تحلیل فنی نمودار

آموزش تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل و بررسی قیمت در بازارهای مالی است که در کنار تحلیل فاندامنتال، معاملهگران از آنها استفاده میکنند. در سری آموزشهای تحلیل تکنیکال به آموزش مقدمات و اصول ابتدایی تحلیل تکنیکال میپردازیم و نکاتی مانند حمایتها، مقاومتها، اندیکاتور و الگوها به طور کامل مورد بررسی قرار میگیرند.
تله خرسی الگویی تکنیکال است و زمانی اتفاق میافتد که عملکرد یک سهم، شاخص و یا سایر داراییهای مالی، به اشتباه سیگنالی از معکوس شدن روند صعودی را نشان دهد. بدین ترتیب، این تله میتواند روند صعودی قیمت.
از تغییر فصول تا مراحل مختلف زندگی، انواعی از چرخهها (Cycles) در اطراف ما وجود دارد. این چرخهها در هر جزء خود اغلب تحت تأثیر عوامل بیشماری قرار دارند. بازارهای مالی نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
تاریخ همیشه تمایل دارد خودش را تکرار کند. نمودارهای بازار در عین حال که بسیار بینظم به نظر میرسند، از یک سری الگوهای خاص پیروی میکنند که از مدتها پیش توسط کارشناسان کشف شدهاند. برای مطالعه و.
یکی از مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال به امواج الیوت مربوط میشود که رالف نلسون الیوت در قرن بیستم آن را معرفی کرد. او مشاهدات و مطالعات خود را در قالب نظریهای ارائه داد که تغییرات قیمتی را با امواج.
اندیکاتورها یا شاخصها توابع ریاضی هستند که بر اساس برخی فرمولهای ریاضی کار میکنند و از آنها برای تحلیل نمودارها و درک بهتر شرایط بازار استفاده میشود. تاریخچه قیمت و حجم معاملات، دادههایی هستند.
الگوها یکی از مهمترین مباحث پایه در یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که از حرکات نامنظم قیمت بر روی نمودار به وجود میآیند. در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال به سراغ تعدادی از الگوهای متداول رفتهایم و.
همانطور که در بخش سوم آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفته شد، حجم معاملات در واقع مقدار خرید و فروش صورت گرفته در بازار یک ارز دیجیتال را برای یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. حجم معاملات در قسمت پایین.
مفهوم حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) در تحلیل تکنیکال جزو اصول ابتدایی است که هر معاملهگری باید با آنها کاملا آشنا باشد. شاید کلماتی مانند گاوها (Bulls)، خرسها (Bears) و یا کشمکش مداوم.
روند (Trend) مهمترین مفهومی است که در تحلیل تکنیکال باید با آن آشنا شوید. مفهوم روند که با خود واژه آن تفاوتی ندارد، در واقع برآیند ترس و طمع معاملهگران در بازار است. هنگامی که معاملهگران در بازار.
نمودارهای قیمتی شامل محور افقی زمان و محور عمودی قیمت هستند. تاریخچه قیمتی نمایش داده شده در این نمودارها به صورت خام و بدون تغییر است. مقیاس استفاده شده در نمودارهای خطی بصورت پیشفرض خطی است. برای.
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC.
تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی بازار با استفاده از دادههای آماری حجم و قیمت است. نکتهای که وجود دارد این است که تحلیلگران تکنیکال در پی اندازهگیری ارزش ذاتی یک سهام یا ارز دیجیتال نیستند. آنها.
عضویت در خبرنامه
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال را به صورت لحظهای ببینید و نرخ آنها را به یکدیگر تبدیل کنید. آخرین اخبار، تحلیلها و مقالات حوزه بلاک چین را بخوانید. سبد دارایی خود را با افزودن ارزهای دیجیتال بسازید و ارزش آن را هر لحظه دنبال کنید. با جامعه فارسیزبان ارزدیجیتال در مورد توکنها و کوینهای محبوبتان بحث و گفتگو کنید.
