ما در یک جهان زندگی میکنیم، که میلیاردها شکل دارد. ذهن ما حس جدیدی از واقعیت را ایجاد میکند که محیط درونی را شکل میدهد و سپر ذهنی در برابر هر گونه تهدید احتمالی ایجاد میکند.
فراموش نکنید که قرار نیست برده شوید، بلکه قرار است ارباب خانه باشید.
خاطرات میتوانند خطرناک باشند
اغلب، بر اساس برخی رویدادهای قبلی به نتیجه میرسیم. توصیه نمیشود بیش از حد به آنچه اتفاق افتاده است تکیه کنید. بهتر است از داراییهای جاری برای کنترل وضعیت استفاده کنید.
مراقب همه خطرات پنهان باشید زیرا ممکن است ضررهای مالی شدیدی ایجاد کنند.
هیچ کس مسئول شکستها و موفقیتهای شما نیست
این شما هستید که مسئول طراحی استراتژی ای هستید که بر اساس آن در بازار فعالیت خواهید کرد.
اطمینان حاصل کنید که برای گسترش دانش خود سرمایه گذاری میکنید، اما هرگز در تصمیم گیری نهایی از شهود خود غافل نشوید.
اگر میخواهید بازار را بشناسید، ابتدا باید خودتان را بشناسید
کسانی که در نهایت زنده میمانند، “باهوش ترین” یا “قوی ترین” معامله گران نیستند. بلکه معامله گرانی با سازگارترین ذهن هستند.
ما عادت داریم محیط بیرونی را متناسب با خواستههای خود تغییر دهیم، اما وقتی که در محیط بازار کار میکنیم این امکان وجود ندارد. از آنجا که هیچ کنترلی بر محیط بیرونی نداریم، باید خودمان را تغییر دهیم و خود را متناسب با آن توسعه دهیم.
بخش هایی از متن کتاب معامله گر منضبط
- بسیاری از آنچه در محیط بیرون تجربه میکنیم از درون مان شکل میگیرد.
- به محض این که بدانید معامله گران در مورد آینده چه اعتقادی دارند، پیش بینی آنچه در آینده تحت شرایط و موقعیت های خاص انجام میدهند، برای تان چندان دشوار نخواهد بود.
- از دست دادن تمام داراییهای ام، یک تجربه کامل برای تغییر زندگی بود. تجربه ای که به من چیزهای زیادی در مورد ماهیت ترس و تاثیرات ناتوان کننده ای که بر توانایی افراد برای معاملهگری موثر دارد، آموخت.
- علاوه بر این، کشف کردم که چارچوب ذهنی من طوری طراحی شده است که به هر قیمتی از ضرر جلوگیری کنم و در تلاشهای ناامیدانه ام برای انجام این کار، در واقع شکستهای بیشتری را ایجاد میکردم.
- تنها تعداد کمی معامله گر وجود دارد که به این نتیجه رسیده اند که خودشان به تنهایی مسئول نتیجه اقدامات خود هستند. تعداد کسانی که پیامدهای روانشناختی این درک را پذیرفته اند و میدانند در مورد آن باید چه کاری انجام بدهند، بسیار کمتر هستند.
- صرف نظر از این که هر یک از ما چقدر سعی میکنیم آنچه را که در حال رخ دادن است از دیگران پنهان کنیم، بدیهی است که نمیتوانیم نتایج را از خودمان پنهان کنیم. اگر رفتار بازار برای شما مرموز به نظر میرسد، به این دلیل است که رفتار خودتان مرموز و غیرقابل مدیریت است. واقعاً نمیتوانید تعیین کنید که بازار در آینده چه کاری خواهد کرد وقتی که حتی نمیدانید خودتان در آینده، صرف نظر از چیزی که درک میکنید یا میخواهید، چه کاری انجام خواهید داد.
- هنگامیکه تا حدی کنترل خود را بدست میآورید، میتوانید ببینید چگونه معامله گران دیگر بر آنچه که برای آنها اتفاق میافتد، مانند چمن، که همگی تحت تأثیر باد غالب خم میشوند و زیر پا له میشوند، کنترلی ندارند. تا زمانی که خودتان دیگر چمن نباشید و از ذهنیت گروهی به فراتر تکامل پیدا کنید، نمیتوانید این را ببینید.
- در محیط بازار شما باید قوانین بازی را تعیین کنید و سپس نظم و انضباطی را برای رعایت این قوانین در نظر بگیرید، حتی اگر بازار به گونه ای حرکت کند که دائما شما را وسوسه کند تا باور کنید این بار نیازی به پیروی از قوانین تان ندارید.