- برگزیده
- سوالات متداول
- ویدئو آموزشی
- اینفوگرافیک
- شرایط و قوانین استفاده
- مبدل قیمت ارز دیجیتال
- محاسبه سود استخراج
- قیمت ارز دیجیتال
- اوج قیمت ارزهای دیجیتال
- آشنایی با بلاک چین
- آشنایی با بیت کوین
- آشنایی با اتریوم
- صفر تا صد امنیت
- تحلیل قیمت بیت کوین
- تحلیل قیمت آلت کوینها
- تحلیل قیمت اتریوم
- تحلیل فاندامنتال
- فرصتهای شغلی
- تبلیغات
- درباره ما
- ارتباط با ما
کلیه حقوق این سایت نزد ارزدیجیتال محفوظ بوده
و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است.آموزش تحلیل تکنیکال؛ انواع نمودار – بخش دوم
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC را بررسی میکنیم.
نمودار OHLC
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در دوره خاصی به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین High یا بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید. تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. با این توضیحات به سراغ انواع نمودارها میرویم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودارهای خطی سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد.
نمودار خطی بیت کوین
نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است. اغلب معاملهگران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، برای همین نیز این قیمت اهمیت بیشتری دارد.
نحوه تغییر قیمت استفاده شده در هر تایمفریم
هرچند میتوان از قیمتهای دیگری نظیر قیمت آغازین یا میانگین بالاترین و پایینترین قیمتها نیز استفاده کرد، اما پیشنهاد میشود درصورتی که میخواهید از نمودار خطی جهت تحلیل استفاده کنید، آن را روی حالت پیشفرض یعنی قیمت بسته شدن قرار دهید.
نمودار میلهای (Bar Chart)
در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد.
هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
رنگ این میلهها با توجه به صعودی یا نزولی بودنشان میتواند تغییر کند. در نمودار زیر میله صعودی با رنگ سبز و میله نزولی با رنگ قرمز نمایش داده شده است.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی نیز به مانند نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
مشخصات کندل نزولی و صعودی
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، تحلیل فنی نمودار یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- بدنه کندل (Body) و ۲- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.
بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.
نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.
روش نمایش میله ای در نمودار قیمت
این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.تحلیل فنی نمودار
در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.
نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.
روش نمایش خطی در نمودار قیمت
در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه تحلیل فنی نمودار معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.
نمودار شمعی
روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله تحلیل فنی نمودار ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.
ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.
اجزای کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.
رنگ بدنه نمودار شمعی
در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.
در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازهی معاملاتی است.
اندازه بدنه نمودار شمعی
علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.
برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.
کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.
سایه نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.
در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.
در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.
9 الگوی کندل استیک
نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.
اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:
1- الگوی کندل استیک مارابوزو
کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.
2- الگوی کندل استیک دوجی
کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.
کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.
کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.
کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.
کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.
3- الگوی کندل استیک فرفره
نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.
4- الگوی کندل استیک هارامی
این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل میشود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.
هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در تحلیل فنی نمودار بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.
5- الگوی کندل استیک هیکن آشی
این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.
در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، تحلیل فنی نمودار روند نزولی را نشان می دهند.
6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی
الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.
7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز
نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.
8- الگوی کندل استیک چکش
الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.
9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.
استراتژی کندل استیک
برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.
آموزش کامل خط روند trend line در تحلیل تکنیکال
what-is-trend-line
خط روند (trend line) سطحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شوند و می توانند در امتداد یک روند ترسیم شوند تا بسته به جهت روند، حمایت یا مقاومت را نشان دهند.
تاریخچه خط روند
خطوط روند یک روش تجزیه و تحلیل فنی ساده و گسترده برای پیش بینی در مورد زمان سرمایه گذاری ورود و خروج است. برای ایجاد داده های گذشته خط روند، که معمولاً در قالب نمودار نمودار قیمت ارائه می شود، لازم است. از لحاظ تاریخی، در گذشته خطوط روند به صورت دستی بر روی نمودارهای کاغذی ترسیم می شدن، اما اکنون استفاده از نرم افزار نمودارسازی که امکان ترسیم خطوط روند بر روی نمودارهای رایانه ای را فراهم می کند، معمول تر است. برخی از نرم افزارهای نمودارسازی وجود دارند که به طور خودکار خطوط روند ایجاد می کنند، با این حال بیشتر معامله گران ترجیح می دهند خطوط روند خود را ترسیم کنند.
خط روند چیست؟
در بازارهای مالی، خطوط روند خطوطی مورب هستند که روی نمودارها ترسیم می شوند. آن ها نقاط داده خاصی را بهم متصل می کنند و معامله گران را قادر می سازند حرکت قیمت ها را تجسم و روندهای بازار را شناسایی کنند.
خط روند در تحلیل تکنیکال
خطوط ترند یکی از اساسی ترین ابزارها در تجزیه و تحلیل فنی (TA) محسوب می شوند. آن ها به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، مشتقات و بازارهای رمزنگاری استفاده می شوند.
اساساً، خطوط روند مانند سطوح پشتیبانی و مقاومت کار می کنند اما به جای خطوط افقی از مورب ساخته شده اند. به همین ترتیب، آن ها می توانند دارای شیب مثبت یا منفی باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قوی تر است.
انواع و ساختار خط روند
خطوط روند را به دو دسته اصلی صعودی (روند صعودی) و نزولی (روند نزولی) تقسیم می کنیم. همان طور که از نام آن مشخص است، یک خط روند صعودی از یک نمودار نمودار پایین تر به یک نمودار بالاتر ترسیم می شود.
رسم خط روند نزولی
خط روند نزولی شیب منفی دارد و با اتصال دو یا چند نقطه بلند شکل می گیرد. ارتفاع دوم باید پایین تر از اول باشد تا خط دارای شیب منفی باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.
رسم خط روند صعودی
یک خط صعودی دارای شیب مثبت است و با اتصال دو یا چند نقطه پایین شکل می گیرد. پایین ترین سطح باید بالاتر از سطح اول باشد تا خط دارای شیب مثبت باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.
رسم خط روند خنثی
روند خنثی ترکیبی از روندهای صعودی و نزولی در بازه های زمانی کوتاه است که همواره در حال رنچ زدن است. این خط روند نشان دهنده برابری قدرت خریدار و فروشنده سهم است که در بازه های زمانی بلندتر به صورت خنثی ظاهر می شود. برای رسم این خط روند کافی است قله ها و دره های مشخص را بهم وصل نمایید.
تفاوت بین خطوط روند و کانال ها
معامله گران معمولاً برای ایجاد کانال ها، از خط روند متصل به بالاترین خط برای یک بازه زمانی و هم چنین موارد دیگر استفاده می کنند. یک کانال نمایشی بصری از هر دو خطوط حمایت و مقاومت را برای دوره زمانی مورد تجزیه و تحلیل اضافه می کند. مشابه یک خط روند واحد، معامله گران به دنبال یک جهش یا شکست هستند تا اقدامات قیمت را از کانال خارج کنند. بسته به نحوه تنظیم چارت خود، ممکن است از این مورد به عنوان یک نقطه خروج یا یک نقطه ورود استفاده کنند.
خط روند در تایم فریم های مختلف
ترسیم خطوط روی نمودارهای چارچوب زمانی مختلف است و هرچه از نظر زمانی بالاتر باشد ساده تر است، زیرا در این حالت نوسانات کمتری دارید.
بلند مدت
تایم فریم بلند مدت از تعداد کندل های کمتری تشکیل شده است ترسیم خطوط روند برای این تایم فریم راحت تر از بقیه زمان ها است. و همچنین خط روند رسم شده از اعتبار بیشتری برخوردار است.
میان مدت
در تایم فریم های میان مدت شاهد تغییرات جزیی تری از بازار هستیم به این دلیل که تعداد کندل های بیشتری را نشان می دهد. در صورت تریدی در خط روند خود می توانید تایم فریم خود را افزایش دهید و با تایم فریم بالاتر ترند لاین خود را چک کنید.
کوتاه مدت
رقابت عرضه و تقاضا را در این تایم فریم به وضوح می بینیم. شرایط بازار در این تایم فریم کامل مشخص شده است. و با کمک تعداد زیادی از کندل ها خط روند خود را ترسیم کنید.
شرایط شکست خط روند
در صورت شکسته شدن یک خط روند می تواند تغییر در روند فعلی را نشان دهد. اگر حجم معاملات کم باشد با شکست یک خط روند همراه باشد.
برای اطمینان از معتبر بودن شکست خط روند می تواند منطقی باشد که یک یا دو روز صبر کنید. پس از انتخاب موقعیت، مدیریت ریسک – به صورت سفارشات ضرر متوقف یا توقف عقب افتاده – می تواند به محافظت از سود پس از شکست روند کمک کند.
با توجه به حجم کم و عدم نوسان، بهترین حرکت این است که گاهی صبر کنید تا چند روز صبر کنید تا علاقمندان صعودی قادر به افزایش قیمت رمز ارز خود به بالای خط روند نباشند.