- بازار به طور طبیعی شما را به صورت لحظه به لحظه با آنچه در درون تان است، روبرو میکند. آنچه در درون تان وجود دارد میتواند اعتماد به نفس یا ترس، درک فرصت یا از دست دادن آن، محدودیت یا حرص غیرقابل کنترل، عینیت یا توهم باشد. بازار فقط این شرایط روانی را منعکس میکند. آنها را ایجاد نمیکند.
- در صورت انکار وجود اطلاعات محیطی که سطح پیشرفت یا گسترش تان را به وضوح نشان میدهد، نمیتوانید رشد کنید. همچنین وقتی در مورد ماهیت محیط و خودتان دچار توهم هستید، نمیتوانید مهارتهای موثری کسب کنید.
- اگر نقطه شروع واقعی خود را به رسمیت نشناسید، نمیتوانید گام مناسب بعدی را در توسعه مهارتهایی که قصد یادگیری آنها را دارید، بردارید.
- سالهاست که بسیاری از افراد جامعه دانشگاهی معتقد بودند که بازارها تصادفی عمل میکنند. این یک مثال کامل از عدم درک عمومیآنها از طبیعت انسان است. وقتی منطق ترسهای آنها را درک میکنید، میبینید مردم به صورت کاملاً منطقی نسبت به قیمت عمل میکنند.
- تغییر محیط ذهنی مان برای مطابقت با تغییرات مداوم خارجی که در محیط فیزیکی رخ میدهد، خودکار نیست. اطلاعات ذخیره شده در محیط ذهنی ما در مورد ماهیت محیط فیزیکی میتواند برای سالها یا یک عمر بدون تغییر باقی بماند، صرف نظر از اینکه چقدر قدیمی، بی فایده و یا حتی مضر باشد.
- هیچ یک از ما دوست نداریم آنچه را که ضعف خود میدانیم تصدیق کنیم. با این حال، این دقیقاً همان چیزی است که باید انجام دهیم تا بتوانیم به جایی فراتر از آنها رشد کنیم.
صاحب نظران راجع به کتاب «معامله گر منضبط » چه میگویند؟
کتاب معامله گر منضبط، یکی از اولین کتابهایی که به ماهیت روانشناختی نحوه تفکر معامله گران موفق پرداخته است. داگلاس به معامله گران کمک میکند تا ترس ضرر کردن را با ذهنیت برنده شدن خنثی کنند و از طریق یکرویکرد سیستماتیک به ایجاد، القاء و حفظ طرز فکر یک معامله گر موفق کمک میکند. – خانه ی انتشارات جهانی
معامله گر منضبط، یک اثر پیشگامانه است که در سال ۱۹۹۰ منتشر شده است و در آن به بررسی این موضوع پرداخته میشود که چرا اکثر معامله گران نمیتوانند حقوق صاحبان سهام خود را به طور مداوم افزایش دهند، و خواننده را به نتیجه گیری عملی برای تغییر هرگونه طرز فکر محدود کننده ای میرساند. -لری پساورنتو
معرفی نویسنده کتاب معامله گر منضبط
مارک داگلاس یک معامله گر متخصص است که با سفر به سراسر جهان تجربه زیادی کسب کرده است. مارک در سال ۱۹۸۲ آموزش و مربیگری معامله گران ویژگیهای یک معاملهگر موفق را آغاز کرده است و با توسعه برنامههای سمینار به آموزش روانشناسی در معاملات تجاری در صنعت سرمایه گذاری و همچنین معامله گران به صورت فردی ادامه داده است.
او در سمینارهایش سراسر جهان و همچنین ایالات متحده سخنران مکرری انجام داده است و به معامله گران میآموزد که چگونه به طور مداوم موفق شوند.
اولین کتاب مارک داگلاس “معامله گر منضبط” است که اولین کتابی میباشد که وجود مولفههای مهم در رویکرد ذهنی اکثر معامله گران در ایجاد و حفظ منحنی افزایش ارزش سهام را آشکار می کند. پس از موفقیت جهانی آن کتاب، همراه پائولا تی این سفر منحصر به فرد را با کتاب “معامله گری در منطقه”، همچنین یکی دیگر از پرفروش ترین کتابهای این حوزه در سراسر جهان یعنی “معامله گر کامل” و موارد دیگر ادامه میدهند.
اگر به خواندن کتاب هایی در این حوزه علاقه مند هستید، می توانید با دانلود اپلیکیشن ذهن، مجموعه ای از برترین کتای های جهان را در کمترین زمان مطالعه نمایید.