اعتبار خط روند
استفاده از خط روند برای تشخیص روند باید حداقل به دو نقطه اتصال، ترجیحاً در اثر واکنش قیمت کم یا زیاد بدون وقفه، احتیاج داشته باشید تا از یک خط روند استفاده کنید. با این حال، برخی از قوانین اعتبار سنجی نیز باید در خاطر داشته باشید.
تعداد پیوت های هم اندازه: هر خط روند محل اتصال تعدادی پیوت به هم است که فاصله برابر و متناسب آن ها باهم می تواند به خط روند اعتبار ببخشد.
زوایا در خطوط روند: بهترین زاویه برای خط روند 45درجه می باشد. هرچقدر زاویه خط روند بیشتر باشد از اعتبار کمتری برخوردار می شود.
حجم معاملات روند: اگر با بالا رفتن قیمت، افزایش حجم معاملات نیز صورت گرفت این می توان این طور در نظر گرفت که روند در مسیر درستی قرار دارد.
تعداد دفعات برخورد: هرچه تعداد دفعات بیشتری به خط روند برخورد کنند خط روند اعتباری بیشتری دارد.
بهترین ویژگی های یک خط روند
1- هرچه از پایین ترین قیمت که می توان در یک خط واحد متصل کرد، خط روند قوی تر و از اهمیت بیشتری برخوردار است. وقتی سه یا چند نقطه در یک خط مستقیم به هم متصل می شوند، این احتمالاً نشان دهنده پشتیبانی (در یک روند صعودی) یا مقاومت (در یک روند نزولی) است.
2-هرچه مدت زمان خط روند بیشتر باشد، روند زمینه ای قوی تر است.
3- زاویه در خط روند: با افزایش شیب دار بودن یک خط روند، اعتبار سطح حمایت یا مقاومت کاهش می یابد. یک خط روند شیب دار در نتیجه یک پیشرفت شدید (یا کاهش) طی یک دوره کوتاه مدت است. زاویه یک خط روند ایجاد شده از چنین حرکات تند بعید است که سطح حمایت یا مقاومت معنی داری داشته باشد. حتی اگر خط روند با سه نقطه به ظاهر معتبر شکل گرفته باشد، تلاش برای ایجاد شکست خط روند یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت ثابت شده، اغلب دشوار خواهد بود.
خط روند حمایتی مقاومتی
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگی های تحلیل تکنیکی هستند. بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شوند که قیمت دارایی به یک جهت خاص سوق یابد.
اکنون که خط روند خود را تنظیم کرده اید، مرحله بعدی شما شامل افزودن سطح حمایت و مقاومت است. این ها به سادگی محدوده قیمتی هستند که اصلاح و ادغام در آن ها اتفاق می افتد. مقاومت خط اول در امتداد یک روند صعودی است که در آن قیمت ها تمایل دارند قبل از بازگشت دوباره به آن برسند. در صورت روند نزولی پایین ترین لینگ است. خط حمایت خط پایینی در امتداد روند صعودی است که به نظر می رسد قیمت ها برای یک دوره خاص کمتر نیستند. در صورت روند نزولی این خط بالایی است.
دامنه های حمایت و مقاومت همیشه در حال تغییر هستند. هنگامی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت خارج شد، سطح حمایت و مقاومت جدیدی ایجاد می شود.
معامله و کسب درامد با خط روند
تعداد زیادی از افراد به این موضوع اعتقاد دارند که همواره باید در جهت روند معاملات را پیش گرفت و جمله ” Trend is your friend ” را به عنوان اصل تجزیه و تحلیل خود قرار می دهند. با استفاده از رسم خط روند در نمودارهای صعودی و نزولی می توانید ناحیه های حمایتی و مقاومتی را پیدا کنید و با خرید و فروش در اطراف این نواحی به کسب درآمد بپردازید.
سیگنال خرید و فروش در روند کاهشی و افزایشی
اگر شما نیز در گروه ها و کانال های سیگنال دهی عضو باشید با دقت در چارت های ارسالی متوجه خواهید شد که بسیاری از سیگنال های خرید یا فروش یک ارز به کمک ترند لاین یا همان خط روند ارائه می شوند.
به عنوان مثال در تصویر زیر مشاهده می کنید که در یک روند نزولی همراه با خط روند نزولی که در نقش سطح مقاومتی رسم شده است. مادامی که خط روند را از بالا بشکند امکان افزایش تا مقدار مشخص شده وجود دارد و بعد از شکستن خط روندی که نقش مقاومتی را بازی می کرد تبدیل به خط حمایت می شود.
نمودار میلهای (bar chart)
نمودارهای میلهای (به انگلیسی Bar Charts) قیمتها را در طول بازههای زمانی دلخواه به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند.
هر میله (bar) نشان میدهد که قیمت در طول یک بازه زمانی مشخص چگونه تغییر کرده است.
- یک نمودار میلهای روزانه برای هر روز یک میله قیمت نشان میدهد.
- و یک نمودار میلهای هفتگی برای هر هفته یک میله قیمت نشان میدهد.
- و الی آخر…
هر میله معمولا قیمتهای بازشدن (open)، بالاترین قیمت (high)، پایینترین قمیت (low)، و قیمت بستهشدن (close) (که به اختصار با حروف اول این واژه ها OHLC نامیده میشود) را برای آن بازه زمانی نشان میدهد.
در برخی نمودارها فقط بالاترین، پایینترین قیمت و قیمت بستهشدن (HLC) نشان داده میشوند.
تحلیلگران تکنیکال از نمودارهای میلهای – یا سایر نمودارها مانند نمودارهای شمعی (candlestick chart) یا نمودارهای خطی (line chart) – برای بررسی عملکرد قیمت داراییها استفاده میکنند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ کنند.
این نمودارها ابزار اصلی تحلیلگران تکنیکال هستند.
نمودارهای میلهای به معاملهگران اجازه میدهند روندها، نقاط احتمالی برای معکوس شدن روند، و تحلیل فنی نمودار حرکات قیمت/نوسانات را زیر نظر داشته باشند.
نکات کلیدی در مورد نمودار میلهای:
- یک نمودار میلهای قیمتهای بازشدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت را در طول یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد.
- خطوط عمودی روی یک میله قیمت نشانگر بالاترین و پایینترین قیمت در این بازه هستند.
- طوط افقی چپ و راست در هر میله قیمت نشانگر قیمتهای بازشدن و بستهشدن هستند.
نمودارهای میلهای ممکن است توسط رنگها نشانهگذاری شده باشند. اگر قیمت بسته بالاتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ سیاه یا سبز و اگر قیمت بسته پایینتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ قرمز نشانه گذاری شده باشد.
جزییات بیشتر از نمودارهای میلهای
یک نمودار میلهای مجموعهای از میلههای قیمت است که هر میله حرکات قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. هر میله دارای یک خط عمودی است که بالاترین قیمت و پایینترین قیمت دست یافته در طول این بازه را نشان میدهد.
قیمت باز توسط یک خط افقی کوچک در سمت چپ خط عمودی و قیمت بسته با یک خط افقی در سمت راست خط عمودی مشخص میشود.
اگر قیمت بستهشدن، بالاتر از قیمت بازشدن باشد، میله ممکن است به رنگ سیاه یا سبز نمایش داده شود و اگر قیمت بستهشدن پایینتر از قیمت بازشدن باشد، به این معنی است که قیمت در طول آن بازه افت داشته و به این علت به رنگ قرمز مشخص میشود.
نشانهگذاری میلههای قیمت با رنگها با توجه به بالا و پایین رفتن قیمتها به معاملهگران کمک میکند روندها و حرکات قیمتها را روشنتر ببینند. در بسیاری از پلتفرمهایی که نمودار ارائه میکنند، کاربران میتواند این رنگها را به دلخواه خود تغییر دهند.
معاملهگران و سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که میخواهند در چه بازه زمانی تحلیل انجام دهند. یک نمودار میلهای یک دقیقهای که قیمتهای جدید هر دقیقه را نشان میدهد برای یک معاملهگر روزانه مفید است ولی نه برای یک سرمایهگذار طولانی مدت.
از سوی دیگر، یک نمودار میلهای هفتگی که حرکات قیمتها را هر هفته نشان میهد برای یک سرمایهگذار طولانی مدت مناسب است و چندان کاربردی برای یک معاملهگر روزانه ندارد.
تفسیر نمودارهای میلهای
از آنجا که یک نمودار میلهای قیمتهای بازشدن و بستهشدن، بالاترین و پایینترین قیمت را برای هر بازه زمانی نشان میدهد، معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند اطلاعات بسیاری از یک نمودار میلهای کسب کنند.
میلههای عمودی بلند نشان میدهند که بین قیمت بالا و پایین این بازه زمانی تفاوت زیادی وجود دارد، به این معنی که در طول این بازه نوسانات افزایش یافته است. هنگامی که یک میله دارای میلههای بسیار کوچک عمودی است اینگونه تفسیر میشود که نوسانات اندک بوده اند.
اگر فاصله بین قیمتهای بازشدن و بستهشدن زیاد باشد، به این معنی است که روند قیمت حرکات قابل توجهی داشته است.
اگر قیمت بستهشدن بسیار بالاتر از قیمت بازشدن باشد، به این معناست که خریداران در طول این بازه زمانی بسیار فعال بودهاند که میتواند پیش بینی کننده خرید بیشتر در دورههای زمانی پیش رو باشد.
اگر قیمت بستهشدن بسیار نزدیک به قیمت باز باشد به این معناست که قیمت این دارایی تغییرات چندانی در این بازه نداشته است.
موقعیت قیمت بستهشدن نسبت به بالاترین و پایینترین قیمت نیز میتواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار تحلیلگر قرار دهد. اگر یک دارایی در طول بازه رشد داشته اما قیمت بستهشدن بسیار پایینتر از بالاترین قیمت بوده این موضوع نشاندهنده این است که فروشندگان در پایان دوره دست به فروش زدهاند. چنین وضعیتی یک بازار نه چندان افزایشی را نشان میدهد، (در مقایسه با زمانی که قیمت بستهشدن در نمودار نزدیک به بالاترین قیمت است).
تعیین رنگ برای نمودارهای میلهای بر اساس رشد یا افول قیمتها در طول یک بازه زمانی خاص میتواند در نگاه اول اطلاعات خوبی به تحلیلگر ارائه دهد. روند صعودی کلی معمولا توسط میلههای سبز/سیاه نشان داده میشود و روند شدید صعودی قیمتها در آن دوره نمایان است. روند نزولی نیز اغلب توسط میلههای قرمز و روند شدید نزولی قیمتها قابل تشخیص است.
نمودارهای میلهای در مقایسه با نمودارهای شمعی
نمودارهای میلهای بسیار شبیه به نمودارهای شمعی ژاپنی (کندل استیک) هستند. هر دو نوع نمودار اطلاعات یکسان را به طرق مختلف بیان میکنند.
یک نمودار میلهای از یک خط عمودی با خطهای کوچک افقی در سمت راست و چپ تشکیل شده که قیمتهای بازشدن و بستهشدن را نشان میدهند. این شمعها نیز دارای یک خط عمودی هستند که قیمتهای بالا و پایین را نشان میدهد اما تفاوت بین قیمتهای باز و بسته توسط یک قسمت پررنگتر به نام بدنه اصلی (real body) مشخص میشود.
اگر قیمت بستهشدن زیر قیمت بازشدن باشد داخل این بدنه هاشور خورده یا به رنگ قرمز است. و اگر قیمت بستهشدن بالاتر از قیمت بازشدن باشد بدنه سفید یا سبز است. درحالیکه اطلاعات یکسان هستند، نمای بصری دو نوع نمودار متفاوت است.
مثالی از نمودار میلهای
نمودار زیر مثالی از یک نمودار میلهای مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است. در طول افت قیمتها، میله ها معمولا بلندتر میشوند و افزایش نوسانات قیمت را نشان میدهند. کاهش قیمتها نیز معمولا توسط میلههای قرمز قیمت رو به پایین در مقایسه با میلههای سبز رو به بالا نشان داده میشود.
با رشد قیمتها، میلههای سبز از میلههای قرمز بیشتر میشوند. این ویژگی به تحلیلگر کمک میکند تا با یک نگاه کلی متوجه روند قیمتها شود. با اینکه معمولا میلههای قرمز و سبز هم در طول روند رو به بالا و هم در روند رو به پایین وجود دارند، یکی از این دو در نمودار غالب است.
قیمتها به این صورت حرکت میکنند. برای اینکه قیمتها در یک روند رو به بالا بیشتر شوند، میلههای قیمت باید با حرکت نسبی رو به بالا این مسئله را نشان دهند. اگر قیمتها به طور میانگین شروع به پایین آمدن کنند، ایجاد میلههای قرمز بیشتر عقب نشینی قیمتها و روند معکوس آنها را نشان خواهد داد.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.اصطلاحات دیگر را ببینید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود: